ستاره | سرویس روانشناسی – یکی از بزرگترین و پرمسئولیتترین کارهایی که ممکن است انسان در طول زندگی خود تجربه کند مراقبت فرزندان است. در حالی که خیلی از افراد آمادگی لازم برای به عهده گرفتن این مسئولیت را ندارند. بعضی از افراد آنچنان دچار تنشهای زندگی هستند که نمیتوانند والدین خوبی باشند و در نتیجه با کودک با خشونت رفتار میکنند، آزار جنسی میرسانند و یا به کلی از او غفلت میکنند. در ادامه با کودک آزاری، انواع آن و نکات مهم در مورد پیشگیری کردن از آزار جنسی کودکان آشنا میشویم.
کودک آزاری چیست؟
کودک آزاری (child abuse) عبارت است از هر گونه فعل یا ترک فعلی که باعث آزار روحی و جسمی و ایجاد آثار ماندگار در وجود یک کودک شود. هرچند به دست آوردن اطلاعات دقیق در مورد آزار کودکان ناممکن است ولی به طور تخمینی در سال بیش از یک میلیون کودک دچار نقص عضو شده، زخمی میشوند، به شدت کتک میخورند، آزار جنسی میبینند، گرسنگی میکشند، چاقو یا شلاق میخورند، زندانی میشوند و یا با آنان بدرفتاریهای دیگری میشود. آزار کودکان در طبقات پایین بیشتر از طبقه متوسط گزارش شده است ولی در همه طبقات، نژادها و گروههای قومی مشاهده شده است.
انواع کودک آزاری عبارت است از:
آزار جسمی: مثل شلاق زدن، هل دادن، لگد زدن، پرت کردن، جراحت جسمی به کودک وارد کردن، حمله فیزیکی، بریدگی، کبودی، شکستگی استخوان و… که برای کودک قبل از سن ۱۸ سال توسط افراد بزرگسال ایجاد گردد.
آزار عاطفی: بیتوجهی به نیازهای عاطفی کودک، طردکردن کودک، اعمال خشونت خانگی در حضور کودک، تشویق نکردن کودک، خوردن الکل و استفاده از مواد در حضور کودک و… که کودک را از نظر عاطفی مورد آسیب قرار میدهد.
غفلت از کودک: بیتوجهی و غفلت نسبت به کودک، فراهم نکردن بهداشت، مسکن، مراقبت طبی مناسب، و تحصیل میتواند مصادقی دیگر از آزار به کودکان به حساب آید.
آزار جنسی: هرگونه آزار جنسی و درگیر کردن کودک در فعالیتی که باعث ارضای فرد بزرگسال گردد. لمس، بوسیدن، وادار کردن کودک به دیدن روابط دو فرد بزرگسال، اجبار به برهنه شدن، عکس گرفتن از بدن کودک، نشان دادن عکس از افراد برهنه به کودک را میتوان از انواع کودک آزاری جنسی نام برد.
توصیههایی به والدین برای پیشگیری از آزار جنسی کودک
- برخی والدین به فرزندان خود میآموزند که همیشه باید به حرف بزرگترها گوش کرد؛ اما کودک باید یاد بگیرد که گاهی هم به خواستههای دیگران «نه» بگوید. چون در غیر این صورت کودک خود را تسلیم هر نوع خواسته بیمارگونه و آزاردهندهای خواهد کرد.
- اگر فرزند شما مسالهای را که آزارش میدهد یا باعث اضطراب او میشود برای شما تعریف کرد حتی اگر خیلی هم پیشپاافتاده بود، به او نخندید یا واکنشی نشان ندهید که او احساس حماقت کند، چون این کار شما باعث میشود کودک کمکم مشکلات خود را بروز ندهد.
- به فرزندان خود تاکید کنید که هیچ رازی نباید بین آنها و افراد بزرگتر دور از چشم والدین وجود داشته باشد، چون اکثر افرادی که کودک آزاری میکنند، به کودک میگویند بوسیدن یا تماس بدنی بین ما، رازی است که غیر از ما دو نفر کسی نباید آن را بفهمد.
- هر کودکی باید بداند که هیچ کس حق ندارد او را به زور ببوسد یا در آغوش بگیرد. باید به فرزند خود بیاموزید که اگر فردی او را مجبور به انجام چنین کارهایی کرد، حتما به پدر و مادر یا بقیه اعضای خانواده اطلاع دهد.
- چنانچه آسیب ایجاد شده است به جای سرزنش خود یا مقصر دانستن کودک در اولین فرصت بدون ترس از قضاوت به مشاورین متخصص مراجعه کرده تا از پیامدهای شدید آن جلوگیری کنید.
- با توجه به اینکه امکان آسیب جنسی برای کودکان وجود دارد و خیلی اوقات آسیب جنسی توسط افراد نزدیک به کودک اتفاق میافتد نیاز است والدین در این خصوص حتما اطلاعات کافی داشته باشند. (در این زمینه مقاله مربوط به اختلال پدوفیلیا یا بچهبازی را بخوانید).
- به اعتقاد روانشناسان بایستی کودکان را متناسب با سن آنها در زمینه سوءاستفاده جنسی آگاه کرد. چنانچه والدین تربیت جنسی کودک را بیاموزند و از سنین ۴-۳ سالگی آموزش مسایل جنسی به کودکان را شروع کنند، امکان آسیبهای جنسی در کودکان بسیار کاهش یافته و از پیامدهای آن در کودکی و بزرگسالی جلوگیری میشود.
والدین کودک آزار
رفتارهای آزاردهنده والدین حاصل کنش متقابل بین خصوصیات شخصی و شناختی والدین و رفتار و خصوصیات کودک و زمینه اجتماعی است. بسیاری از والدین بدرفتار در کودکی آزار دیدهاند و به نظر میرسد که با آزار کودکان این الگو را ادامه میدهند.
فقط ده درصد از والدین کودک آزار دچار بیماریهای روانی هستند و خصوصیات رفتاری و شخصیتی سایر آنان به نحوی است که نمیتوانند با تنش کنار آمده و از عهده پرورش کودک برآیند. بهخصوص به هنگامی که تحت فشارند و حمایت اجتماعی نمیشوند.
مادران کودک آزار در مقایسه با مادرانی که به خوبی ازعهده بچه داری برمیآیند:
- کم هوشترند
- پرخاشگرترند
- حالت دفاعی بیشتری دارند
- تحریک پذیرتر و نابالغترند
- ارتباط صحیحی با کودک ندارند
- معمولا در برابر رفتار خوب و بد کودک واکنش چندان متفاوتی نشان نمیدهند
معمولا کودکان شیرخوار تحریک پذیر و کودکان نازیبا، بسیار فعال و نافرمان در مقایسه با کودکان پذیرا، جذاب، ساکت، کم توقع و مطیع بیشتر هدف آزار قرار میگیرند. چرا که کنار آمدن با آنان دشوار بوده و روابط خانوادگی را پرتنش میکنند.
ویژگیهای خانواده بدرفتار
- کودک آزاری غالبا بخشی از الگوی خشونت در خانواده است و فرض بر این است که والدین خشمی را که نسبت به یکدیگر دارند بر سر کودک بیدفاع خالی میکنند.
- تهدید، تنبیه بدنی، انتقاد، تمسخر، عدم تایید و خشم مشخصه واکنشهای والدین بدرفتار و به شدت بیاعتنا است. لبخند، پاداش و ابراز محبت در خانوادههای بدرفتار به مراتب کمتر از خانوادههای معمولی دیده میشود.
- علاوه بر این خواهران و برادران در خانوادههای بدرفتار در مقایسه با خانوادههای معمولی نسبت به یکدیگر رفتار خصومتآمیزتری دارند.
- وضعیت بد اقتصادی و اجتماعی خانواده نیز احتمال بدرفتاری با کودکان را افزایش میدهد.
- میزان وقوع کودک آزاری در میان نوجوانان افراد کمبضاعت، بیسواد و والدین منزوی و بخصوص خانوادههای پرجمعیت در بیشترین حد است.
- با بالا رفتن میزان بیکاری در یک جامعه و تنش ناشی از آن در خانواده میزان آزار کودکان نیز به فاصله چند ماه بعد بالا میرود.
پیامدهای کودک آزاری در خانواده
- کودکان آزاردیده در مقایسه با کودکان معمولی در مقابل مادرشان رفتاری اجتنابی و همراه با نافرمانی از خود نشان میدهند.
- در مهد کودکها نوپایان آزار دیده با همسالان خود پرخاشگرترند و معمولا نسبت به مربیان خود بیاعتمادند. آنان در برابر ناراحتی همسالان خود به جالی همدلی کردن حالاتی حاکی از ترس، پرخاشگری یا خشم نشان میدهند.
- ظاهرا بسیاری از کودکان آزاردیده یاد میگیرند که به بزرگسالان اعتماد نکنند و با دیگران پرخاشگری کنند. الگویی که ممکن است آن را حفظ کنند و به هنگامی که پدر یا مادر شدند همان را به کار گیرند.
- با وجود این بسیاری از کودکان آزاردیده وقتی بزرگ میشوند افرادی مهربان و سالم و والدینی بسیار خوب خواهند شد.