تعبیر و تفسیر این غزل در فال حافظ شما
اگر با دقت در اطرافت نگاه کنی و در احوال دیگر انسانها تأمل نمایی خواهی دید که افراد زیادی همدرد تو هستند، با دیدن آنها راه و روش برخورد با مشکلات را بیاموز. بدون تلاش و کوشش هرگز به جایی نمیرسی. آن کسی که گل میخواهد باید جور خار را تحمل کند، بنابراین هم و غم خود را برای رسیدن به مقصود به کار ببند و ناامید مشو. زندگی همیشه بر وفق مراد نمیچرخد. باید صبر و تحمل نمود و رنج و زحمتها را به شادی و سرور تبدیل کرد.
غزل شماره ۴۶۵ حافظ با صدای علی موسوی گرمارودی
متن غزل شماره ۴۶۵ حافظ
رفتم به باغ صبحدمی تا چنم گلی
آمد به گوش ناگهم آواز بلبلی
مسکین چو من به عشق گلی گشته مبتلا
و اندر چمن فکنده ز فریاد غلغلی
میگشتم اندر آن چمن و باغ دم به دم
میکردم اندر آن گل و بلبل تاملی
گل یار حسن گشته و بلبل قرین عشق
آن را تفضلی نه و این را تبدلی
چون کرد در دلم اثر آواز عندلیب
گشتم چنان که هیچ نماندم تحملی
بس گل شکفته میشود این باغ را ولی
کس بی بلای خار نچیدهست از او گلی
حافظ مدار امید فرج از مدار چرخ
دارد هزار عیب و ندارد تفضلی
معنی و تفسیر غزل شماره ۴۶۵ حافظ
رفتم به باغ صبحدمی تا چنم گلی
آمد به گوش ناگهم آواز بلبلی
یک صبحگاهان به بوستان رفتم تا گلی بچینم، ناگهان آواز هزاردستان به گوشم رسید.
مسکین چو من به عشق گلی گشته مبتلا
و اندر چمن فکنده ز فریاد غلغلی
بلبل بیچاره نیز مانند من به عشق گلی گرفتار شده و با آواز بلند خویش در سبزهزار شوری به پا کرده بود.
میگشتم اندر آن چمن و باغ دم به دم
میکردم اندر آن گل و بلبل تأملی
در آن مرغزار و گلزار میگشتم و هر لحظه درباره آن گل و بلبل دقت، تفکر و بررسی میکردم.
گل یار حسن گشته و بلبل قرین عشق
آن را تفضلی نه و این را تبدلی
گل با زیبایی دمساز و بلبل با عشق همنشین شده بود. نه گل لطف و عنایتی به بلبل نشان میداد و نه بلبل اندیشه دگرگونی در حال خود داشت.
چون کرد در دلم اثر آواز عندلیب
گشتم چنان که هیچ نماندم تحملی
آنگاه که آواز بلبل در دلم تأثیر کرد چنان از خودبیخود شدم که دیگر برایم هیچ تاب و تحمل باقی نماند.
بس گل شکفته میشود این باغ را ولی
کس بی بلای خار نچیدهست از او گلی
در این باغ روزگار، گلهای بسیاری میشکفد، اما تا بهحال کسی بدون آزار و سرزنش خار از آن گلی نچیده است.
حافظ مدار امید فرج از مدار چرخ
دارد هزار عیب و ندارد تفضلی
ای حافظ، از گردش روزگار امید گشایشی نداشته باش که این گردش هزار زشتی و کمبود دارد، بدون آنکه لطف و کرمی داشته باشد.
منبع: شرح جلالی بر حافظ با تصرف و تلخیص.