غزل شماره ۳۷۴ حافظ: بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم

غزل شماره ۳۷۴ حافظ شاهدی بر اختیارگرا بودن اوست که به استقبال غزلی از کمال خجند رفته و مضامینی در این غزل هشت بیتی به کار گرفته شده که از آن بوی گزافه‌گویی به مشام می‌رسد. حافظ از مخاطب می‌خواهد شادمان باشد یعنی با او همراه شده تا گل‌افشانی کرده و شراب در جام بریزند؛ با یکدیگر سقف آسمان را شکافته و طرح تازه بسازند.

تعبیر و تفسیر این غزل در فال حافظ شما

وقت آن است که تحولی شگرف در زندگی خویش به‌وجود آوری و جهان را آن‌گونه که علاقه‌مندی بسازی. خورشید خوشبختی روی خودش را به تو نشان داده است. غم و اندوه دنیا را مخور و زندگی را بر خود سخت مگیر. آنچه پیش می‌آید خیر و صلاح تو در آن است. راه‌های مختلف را امتحان کن تا شادی و سرور تو دوام داشته باشد. سفری که در پیش داری برای تو خیر و برکت به دنبال دارد. دیگران را قضاوت مکن و آنها را به خداوند واگذار نما که بهترین حاکم است.    

 

غزل شماره ۳۷۴ حافظ با صدای علی موسوی گرمارودی

 

متن غزل شماره ۳۷۴ حافظ

بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم
فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم
اگر غم لشکر انگیزد که خون عاشقان ریزد
من و ساقی به هم تازیم و بنیادش براندازیم
شراب ارغوانی را گلاب اندر قدح ریزیم
نسیم عطرگردان را شِکَر در مجمر اندازیم
چو در دست است رودی خوش بزن مطرب سرودی خوش
که دست افشان غزل خوانیم و پاکوبان سر اندازیم
صبا خاک وجود ما بدان عالی جناب انداز
بود کان شاه خوبان را نظر بر منظر اندازیم
یکی از عقل می‌لافد یکی طامات می‌بافد
بیا کاین داوری‌ها را به پیش داور اندازیم
بهشت عدن اگر خواهی بیا با ما به میخانه
که از پای خمت روزی به حوض کوثر اندازیم
سخندانیّ و خوشخوانی نمی‌ورزند در شیراز
بیا حافظ که تا خود را به ملکی دیگر اندازیم

 

غزل شماره ۳۷۴ حافظ
غزل شماره ۳۷۴ حافظ

 

معنی و تفسیر غزل شماره ۳۷۴ حافظ

بیت اول

بیا تا گل برافشانیم و می‌ در ساغر اندازیم
فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم

بیا تا گلریزان کنیم و شراب در پیاله بریزیم، سپس سقف سپهر گردنده را درهم شکسته و از نو، شالوده دیگری بنیان نهیم.

 

✦✦✦✦

 

بیت دوم

اگر غم لشکر انگیزد که خون عاشقان ریزد
من و ساقی به هم تازیم و بنیادش براندازیم

اگر اندوه لشکری برای ریختن خون عاشقان فراهم کند، من و ساقی به یاری هم شتافته و بنیاد غم را از جا برکنیم.

 

✦✦✦✦

 

بیت سوم

شراب ارغوانی را گلاب اندر قدح ریزیم
نسیم عطرگردان را شِکَر در مجمر اندازیم

در قدح شراب ارغوانی رنگ، گلاب بریزیم و در آتشدان نسیم که بوی عطر می‌پراکند شکر بریزیم.
ریختن گلاب در شراب به‌منظور دفع مضرت سردرد به‌ویژه برای مزاج‌های گرم و انبساط خاطر بود. ریختن شکر در آتشدان به‌منظور دوام بوی خوش و رفع سردرد ناشی از بوی تند عطر و مشک بود.

 

✦✦✦✦

 

بیت چهارم

چو در دست است رودی خوش بزن مطرب سرودی خوش
که دست افشان غزل خوانیم و پاکوبان سر اندازیم‌

ای مطرب، اکنون که عودی خوش‌نوا در دسترس توست، سرودی خوش‌آهنگ بنواز تا در حالت رقص شعری بخوانیم و در حالت پایکوبی به جای دستار سر بر خاک بیندازیم.

 

✦✦✦✦

 

بیت پنجم

صبا خاک وجود ما بدان عالی جناب انداز
بود کان شاه خوبان را نظر بر منظر اندازیم‌

ای باد صبا، تن خاکی ما را بر در آن آستانه رفیع بینداز، شاید که بتوانیم بر آن سرور زیبایان نگاهی بیندازیم.

 

✦✦✦✦

 

بیت ششم

یکی از عقل می‌لافد یکی طامات می‌بافد
بیا کاین داوری‌ها را به پیش داور اندازیم

یکی از داشتن عقل لاف زده، به خود می‌بالد و دیگری با ادعای داشتن کرامات گزافه‌گویی می‌کند؛ بیا تا قضاوت این دعوا‌ها را به قاضی عادل جهان یعنی خداوند واگذار کنیم.

 

✦✦✦✦

 

بیت هفتم

بهشت عدن اگر خواهی بیا با ما به میخانه
که از پای خمت روزی به حوض کوثر اندازیم

اگر بهشت جاویدان می‌طلبی با ما به میکده بیا تا تو را به یک‌باره از پای ظرف شراب به حوض کوثر در بهشت برسانیم.

 

✦✦✦✦

 

بیت هشتم

سخندانیّ و خوشخوانی نمی‌ورزند در شیراز
بیا حافظ که تا خود را به ملکی دیگر اندازیم‌

ای حافظ، در شیراز مردمان معنای سخنان نغز و خوش‌آواز را درک نمی‌کنند؛ بیا تا رخت خود را به سرزمینی دیگر ببریم.

 

منبع: شرح جلالی بر حافظ با تصرف و تلخیص.

یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط

  • سهراب پایدار

    درمصرع دوم من وساقی بهم تازیم وبنیادش بر اندازیم به نظربجای تازیم کلمه سازیم ویا به پاخیزیم وبنیادش براندازیم مناسبتر باشد

نظر خود را بنویسید