علی اکبر لطیفیان از شعرای آیینی سرای معاصر است که بیشتر اشعارش در مجالس اهل بیت و هیئتهای مذهبی استفاده میشوند. اشعار آیینی علی اکبر لطیفیان مانند اشعار احمد عزیزی و اشعار صابر همدانی هم سبک او در دوره معاصر، در عین زیبایی، از تکلفات و پیچیدگیهای زبانی و آرایههای ادبی دور است. لطیفیان با تکیه بر مطالعات دینی، شعری سرشار از معارف مذهبی میسراید.
شعر او را میتوان حرکتی به سمت سبک جدید شعر هندی نامید؛ چرا که نگاه نو و مضمون پردازیهای زیبا دارد. از خصوصیات اشعار لطیفیان این است هم از لحاظ مضامین، بسیار بدیع است و هم لطافت و ظرافت های شعری را به خوبی و زیبایی هر چه تمام تر به کار برده و همزمان مضامین اخلاقی و عرفانی و مضامین احادیث و مراثی را در اشعارش بکار برده است.
سه نقطه، داریم با حسین حسین پیر میشویم، تولیت آدم، غزل مرثیه: گزیده غزلهای فاطمی، غزل مرثیه: گزیده غزلهای عاشورایی، آوای حسین جان (ع)، لا یوم کیومک یا اباعبدالله: گریزهای مداحی، هیئت بهشت و نوجوانان عاشورایی عنوان کتابهای چاپ شده از لطیفیان هستند.
زیباترین اشعار علی اکبر لطیفیان
اول عشق تو «لَن» بود نمیدانستم
آخرش هم «ابَداً» بود نمیدانستم
نام عاشق همه جا بیشتر از معشوق است
همه جا صحبت من بود نمیدانستم
چشم من خیس شد، عاشق شدنم هم لو رفت
گریه بر من قَدِغن بود نمیدانستم
بعد از این نام مرا نیز فراموش کنید
عشق، بد نام شدن بود نمیدانستم
تا دم خیمه رسیدیم و ندیدیم تو را
دل ما اهل «قَرَن» بود نمیدانستم
از لب چشمه مرا تشنه برم گرداندند
تشنگی طالع من بود نمیدانستم
مرغ باغ ملکوتم به خدا حیف شدم
در دلم میل چمن بود نمیدانستم
✿´⌣`✿✿´⌣`✿
اشعار علی اکبر لطیفیان در مورد امام زمان (عج)
برگرد ای توسل شب زنده دارها
پایان بده به گریه چشم انتظارها
از یک خروش ناله عشاق کوی تو
«حاجت روا شوند هزاران هزارها»
یکبار نیز پشت سرت را نگاه کن
دل بسته این پیاده به لطف سوارها
از درد بی حساب فقط داد میزنم
آیا نمیرسند به تو این هوارها
«ما را به جبر هم که شده سر به زیر کن
خیری ندیده ایم از این اختیارها»
باید برای دیدن تو «مهزیار» شد
یعنی گذشتن از همگان «محض یار»ها
دیگر برای تو صدقه رد نمیکنم
بیهوده نیست اینکه گره خورده کارها
یکبار هم مسیر دلم سوی تو نبود
اما مسیر تو به من افتاد بارها
شب ها بدون آمدنت صبح ظلمت اند
برگرد ای توسل شب زنده دارها
این دست ها به لطف تو ظرف گدایی اند
«یا ایها العزیز»ِ تمام ندارها
✿´⌣`✿✿´⌣`✿
اشعار علی اکبر لطیفیان در مدح امام حسین (ع)
هر کسی خواسته باشد به خدایی برسد
باید از کشتی تو راهنمایی برسد
نه فقط فطرس پر سوخته تو حتی
بی تو جبریل محال است به جایی برسد
سر به زیر قدم توست بها میگیرد
پس چه بهتر سر ما نیز به پایی برسد
نیستم عاشق اگر منت درمان بکشم
به روی چشم اگر از تو بلایی برسد
وقت تو وقت شریفی ست ولی بین مسیر
منتظر میشوی این قدر گدایی برسد
بعد از این وقت کرم پشت در خانه مرو
بگذار این دل ما هم به نوایی برسد
ما هنوزم که هنوز است سر کار تواییم
تا ببینیم که از تو چه عطایی برسد
طلب ماست نداریم همین ما را بس
اگر از مادر تو چند دعایی برسد
رحمت واسعه ات کیسه ما را پر کرد
این چه لطفی ست به هر بی سر و پایی برسد
گریه کن های تو همسایه زهرا هستند
بگذارید فقط روز جزایی برسد
یا حسین است و یا ذکر شریف زینب
اگر از ما به صف حشر صدایی برسد
ه پریشانی گیسوت قسم نزدیک است
که به ما هم خبر کرببلایی برسد
✿´⌣`✿✿´⌣`✿
آفریدند تو را تا که مسیحا باشی
عزت و عاطفه را مظهر و معنا باشی
آفریدند تو را نام نهادند حسین
تا که جانسوزترین واژه دنیا باشی
آفریدند تو را محض سرافرازی عشق
تا که دلدار جگر گوشه لیلا باشی
در کرم اهل کرم پیش تو کم آوردند
دیگران قطره ناچیز و تو دریا باشی
تو قتیل العبراتی عجبی نیست اگر
کشته چشم تر زینب کبری باشی
بر سر نیزه سرت رفت و تلالو کردی
مثل خورشیدی و زیباست که بالا باشی
خیزران خورده ترین قاری قرآن خدا
طشت زر دیده ترین حضرت یحیی باشی
✿´⌣`✿✿´⌣`✿
اشعار علی اکبر لطیفیان با مضمون امام علی (ع)
روزگارم با غلامى على سر میشود
هر که را دیدم على را دیده نوکر میشود
بنده زاده بنده اى دارم که دارد مثل من
چاکرى از چاکران کوى حیدر میشود
جاى آن دارد بگیرم حلقه دارش کنم
حلقهاى را که ز گوش بندگى در میشود
شان او را نه قلم کافىست نه دفتر نه فهم
شان سلمانش فقط صدجلددفتر میشود
نفس مثل خیبر است و هیچکس فتاح نیست
فتح این قلعه فقط با دست حیدر میشود
یا که اول هست و آخر نیست یا بالعکس آن
این چه موجودىست هم اول هم آخر میشود
از همینجا میشود فهمید با مهر على
عاقبت این عاقبتها خیر یا شر میشود
محضر یاد على و محضر «نادعلی»
هر که آدم میشود از این دو محضر میشود
قدر زر زرگر شناسد قدر زهرا را على
علتش این است داماد پیمبر میشود
بیشتر کار برادر را برادر میکند
حق بده پس با تو پیغمبر برادر میشود
کار خیر ما کنار حب تو میایستد
دوبرابر، سه برابر… صد برابر میشود
معجزات چشمهایت خلق صاحب معجزهست
دلدلات رد میشود سنگ همه زر میشود
تو میان خانه هم باشى همه ذبح تواند
تو به خیبر هم نیایى فتح خیبر میشود
هر یک از پیغمبران اول میآید محضرت
با تو بیعت میکند بعدا پیمبر میشود
دوستى از دوستان دوستان تو اگر
در جهنم هم که باشد آخرش در میشود
طفل خود را بر سر شانه نجف آوردهام
کودک است امروز، در آینده قنبر میشود
این زمین خاصیتش این است قیمت میدهد
سنگ را اینجا بیندازند گوهر میشود
زان طرف سنگ نشانى هم ندارد فاطمه
زین طرف دارد کف صحن تو مرمر میشود
حال من چون حال بیماریاست زیر دست تو
هر چه بدتر میشود انگار بهتر میشود
✿´⌣`✿✿´⌣`✿
اشعار علی اکبر لطیفیان در باب فضیلت های حضرت زهرا (س)
نشسته ام بنویسم كه بال یعنی تو
عروج كردن سمت كمال یعنی تو
نشسته ام بنویسم تصورت، هیهات
فراتر از جریان خیال یعنی تو
محبت تو همان آیینه است و مهرت آب
تو آب و آیینه ای پس زلال یعنی تو
ز برگ های تو بوی رسول میآید
گل محمدی بی مثال یعنی تو
مسیر رد شدنت را كسی نگاه نكرد
جمال زیر نقاب جلال یعنی تو
تو نور و نورٌ علی نور و خالق النوری
تو از تصور خاكی نشین ما دوری
تو آن دعای رسولی كه مستجاب شدی
برای خانه خورشید آفتاب شدی
یگانه دختر احمد شدن مراد نبود
برای ام ابیهایی انتخاب شدی
تو مرتضی نشده این همه صدا كردی
تو مصطفی نشده صاحب كتاب شدی
علی به پای تو شد ذره ذره آب و سپس
تو هم به پای علی ذره ذره آب شدی
تو عادلانه ترین فیضی و دو تا نه سال
نصیب روح نبی و ابوتراب شدی
تو آفتاب رسولی و آسمان علی
تو روح سینه پیغمبری و جان علی
✿´⌣`✿✿´⌣`✿
اشعار علی اکبر لطیفیان در مدح امام رضا (ع)
معمار میشوی و بنای تو میشوم
مانند یک ضریح برای تو میشوم
قلب مرا به پای ضریح ات گره بزن
بیمارم و دخیل شفای تو میشوم
بالم به بام هیچ کسی پر نمی دهد
تا یا کریم صحن و سرای تو میشوم
حتی کنار کعبه تو را میدهم نشان
قبله توئی و قبله نمای تو میشوم
میلت اگر کشید ضمانت کنی مرا
آهوی باوفای وفای تو میشوم
روزی اگر بناست فدای کسی شوم
سوگند میخورم که فدای تو میشوم
ناراحتم خدای نکرده ولم کنی
من تازه دارم از فقرای تو میشوم
شبهای قبر منتظرم ایها الرئوف
بیهوده نیست اینکه گدای تو میشوم
دست مرا برای گدایی نوشته اند
رزق مرا امام رضایی نوشته اند
✿´⌣`✿✿´⌣`✿
بدون نام
قابل توجه حامیان وشاعران گرانقدر
آقای #فرهنگ_دشتی صاحب 3 جلد کتاب می باشد که در قالب کلاسیک و مضامین آئینی به چاپ رسیده است شاعران محترم لطفا به مستنداتی که ارسال میکنیم دقت کنید چون مطمئن نیستیم همه ابیات غزلها متعلق به این شخص باشد .
باتوجه به اطلاعات بدست آمده یک غزل کامل از بانو #پونه_نکویی و ابیاتی از جناب #علیرضا_بدیع ، #علیرضا_قزوه ، جناب #آل_کثیر ، جناب #مهدی_زارعی ، بانو #مریم_سقلاطونی ، بانو #رویا_باقری بانو #سیمیندخت_وحیدی #سعید_بیابانکی و #محمد_مهدی_سیار را در کتاب خود به چاپ رسانده است هر سه جلد کتاب ایشان در سال 1395 چاپ شده است
مستندات را ببینید