تعبیر و تفسیر این غزل در فال حافظ شما
دیگران شیفته کار و اخلاق تو شدهاند. تو کسی هستی که از حسن و خوبی چیزی کم نداری. چشمهایت همه را محسور میکند و بدون هیچ کلامی با همه حرف میزنند. پیمانی که بستهای بسیار مبارک و فرخنده است؛ روزگارت روز به روز بهتر میشود. این دنیا گذراست و ایام خوشی سپری میشود، پس از فرصتها استفاده کن و آنها را به شادمانی گذران. لطف و محبت کسی دائم شامل حالت میشود. به آرزویت میرسی و جوانتر میشوی. با اطرافیانت کمی مهربانتر باش. توکل به پروردگار و دعا به درگاه خداوند را فراموش مکن.
غزل شماره ۳۹۵ حافظ با صدای علی موسوی گرمارودی
متن غزل شماره ۳۹۵ حافظ
گلبرگ را ز سنبل مشکین نقاب کن
یعنی که رخ بپوش و جهانی خراب کن
بفشان عرق ز چهره و اطراف باغ را
چون شیشههای دیده ما پرگلاب کن
ایام گل چو عمر به رفتن شتاب کرد
ساقی به دور باده گلگون شتاب کن
بگشا به شیوه نرگس پرخواب مست را
و از رشک چشم نرگس رعنا به خواب کن
بوی بنفشه بشنو و زلف نگار گیر
بنگر به رنگ لاله و عزم شراب کن
زان جا که رسم و عادت عاشقکشی توست
با دشمنان قدح کش و با ما عتاب کن
همچون حباب دیده به روی قدح گشای
وین خانه را قیاس اساس از حباب کن
حافظ وصال میطلبد از ره دعا
یا رب دعای خسته دلان مستجاب کن
معنی و تفسیر غزل شماره ۳۹۵ حافظ
گلبرگ را ز سنبل مشکین نقاب کن
یعنی که رخ بپوش و جهانی خراب کن
با گیسوی همچون سنبل مشکبوی خویش روپوشی بر روی گلبرگ یعنی رخسارت بینداز یعنی روی خود را بپوشان و مردم دنیایی را بیتاب و نگران کن.
بفشان عرق ز چهره و اطراف باغ را
چون شیشههای دیده ما پرگلاب کن
از چهرهات عرق بیفشان و پیرامون بوستان را مانند شیشههای چشم ما پر از گلاب کن.
ایام گل چو عمر به رفتن شتاب کرد
ساقی به دور باده گلگون شتاب کن
وقتی فصل بهار و گل مانند روزهای عمر به سرعت در حال سپری شدن است؛ ای ساقی، برای به گردش درآوردن جام شراب گلرنگ عجله داشته باش.
بگشا به شیوه نرگس پرخواب مست را
و از رشک چشم نرگس رعنا به خواب کن
چشم مست خوابآلود خود را با غمزه و ناز باز کرده و دیده نرگس خودنمای بوستان را از حسادت فروبند.
بوی بنفشه بشنو و زلف نگار گیر
بنگر به رنگ لاله و عزم شراب کن
بنفشه را بوییده و در همان حال گیسوی یار زیبا را به چنگ آور، به رنگ لاله نظر انداخته و همزمان قصد نوشیدن شراب بنما.
زان جا که رسم و عادت عاشقکشی توست
با دشمنان قدح کش و با ما عتاب کن
از آنجایی که شیوه و خلقوخوی تو آزار و کشتن عاشقان است، با دشمنان شراب بنوش و با ما بدرفتاری و تندی کن.
همچون حباب دیده به روی قدح گشای
وین خانه را قیاس اساس از حباب کن
همانند حباب روی آب، دیدگان خود را بر روی پیاله شراب باز کرده و اساس این دنیای بیدوام را با حباب آب مقایسه کن.
حافظ وصال میطلبد از ره دعا
یا رب دعای خستهدلان مستجاب کن
حافظ از طریق دعا کردن، آرزوی دیدار تو را دارد. خدایا، دعای آزردهدلان را برآور.
منبع: شرح جلالی بر حافظ با تصرف و تلخیص.