غزل شماره ۴۳۹ حافظ: دیدم به خواب دوش که ماهی برآمدی

غزل شماره ۴۳۹ حافظ عاشقانه‌ای‌ست که شاعر در غیاب سه ساله شاه شجاع و هنگامی که شاه محمود حاکم شیراز شده سروده است. حافظ که دور از محبوب به سر می‌برد، شب گذشته در خواب دیده ماه یا ماهرویی طلوع کرده که از پرتو نورش شب هجران تمام شده است. تعبیرش بازگشت یار سفرکرده است و حافظ می‌گوید کاش خوابم زودتر تعبیر شود و یار بیاید.

تعبیر و تفسیر این غزل در فال حافظ شما

دوران دوری و غم به زودی سپری خواهند شد و بالاخره به مراد دلت می‌رسی. مهربان و گشاده‌رو باش، با مهر و محبت، بهتر می‌توانی به مقصود خودت دست پیدا کنی. اگر تردید و هراس را از خود دور کنی، موفقیت حتمی است. مراقب سخنان و رفتار خود باش. کسانی را که به تو بدی کرده‌اند، به خدا واگذار کن؛ خدا بهترین انتقام‌گیرنده است.    

 

غزل شماره ۴۳۹ حافظ با صدای علی موسوی گرمارودی

 

متن غزل شماره ۴۳۹ حافظ

دیدم به خواب دوش که ماهی برآمدی
کز عکس روی او شب هجران سر آمدی
تعبیر رفت یار سفرکرده می‌رسد
ای کاج هر چه زودتر از در درآمدی
ذکرش به خیر ساقی فرخنده فال من
کز در مدام با قدح و ساغر آمدی
خوش بودی ار به خواب بدیدی دیار خویش
تا یاد صحبتش سوی ما رهبر آمدی
فیض ازل به زور و زر ار آمدی به دست
آب خضر نصیبه اسکندر آمدی
آن عهد یاد باد که از بام و در مرا
هر دم پیام یار و خط دلبر آمدی
کی یافتی رقیب تو چندین مجال ظلم
مظلومی ار شبی به در داور آمدی
خامان ره نرفته چه دانند ذوق عشق
دریادلی بجوی دلیری سرآمدی
آن کو تو را به سنگ دلی کرد رهنمون
ای کاشکی که پاش به سنگی برآمدی
گر دیگری به شیوه حافظ زدی رقم
مقبول طبع شاه هنرپرور آمد

 

غزل شماره ۴۳۹ حافظ
غزل شماره ۴۳۹ حافظ

 

معنی و تفسیر غزل شماره ۴۳۹ حافظ

بیت اول

دیدم به خواب دوش که ماهی برآمدی
کز عکس روی او شب هجران سر آمدی

شب پیش در خواب دیدم یک ماه در آسمان طلوع کرد که از تابش رخسارش شب فراق به سر آمد و به روز وصال مبدل شد.

 

✦✦✦✦

 

بیت دوم

تعبیر رفت یار سفرکرده می‌رسد‌
ای کاج هر چه زودتر از در درآمدی

خوابم چنین تعبیر شد که محبوب سفررفته از راه می‌رسد، کاش هرچه زودتر از در وارد می‌شد.

 

✦✦✦✦

 

بیت سوم

ذکرش به خیر ساقی فرخنده فال من
کز در مدام با قدح و ساغر آمدی

ساقی خوش‌یمن من، یادش بخیر باد که همیشه با جام و پیاله شراب از در وارد می‌شد.

 

✦✦✦✦

 

بیت چهارم

خوش بودی ار به خواب بدیدی دیار خویش
تا یاد صحبتش سوی ما رهبر آمدی

چه خوب می‌شد اگر شهر و دیار خود را در خواب می‌دید تا خاطره‌های دوستی‌ها، او را به سوی ما بازمی‌گردانید.

 

✦✦✦✦

 

بیت پنجم

فیض ازل به زور و زر ار آمدی به دست
آب خضر نصیبه اسکندر آمدی

اگر بهره‌برداری از لطف ازلی با قدرت و ثروت به‌دست می‌آمد، آب حیات که خضر یافت، نصیب اسکندر شده بود.

 

✦✦✦✦

 

بیت ششم

آن عهد یاد باد که از بام و در مرا
هر دم پیام یار و خط دلبر آمدی

یاد آن روز‌هایی به‌خیر که هر لحظه از بام و در خانه، پیغام و نامه آن محبوب به من می‌رسید.

 

✦✦✦✦

 

بیت هفتم

کی یافتی رقیب تو چندین مجال ظلم
مظلومی ار شبی به در داور آمدی

هرگز پاسبان و نگهبان تو این همه فرصت ستمکاری نمی‌یافت اگر شبی مظلومی برای دادخواهی دست دعا به درگاه خدا بلند می‌کرد.

 

✦✦✦✦

 

بیت هشتم

خامان ره نرفته چه دانند ذوق عشق
دریادلی بجوی دلیری سرآمدی

پختگان و مبتدیان راه سیر و سلوک از شور عشق چه می‌دانند؟ در جستجوی شخصی پرحوصله، بی‌باک و برگزیده باش.

 

✦✦✦✦

 

بیت نهم

آن کو تو را به سنگدلی کرد رهنمون‌
ای کاشکی که پاش به سنگی برآمدی

کاش آن کسی که تو را به سنگدل بودن تشویق کرد، پایش به سنگ مشکلات برمی‌خورد.

 

✦✦✦✦

 

بیت دهم

گر دیگری به شیوه حافظ زدی رقم
مقبول طبع شاه هنرپرور آمدی

اگر شاعر دیگری مانند حافظ شعر می‌سرود، سخنش مورد قبول و پسند شاه هنرشناس قرار می‌گرفت.

 

منبع: شرح جلالی بر حافظ با تصرف و تلخیص.

یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط

نظر خود را بنویسید