تعبیر و تفسیر این غزل در فال حافظ شما
گره مشکلات تو به دست کسی باز میشود که افراد بدخواه و صاحب غرض از او بدگویی میکنند، بهتر است به جای آه کشیدن و غصه خوردن با او صحبت کنی. در تصمیمات خودت عجولانه رفتار مکن و مراقب اعمال و کردارت باش. بیگدار به آب زدن نتیجهای جز پشیمانی برایت ندارد. به کسانی که به تو احتیاج دارند، کمک کن و از آنان مراقبت نما تا در هنگام نیاز، خود را تنها و بیکس احساس نکنی.
غزل شماره ۴۸۰ حافظ با صدای علی موسوی گرمارودی
متن غزل شماره ۴۸۰ حافظ
ای که در کشتن ما هیچ مدارا نکنی
سود و سرمایه بسوزی و محابا نکنی
دردمندان بلا زهر هلاهل دارند
قصد این قوم خطا باشد هان تا نکنی
رنج ما را که توان برد به یک گوشه چشم
شرط انصاف نباشد که مداوا نکنی
دیده ما چو به امید تو دریاست چرا
به تفرج گذری بر لب دریا نکنی
نقل هر جور که از خلق کریمت کردند
قول صاحب غرضان است تو آنها نکنی
بر تو گر جلوه کند شاهد ما ای زاهد
از خدا جز می و معشوق تمنا نکنی
حافظا سجده به ابروی چو محرابش بر
که دعایی ز سر صدق جز آن جا نکنی
معنی و تفسیر غزل شماره ۴۸۰ حافظ
ای که در کشتن ما هیچ مدارا نکنی
سود و سرمایه بسوزی و محابا نکنی
ای محبوبی که در کشتن ما به هیچ وجه گذشت و نرمی نشان نمیدهی، سرمایه و سود سرمایه را یکجا به آتش میکشی و هیچ ملاحظه نداری… ادامه در بیت بعد
دردمندان بلا زهر هلاهل دارند
قصد این قوم خطا باشد هان تا نکنی
مصیبتکشیدگان همراه خویش زهر کُشنده آه دارند؛ دشمنی با این گروه کاری اشتباه است، مراقب باش تا چنین کاری از تو سر نزند.
رنج ما را که توان برد به یک گوشه چشم
شرط انصاف نباشد که مداوا نکنی
درد و رنج ما را که میتوان با اندک عنایتی از بین برد، از عدالت و مروت بهدور است که به درمان آن نکوشی.
دیده ما چو به امید تو دریاست چرا
به تفرج گذری بر لب دریا نکنی
وقتی که چشم ما در امید وصال تو از اشک خود دریایی ساخته است، چرا برای گردش بر لب دریا پا نمینهی؟
نقل هر جور که از خلق کریمت کردند
قول صاحب غرضان است تو آنها نکنی
هرگونه جور و ستمی که از اخلاق و روش بزرگوارانه تو بازگفتند سخنان مغرضانهای بیش نیست و از تو به دور است.
بر تو گر جلوه کند شاهد ما ای زاهد
از خدا جز می و معشوق تمنا نکنی
ای عابد ریاکار، اگر محبوب زیبای ما خود را به تو بنمایاند، غیر از شراب و معشوق از خدا چیز دیگری نخواهی خواست.
حافظا سجده به ابروی چو محرابش بر
که دعایی ز سر صدق جز آن جا نکنی
ای حافظ، در محراب ابروی او سجده به جای آور، زیرا در محراب دیگری بجز ابروی یار نمیتوانی دعایی از سر صدق و صفا بخوانی.
منبع: شرح جلالی بر حافظ با تصرف و تلخیص.