تعبیر و تفسیر این غزل در فال حافظ شما
کاری اشتباه انجام دادهای و اکنون بهخاطر آن شرمنده و خجالتزده هستی. بهجای شرمندگی سعی کن در آینده اشتباهت را تکرار مکنی. شک و تردید را از وجودت خالی کن و اعتماد به نفست را بالا ببر. هیچگاه در زندگیات تصمیم عجولانه مگیر. با افراد دانا مشورت کن و از آنها کمک بگیر تا بتوانی بهترین تصمیمگیری را داشته باشی. قرار نیست اگر یک اشتباه کردی تا آخر عمر سرت را پایین بگیری و شرمسار باشی. تو دستاوردهایی ممتاز در زندگی داشتهای که میتوانی بر آنها تکیه کنی.
غزل شماره ۳۰۵ حافظ با صدای علی موسوی گرمارودی
متن غزل شماره ۳۰۵ حافظ
به وقت گل شدم از توبه شراب خجل
که کس مباد ز کردار ناصواب خجل
صلاح ما همه دام ره است و من زین بحث
نیم ز شاهد و ساقی به هیچ باب خجل
بود که یار نرنجد ز ما به خلق کریم
که از سؤال ملولیم و از جواب خجل
ز خون که رفت شب دوش از سراچه چشم
شدیم در نظر رهروان خواب خجل
رواست نرگس مست ار فکند سر در پیش
که شد ز شیوه آن چشم پر عتاب خجل
تویی که خوبتری ز آفتاب و شکر خدا
که نیستم ز تو در روی آفتاب خجل
حجاب ظلمت از آن بست آب خضر که گشت
ز شعر حافظ و آن طبع همچو آب خجل
معنی و تفسیر غزل شماره ۳۰۵ حافظ
به وقت گل شدم از توبه شراب خجل
که کس مباد ز کردار ناصواب خجل
در دوران شکوفایی گل، از اینکه از شراب توبه کردهام شرمنده شدم. امیدوارم که هیچ کس از کار نادرست شرمنده نشود.
صلاح ما همه دام ره است و من زین بحث
نیم ز شاهد و ساقی به هیچ باب خجل
آنچه را که ما صلاح و پرهیزکاری میدانیم همگی فریب و دام گستری در راه مردم است و من از این بابت در برابر محبوب خوبروی و ساقی شرمندگی ندارم.
بود که یار نرنجد ز ما به خلق کریم
که از سؤال ملولیم و از جواب خجل
امیدوارم که یار با آن رفتار و اخلاق بزرگوارانه خود از ما نرنجد، زیرا از پرسش درباره این گفته دلتنگ شده و چون پاسخ درستی ندارم از دادن جواب شرمنده میشوم.
ز خون که رفت شب دوش از سراچه چشم
شدیم در نظر رهروان خواب خجل
شب پیش از اشک خونالود حسرت و تأسفی که از چشم بیدار ما جاری بود در پیش آنها که راهی عالم خواب شدند، خجل شدیم.
رواست نرگس مست ار فکند سر در پیش
که شد ز شیوه آن چشم پر عتاب خجل
اگر آن شاخه گل نرگس مست، سر به زیر افکنده، به جا و به مورد است، زیرا در برابر رفتار چشم و نگاه ملامتگر تو شرمنده شده است.
تویی که خوبتری ز آفتاب و شکر خدا
که نیستم ز تو در روی آفتاب خجل
روی تو از آفتاب زیباتر و گیراتر است و سپاس خدای را که از این بابت در پیش روی آفتاب، احساس شرمندگی نمیکنم.
حجاب ظلمت از آن بست آب خضر که گشت
ز شعر حافظ و آن طبع همچو آب خجل
منبع: شرح جلالی بر حافظ با تصرف و تلخیص.
بدون نام
بیت آخر در نسخه غنی:
از آن نهفت رخ خویش در نقاب صدف
که شد ز نظم خوشش لؤلؤ خوشاب خجل
محمد حسین
اخه نفهمی مگه
کور