تعبیر و تفسیر این غزل در فال حافظ شما
انسانی حساس و سختگیر هستی ولی باید بدانی هرچه بر خودت سخت بگیری، اوضاع زندگی نیز دشوارتر و پیچیدهتر خواهد شد. پس در برخورد با مشکلات روزگار با تساهل و تسامح برخورد نما. در عین حال استوار و محکم باش و با روحیه قوی به مسیر خود ادامه بده. فقط به خدا توکل کن. اسرار خود را برای هرکسی بازگو مکن. غمهای خود را آشکار نکن تا روحیه خانواده و اطرافیانت را از بین نبری. عاقبتاندیش باش و در هرکار با عقل و خرد کار کن. در حضور بزرگان به جای عرض هنر و کمال بهتر است سکوت کنی و گوش بدهی تا به اطلاعات و معلوماتت افزوده شود.
غزل شماره ۲۸۶ حافظ با صدای علی موسوی گرمارودی
متن غزل شماره ۲۸۶ حافظ
دوش با من گفت پنهان کاردانی تیزهوش
وز شما پنهان نشاید کرد سر می فروش
گفت آسان گیر بر خود کارها کز روی طبع
سخت میگردد جهان بر مردمان سختکوش
وان گهم در داد جامی کز فروغش بر فلک
زهره در رقص آمد و بربط زنان میگفت نوش
با دل خونین لب خندان بیاور همچو جام
نی گرت زخمی رسد آیی چو چنگ اندر خروش
تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی
گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش
گوش کن پند ای پسر وز بهر دنیا غم مخور
گفتمت چون در حدیثی گر توانی داشت هوش
در حریم عشق نتوان زد دم از گفت و شنید
زان که آنجا جمله اعضا چشم باید بود و گوش
بر بساط نکته دانان خودفروشی شرط نیست
یا سخن دانسته گو ای مرد عاقل یا خموش
ساقیا می ده که رندیهای حافظ فهم کرد
آصف صاحب قران جرم بخش عیب پوش
معنی و تفسیر غزل شماره ۲۸۶ حافظ
دوش با من گفت پنهان کاردانی تیزهوش
وز شما پنهان نشاید کرد سر میفروش
دیشب، فرد باتجربه هوشمند، محرمانه با من سخنی گفت که سزاوار نیست راز پیر مغان را از شما پوشیده نگاه داشت.
گفت آسان گیر بر خود کارها کز روی طبع
سخت میگردد جهان بر مردمان سختکوش
گفت: کارها را بر خود آسان بگیر، زیرا دنیا به حکم سرنوشت خود بر خودخورهای غصهخور پرتلاش سختگیری میکند.
وان گهم در داد جامی کز فروغش بر فلک
زهره در رقص آمد و بربط زنان میگفت نوش
آنگاه جام شرابی به من بخشید که از پرتوی آن، ستاره ناهید در آسمان با پایکوبی و در حالی که بربط مینواخت میگفت: گوارا باد.
با دل خونین لب خندان بیاور همچو جام
نی گرت زخمی رسد آیی چو چنگ اندر خروش
با وجود داشتن دلی پر از خون، لب خود را مانند ظرف شراب خندان نگاهدار؛ نه این که اگر رنج و سختی به تو رسید همانند چنگ، به جوش و خروش بیفتی.
تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی
گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش
تا زمانی که به رموز عشق آشنا نباشی از پرده غیب آهنگ رازی به گوش تو نمیرسد، زیرا گوش نامحرم نمیتواند جایگاه پیام جبرئیل باشد.
گوش کن پند ای پسر وز بهر دنیا غم مخور
گفتمت چون در حدیثی گر توانی داشت هوش
ای پسر، پند بشنو و برای این دنیا غم و غصه مخور و بدان که مطلبی مانند گوهر گرانبها با تو در میان نهادم، اگر بتوانی هشیارانه به آن پی ببری و بفهمی.
در حریم عشق نتوان زد دم از گفت و شنید
زان که آنجا جمله اعضا چشم باید بود و گوش
در حضور پیر و مراد نمیتوان سخنی گفت. زیرا آنجا جایی است که باید سراپا چشم و گوش بود.
بر بساط نکتهدانان خودفروشی شرط نیست
یا سخن دانسته گو ای مرد عاقل یا خموش
در پیشگاه حکیمان نکتهسنج خودنمایی و فضلفروشی خلاف رسم ادب است، یا آگاهانه سخن بگو یا خاموشی گزین.
ساقیا می ده که رندیهای حافظ فهم کرد
آصف صاحبقران جرمبخش عیبپوش
ای ساقی، به شادی اینکه وزیر شاه صاحبقران که بخشنده گناهان و پوشنده کاستیهای بندگان است، کنایههای رندانه حافظ را دریافته و به آن نکتهها پی برده، جامی شراب عطا کن.
منبع: شرح جلالی بر حافظ با تصرف و تلخیص.
علی کریم زاده
عالی عالی
علی کریم زاده
متشکرم
ستاره عالی ست