تعبیر و تفسیر این غزل در فال حافظ شما
در راه دوستی از خودت وقت و انرژی گذاشتی و به کمک و یاری دوستان و آشنایانت امیدوار بودی، اما اکنون پی بردهای که در انتخاب اطرافیانت اشتباه کردهای، کسانی که به آنها اطمینان پیدا کرده بودی یاور تو در راه زندگی نبودند. بهتر است از این اشتباه درس بگیری، از این به بعد به تواناییهای خود تکیه کن و دوباره از اول با احتیاط و تعمق شروع نما تا به نتیجه مطلوب خودت برسی. هرچند اتفاقاتی تلخ رخ داده است، با دیگران درگیر مشو، دعوا و فریاد در شأن و شخصیت تو نیست؛ همچنین احترام گذاشتن به بزرگترها لازم است. در زمینه مسائل عاطفی با احتیاط قدم بگذار تا گرفتار عشقی یکطرفه نشوی.
غزل شماره ۳۶۹ حافظ با صدای علی موسوی گرمارودی
متن غزل شماره ۳۶۹ حافظ
ما ز یاران چشم یاری داشتیم
خود غلط بود آنچه ما پنداشتیم
تا درخت دوستی بر کی دهد
حالیا رفتیم و تخمی کاشتیم
گفت و گو آیین درویشی نبود
ور نه با تو ماجراها داشتیم
شیوهٔ چشمت فریب جنگ داشت
ما غلط کردیم و صلح انگاشتیم
گلبن حسنت نه خود شد دلفروز
ما دم همت بر او بگماشتیم
نکتهها رفت و شکایت کس نکرد
جانب حرمت فرونگذاشتیم
گفت خود دادی به ما دل حافظا
ما محصل بر کسی نگماشتیم
معنی و تفسیر غزل شماره ۳۶۹ حافظ
ما ز یاران چشم یاری داشتیم
خود غلط بود آنچه ما پنداشتیم
ما از دوستان انتظار کمک و توقع مساعدت داشتیم، اما آنچه را که گمان میکردیم نادرست بود.
تا درخت دوستی بر کی دهد
حالیا رفتیم و تخمی کاشتیم
برای اینکه ببینیم درخت دوستی چه وقت به بار خواهد نشست و ثمره خواهد داد، این زمان همت کردیم و تخم دوستی افشاندیم.
گفتگو آیین درویشی نبود
ور نه با تو ماجراها داشتیم
قیلوقال و سروصدا رسم وارستگی نبود وگرنه ما با تو جنگ و جدالهای بسیار داشتیم.
شیوه چشمت فریب جنگ داشت
ما غلط کردیم و صلح انگاشتیم
طرز نگاه و حالت چشم تو یک نوع نیرنگ جنگی در خود داشت، ما به اشتباه آن را نگاهی آشتیجویانه تصور کردیم.
گلبن حسنت نه خود شد دلفروز
ما دم همت بر او بگماشتیم
نهال زیبایی تو خودبهخود چنین زیبا و دلپذیر نشد، بلکه ما اراده و عزم قوی خویش را برای آن به کار گرفتیم.
نکتهها رفت و شکایت کس نکرد
جانب حرمت فرونگذاشتیم
حوادث زیادی اتفاق افتاد و هیچکس شکایت نکرد؛ با رعایت ادب، احترام فیمابین را در نظر گرفتیم.
گفت خود دادی به ما دل حافظا
ما محصل بر کسی نگماشتیم
محبوب گفت ای حافظ، تو خودت به جانب ما گرویدی، ما مأموری برای جلب کسی نفرستادیم.
منبع: شرح جلالی بر حافظ با تصرف و تلخیص.
سحر
ما ز یاران چشم یاری داشتیم
بی شعور تر از آن بودند که می پنداشتیم 😑
“حافظ سر جلسه امتحان” 😂😂😂
نگار
خیلی ممنون