تعبیر و تفسیر این غزل در فال حافظ شما
اهدافی خاص و متفاوت در سر داری که گاهی با تعجب و تردید دیگران نیز روبرو میشوی. شک و تردید را به وجودت راه مده چرا که تو همیشه بهترین راه حلها را انتخاب میکنی. عبوس بودن و بداخلاقی دیگران را از تو فراری میدهد، پس سعی کن خوشخلق و خندهرو باشی. افراد خوب همیشه در دسترس تو نیستند، در بودنشان قدر آنها را بدان. هرگز بدون اندیشیدن به عاقبت کاری آن را شروع نکن. خود را به دست سرنوشت مسپار و کار امروز را به فردا مینداز. در هر کار صداقت و درستی را پیشه ساز و از ریاکاری و ریاکاران دوری کن.
غزل شماره ۳۷۹ حافظ با صدای علی موسوی گرمارودی
متن غزل شماره ۳۷۹ حافظ
سرم خوش است و به بانگ بلند میگویم
که من نسیم حیات از پیاله میجویم
عبوس زهد به وجه خمار ننشیند
مرید خرقه دردی کشان خوش خویم
شدم فسانه به سرگشتگی و ابروی دوست
کشید در خم چوگان خویش چون گویم
گرم نه پیر مغان در به روی بگشاید
کدام در بزنم چاره از کجا جویم
مکن در این چمنم سرزنش به خودرویی
چنان که پرورشم میدهند میرویم
تو خانقاه و خرابات در میانه مبین
خدا گواه که هر جا که هست با اویم
غبار راه طلب کیمیای بهروزیست
غلام دولت آن خاک عنبرین بویم
ز شوق نرگس مست بلندبالایی
چو لاله با قدح افتاده بر لب جویم
بیار می که به فتوی حافظ از دل پاک
غبار زرق به فیض قدح فروشویم
معنی و تفسیر غزل شماره ۳۷۹ حافظ
سرم خوش است و به بانگ بلند میگویم
که من نسیم حیات از پیاله میجویم
سرمست و شادمان هستم و با صدای بلند میگویم که من غنیمت زندگی جاودان را از لب پیمانه شراب جسته و بهدست میآورم.
عبوس زهد به وجه خمار ننشیند
مرید خرقه دردیکشان خوشخویم
حالت تروشرویی ناشی از زهد که در چهره زاهد نمودار است، در چهره میزده پدیدار نمیشود، از این رو من هوادار گروه میخواران مستمند و دُردنوشان گشادهرو هستم.
بیت سوم
شدم فسانه به سرگشتگی و ابروی دوست
کشید در خم چوگان خویش چون گویم
به سرگردانی در جهان مشهور شدم، از آن سبب که ابروی محبوب، مرا مانند گوی در خم چوگان خود گرفت.
گرم نه پیر مغان در به روی بگشاید
کدام در بزنم چاره از کجا جویم
اگر رهبر زرتشتیان در میخانه را به روی من باز نکند، چه درگاه دیگری را بکوبم و برای چارهجویی کار خود به کجا بروم؟
مکن در این چمنم سرزنش به خودرویی
چنان که پرورشم میدهند میرویم
مرا شماتت مکن که همچون گلی خودرو و خودسر در چمن دنیا روییدهام، بلکه همانطور که مربیان مرا میپرورند رشد میکنم.
تو خانقاه و خرابات در میانه مبین
خدا گواه که هر جا که هست با اویم
تو درباره من به عبادتگاه صوفیان و عشرتکده مغان کار نداشته باش، خدا شاهد است که هرجایی که باشم، با او هستم.
غبار راه طلب کیمیای بهروزیست
غلام دولت آن خاک عنبرین بویم
گَرد و خاک راه سلوک و طلب معرفت اکسیر بهروزی و خوشبختی است؛ من بنده درگاه آن خاک آستانه هستم که بوی خوش عنبر میدهد.
ز شوق نرگس مست بلندبالایی
چو لاله با قدح افتاده بر لب جویم
از شوق دیدار چشم خمار نگار خوشقدوقامت، همچون لاله با جام باده در دست در کنار جویی افتادهام.
بیار می که به فتوی حافظ از دل پاک
غبار زرق به فیض قدح فروشویم
شراب بیاور که بنا به رأی شرعی حافظ، با آب روان باده، گرد و خاک دورویی و ریا را از دل پاک خود بزدایم.
منبع: شرح جلالی بر حافظ با تصرف و تلخیص.
Ghazal
دوستان من فال گرفتم غزل ۳۷۹ افتاد برام میشه راهنماییم کنید بگید جواب نیتم مثبته یا چی؟لطفا کمکم کنید