تعبیر و تفسیر این غزل در فال حافظ شما
بسیار به آینده فکر میکنی و عاقبتاندیش هستی ولی از سرانجام کاری که در پیش گرفتهای هراسان هستی. کمحوصله شدهای، بهتر است کمی بیاعتمادی را کنار بگذاری. اگر برای رسیدن به مقصود خود از هیچ تلاشی دریغ نکردهای نتیجه همان میشود که تو میخواهی. فراموش مکن دنیا میگذرد و غم پایدار نیست، پس بهجای غصه خوردن، ایام را به شادی و دلخوشی بگذران. نگران مباش که فرجام کار بسیار نیکوست.
غزل شماره ۳۹۱ حافظ با صدای علی موسوی گرمارودی
متن غزل شماره ۳۹۱ حافظ
خوشتر از فکر می و جام چه خواهد بودن
تا ببینم که سرانجام چه خواهد بودن
غم دل چند توان خورد که ایام نماند
گو نه دل باش و نه ایام چه خواهد بودن
مرغ کم حوصله را گو غم خود خور که بر او
رحم آن کس که نهد دام چه خواهد بودن
باده خور غم مخور و پند مقلد منیوش
اعتبار سخن عام چه خواهد بودن
دست رنج تو همان به که شود صرف به کام
دانی آخر که به ناکام چه خواهد بودن
پیر میخانه همیخواند معمایی دوش
از خط جام که فرجام چه خواهد بودن
بردم از ره دل حافظ به دف و چنگ و غزل
تا جزای من بدنام چه خواهد بودن
معنی و تفسیر غزل شماره ۳۹۱ حافظ
خوشتر از فکر می و جام چه خواهد بودن
تا ببینم که سرانجام چه خواهد بودن
چه کاری بهتر از دلمشغولی با جام و شراب خواهد بود؟ به این دو مشغولیم تا ببینیم که عاقبت چه پیش میآید.
غم دل چند توان خورد که ایام نماند
گو نه دل باش و نه ایام چه خواهد بودن
چقدر میتوان برای دل غمخواری کرد که از عمر چیزی باقی نمانده است؟ به فرض که دل و فرجه حیات برجا و باقی نباشد، آنوقت چه میشود؟
مرغ کمحوصله را گو غم خود خور که بر او
رحم آن کس که نهد دام چه خواهد بودن
به مرغ ضعیف و ناشکیبا بگو که به فکر خودش باشد زیرا آنکس که برای گرفتاری او دام میگذارد بر او چه رحمی خواهد کرد؟
باده خور غم مخور و پند مقلد منیوش
اعتبار سخن عام چه خواهد بودن
شراب بنوش و غصه مخور و به اندرز تقلیدگر بیاراده گوش فرا مدار. حرف شخص عامی چه ارزشی میتواند داشته باشد؟
دست رنج تو همان به که شود صرف به کام
دانی آخر که به ناکام چه خواهد بودن
چه بهتر که آنچه را به دست میآوری در راه خواستههای دل به مصرف برسانی. آیا میدانی که پایان کار ناکامان حسرت به دل چه خواهد بود؟
پیر میخانه همیخواند معمایی دوش
از خط جام که فرجام چه خواهد بودن
دیشب مرشد و پیر مغان راز حکمت خطوط پیمانه شراب را شرح میداد و میگفت که برای هر خط سرانجام ما چه خواهد بود.
بردم از ره دل حافظ به دف و چنگ و غزل
تا جزای من بدنام چه خواهد بودن
دل حافظ را با نوای دایره و چنگ و سرود از راه به در بردم تا ببینم که مجازات شخصی گمراه همچون من چه خواهد بود.
منبع: شرح جلالی بر حافظ با تصرف و تلخیص.