غزل شماره ۳۸۴ حافظ: می‌سوزم از فراقت روی از جفا بگردان

غزل شماره ۳۸۴ حافظ غزلی عاشقانه است که در زمان شاه زین العابدین جانشین شاه شجاع سروده شده است. حافظ به محبوب می‌گوید در آتشِ جدا بودن از تو می‌سوزم، از ظلم کردن روگردان شو. به درگاه خدا دعا می‌کند دوری از یار بلای جان من است، بلا را از من دور کن. سپس به معشوق راه و رسم دلبری همچون خرامیدن، پیچاندن زلف و… را می‌آموزد.

تعبیر و تفسیر این غزل در فال حافظ شما

مدتی است که از اوضاع زندگی خودت رضایت نداری، از خداوند بخواه تا کمکت کند و بلایا و آفات را از وجود تو دور سازد. غرور و تکبر تو را از مسیر پیشرفت دور می‌کند. با دوستان خود با صداقت رفتار کن تا در مواقع ضروری به کمک تو بشتابند. فراق و دوری به دوستی و وصال منجر می‌شود. به آنچه داری قناعت کن و زیاده‌طلبی منما.    

 

غزل شماره ۳۸۴ حافظ با صدای علی موسوی گرمارودی

 

متن غزل شماره ۳۸۴ حافظ

می‌سوزم از فراقت روی از جفا بگردان
هجران بلای ما شد یا رب بلا بگردان
مه جلوه می‌نماید بر سبز خنگ گردون
تا او به سر درآید بر رخش پا بگردان
مرغول را برافشان یعنی به رغم سنبل
گرد چمن بخوری همچون صبا بگردان
یغمای عقل و دین را بیرون خرام سرمست
در سر کلاه بشکن در بر قبا بگردان
ای نور چشم مستان در عین انتظارم
چنگ حزین و جامی بنواز یا بگردان
دوران همی‌نویسد بر عارضش خطی خوش
یا رب نوشته بد از یار ما بگردان
حافظ ز خوبرویان بختت جز این قدر نیست
گر نیستت رضایی حکم قضا بگردان

 

غزل شماره ۳۸۴ حافظ
غزل شماره ۳۸۴ حافظ

 

معنی و تفسیر غزل شماره ۳۸۴ حافظ

بیت اول‌

می‌سوزم از فراقت روی از جفا بگردان
هجران بلای ما شد یا رب بلا بگردان‌

ای محبوب، در آتش جدایی تو می‌سوزم، دست از ستمکاری بردار؛ دوری از یار سبب گرفتاری جان ما شد، خدایا، این رنج را از ما دور کن.

 

✦✦✦✦

 

بیت دوم

مه جلوه می‌نماید بر سبز خنگ گردون
تا او به سر درآید بر رخش پا بگردان

ماه بر پشت اسب سبزرنگ آسمان خودنمایی می‌کند، برای اینکه او را از پای درآوری بر رخش اسب رستم سوار شو.

 

✦✦✦✦

 

بیت سوم

مرغول را برافشان یعنی به رغم سنبل
گرد چمن بخوری همچون صبا بگردان

گیسوی پر پیچ و تاب را افشان کن، یعنی برخلاف میل گل سنبل، مانند باد صبا بر پیرامون گلزار بوی خوش پراکنده ساز.

 

✦✦✦✦

 

بیت چهارم

یغمای عقل و دین را بیرون خرام سرمست
در سر کلاه بشکن در بر قبا بگردان

برای تاراج عقل و دین، با ناز سرمستانه قدم به بیرون بگذار، گوشه کلاه را همچون بزرگان کج نهاده و دامن قبا را به چرخش درآور.

 

✦✦✦✦

 

بیت پنجم‌
 

ای نور چشم مستان در عین انتظارم
چنگ حزین و جامی بنواز یا بگردان‌

ای روشنی دیده عاشقان سرمست، چشم به راه هستم. یا با آوازی حزین چنگ بنواز یا ساغر باده را به گردش درآور.

 

✦✦✦✦

 

بیت ششم

دوران همی‌نویسد بر عارضش خطی خوش
یا رب نوشته بد از یار ما بگردان

دست روزگار بر صفحه چهره‌اش در حال نگاشتن خط سبز زیبایی است؛ خدایا، سرنوشت بد را از یار ما دور بدار.

 

✦✦✦✦

 

بیت هفتم

حافظ ز خوبرویان بختت جز این قدر نیست
گر نیستت رضایی حکم قضا بگردان‌

ای حافظ، در اقبالت بیشتر از این از زیبارویان بهره‌ای نداری. اگر به آن راضی نیستی فرمان قضا و سرنوشت را دگرگون ساز.

 

منبع: شرح جلالی بر حافظ با تصرف و تلخیص.

یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط

نظر خود را بنویسید