تعبیر و تفسیر این غزل در فال حافظ شما
هرگز برای پیشرفت خودت از دیگران نردبان نمیسازی و به بدگویی و غیبت از دیگران نمیپردازی. این خصوصیات اخلاقی بسیار عالی است، در کنار آن باید به فقرا همان احترامی را بگذاری که به افراد ثروتمند روا میداری. مراقب باش تا با بیفکریهای بچگانه خودت را به دردسر نیندازی. در انجام کارها باریکبینی و دقت نظر داشته باش. برای رسیدن به هر هدف با تفکر و اندیشه پیش برو تا به مقصود خود برسی. به آنچه که داری قناعت کن و برای بیش و کم دنیا، خود را بیهوده به رنج و زحمت نینداز. هر حرفی ارزش شنیدن ندارد چه برسد به اینکه بخواهی از آن برنجی، به حرف افراد بیمایه و حسود توجه مکن. دست از جدال با مخالفان بردار تا به آرامش دست پیدا کنی.
غزل شماره ۳۷۸ حافظ با صدای علی موسوی گرمارودی
متن غزل شماره ۳۷۸ حافظ
ما نگوییم بد و میل به ناحق نکنیم
جامه کس سیه و دلق خود ازرق نکنیم
عیب درویش و توانگر به کم و بیش بد است
کار بد مصلحت آن است که مطلق نکنیم
رقم مغلطه بر دفتر دانش نزنیم
سر حق بر ورق شعبده ملحق نکنیم
شاه اگر جرعه رندان نه به حرمت نوشد
التفاتش به می صاف مروق نکنیم
خوش برانیم جهان در نظر راهروان
فکر اسب سیه و زین مغرق نکنیم
آسمان کشتی ارباب هنر میشکند
تکیه آن به که بر این بحر معلق نکنیم
گر بدی گفت حسودی و رفیقی رنجید
گو تو خوش باش که ما گوش به احمق نکنیم
حافظ ار خصم خطا گفت نگیریم بر او
ور به حق گفت جدل با سخن حق نکنیم
معنی و تفسیر غزل شماره ۳۷۸ حافظ
ما نگوییم بد و میل به ناحق نکنیم
جامه کس سیه و دلق خود ازرق نکنیم
ما به بدگویی کسی نپرداخته و گرایشی به کارهای ناروا نداریم. جامه کسی را سیاه و جامه خود را کبود جلوه نمیدهیم. سیاه نشانه لباس آلوده به گناه و ازرق رنگ لباس صوفیان بود.
بیت دوم
عیب درویش و توانگر به کم و بیش بد است
کار بد مصلحت آن است که مطلق نکنیم
عیب و ایرادگیری از فقیر به سبب ناداری و از توانگر به سبب دارا بودن کار بدی است و صلاح در آن است که هرگز کار بد و ناروا از ما سر نزند.
رقم مغلطه بر دفتر دانش نزنیم
سر حق بر ورق شعبده ملحق نکنیم
بر دفتر آفرینش خط باطل نمیکشیم و راز درست آفریدگار را با برگهای شعبدهبازی و چشمبندی نمیآمیزیم.
شاه اگر جرعه رندان نه به حرمت نوشد
التفاتش به می صاف مروق نکنیم
اگر پادشاه از شراب ناخالص ارزان قلندران و آزادگان اندکی از روی احترام ننوشد، ما هم به شراب ناب زلال او اعتنایی نمیکنیم.
خوش برانیم جهان در نظر راهروان
فکر اسب سیه و زین مغرق نکنیم
راه زندگی دنیوی را به دستور و زیر نظر روندگان طریقت به خوبی و خوشی درمینوردیم و در اندیشه داشتن اسب سیاه راهوار و زین نقرهکوب نیستیم.
آسمان کشتی ارباب هنر میشکند
تکیه آن به که بر این بحر معلق نکنیم
آسمان همچون دریای کبود، کشتی هنرمندان را در هم میشکند بهتر آن است که به این دریای واژگون متکی نباشیم.
گر بدی گفت حسودی و رفیقی رنجید
گو تو خوش باش که ما گوش به احمق نکنیم
اگر حسود بدگویی کرد و دوست رنجیدهخاطر شد، به او بگویید که رنجیدهخاطر نشود، زیرا ما به گفته اشخاص نادان گوش نمیدهیم.
حافظ ار خصم خطا گفت نگیریم بر او
ور به حق گفت جدل با سخن حق نکنیم
ای حافظ، اگر دشمن درباره ما حرفی ناروا زد بر او ایراد نمیگیریم و اگر راست گفت، با سخن حق از در مخالفت بر نمیآییم.
منبع: شرح جلالی بر حافظ با تصرف و تلخیص.