غزل شماره ۳۲۱ حافظ: هر چند پیر و خسته دل و ناتوان شدم

غزل شماره ۳۲۱ حافظ به ظاهر عاشقانه و در باطن با کنایات فراوان در یزد و به هنگامی سروده شده که از طرف شاه شجاع به حافظ پیام داده می‌شود. شاعر در سن کهولت است و دلخسته و ناتوان اما با یاد روی محبوب جوان می‌شود. او خدا را شکر می‌کند که همه خواسته‌هایش از درگاه ربوبی و دعاهایش به بهترین شکل و بالاترین همتش برآورده شده‌اند.

تعبیر و تفسیر این غزل در فال حافظ شما

به لطف و مهربانی خدا، زندگی خوبی داری و هرچه از او خواسته‌ای به تو بخشیده است. همت تو والا بوده و شکیبایی و بردباری رمز موفقیت توست. مشکلی کوچک بر سر راه تو به‌وجود آمده است، نگران مباش که سرانجام با کمک فردی خیرخواه به هدف و مقصود خود می‌رسی. خداوند را سپاسگزار باش تا نعمت‌های خود را از تو دریغ نکند. آنچه خدا بخواهد همان می‌شود. سرنوشت خوبی در انتظار تو خواهد بود. وفادار باش و به دیدار دوستان قدیمی‌ات برو، یکی از آنها به کمک تو نیاز دارد.    

 

غزل شماره ۳۲۱ حافظ با صدای علی موسوی گرمارودی

 

متن غزل شماره ۳۲۱ حافظ

هر چند پیر و خسته دل و ناتوان شدم
هر گه که یاد روی تو کردم جوان شدم
شکر خدا که هر چه طلب کردم از خدا
بر منتهای همت خود کامران شدم
ای گلبن جوان بر دولت بخور که من
در سایه تو بلبل باغ جهان شدم
اول ز تحت و فوق وجودم خبر نبود
در مکتب غم تو چنین نکته دان شدم
قسمت حوالتم به خرابات می‌کند
هر چند کاین چنین شدم و آن چنان شدم
آن روز بر دلم در معنی گشوده شد
کز ساکنان درگه پیر مغان شدم
در شاهراه دولت سرمد به تخت بخت
با جام می به کام دل دوستان شدم
از آن زمان که فتنه چشمت به من رسید
ایمن ز شر فتنه آخرزمان شدم
من پیر سال و ماه نیم یار بی‌وفاست
بر من چو عمر می‌گذرد پیر از آن شدم
دوشم نوید داد عنایت که حافظا
بازآ که من به عفو گناهت ضمان شدم

 

غزل شماره ۳۲۱ حافظ
غزل شماره ۳۲۱ حافظ

 

معنی و تفسیر غزل شماره ۳۲۱ حافظ

بیت اول

هرچند پیر و خسته دل و ناتوان شدم
هرگه که یاد روی تو کردم جوان شدم

با اینکه سالخورده، دل‌آزرده و درمانده شدم، هر زمان که به یاد چهره تو افتادم، جوانی از سر گرفتم.

 

✦✦✦✦

 

بیت دوم

شکر خدا که هر چه طلب کردم از خدا
بر منتهای همت خود کامران شدم

سپاس خدای را که هرچه از خدا درخواست کردم به نهایت خواسته و آرزو‌های خود دست یافتم.

 

✦✦✦✦

 

بیت سوم‌
 

ای گلبن جوان بر دولت بخور که من
در سایه تو بلبل باغ جهان شدم‌

ای محبوب جوان‌بخت، از میوه نیک‌بختی و اقبال بهره‌مند باش، زیرا من در سایه لطف و عنایت تو بلبل غزلسرای باغ دنیا شدم.

 

✦✦✦✦

 

بیت چهارم

اول ز تحت و فوق وجودم خبر نبود
در مکتب غم تو چنین نکته‌دان شدم

روز نخست از فرود و فراز‌های وجود خویش بی‌خبر بودم، در مکتب عشق تو این‌گونه زیرک و نکته‌سنج شدم.

 

✦✦✦✦

 

بیت پنجم

قسمت حوالتم به خرابات می‌کند
هرچند کاین چنین شدم و آن چنان شدم

هرچقدر هم که در زندگی صاحب عنوان و مقام شده باشم، باز دست سرنوشت مرا به سوی خرابات می‌فرستد.

 

✦✦✦✦

 

بیت ششم

آن روز بر دلم در معنی گشوده شد
کز ساکنان درگه پیر مغان شدم

از آن روز درِ عالم معنا و حقیقت به روی من باز شد که از مقیمان و مریدان درگاه پیشوای زردشتیان و پیر می‌فروش شدم.

 

✦✦✦✦

 

بیت هفتم

در شاهراه دولت سرمد به تخت بخت
با جام می‌ به کام دل دوستان شدم

در مسیر اقبال جاویدان، با جام شراب در خدمتگزاری دوستان قرار گرفتم.

 

✦✦✦✦

 

بیت هشتم

از آن زمان که فتنه چشمت به من رسید
ایمن ز شر فتنه آخر زمان شدم

از آن وقتی که بلا و آشوب چشمان فتنه‌انگیزت مرا در برگرفت، از شر آشوب و تباهی‌های آخرالزمان در امان ماندم.

 

✦✦✦✦

 

بیت نهم

من پیر سال و ماه نیم یار بی‌وفاست
بر من چو عمر می‌گذرد پیر از آن شدم

مرا گذر ماه و سال چنین پیر و فرسوده نکرده است. بدان سبب پیر شده‌ام که یار بی‌وفا همچون عمر گذرا، سریع از کنار من می‌گذرد.

 

✦✦✦✦

 

بیت دهم

دوشم نوید داد عنایت که حافظا
بازآ که من به عفو گناهت ضمان شدم

شب پیش در اثر عنایت دوست، به من مژده رسید که نزد ما بازگرد که من بخشش گناهت را برعهده گرفتم.

منبع: شرح جلالی بر حافظ با تصرف و تلخیص.

یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط

نظر خود را بنویسید