تعبیر و تفسیر این غزل در فال حافظ شما
هرکه قصد انجام کاری را دارد و در آرزوی رسیدن به چیزی یا کسی است، باید تمام سختیها را برای رسیدن انجام دهد. آنچه را که صلاح است انجام بده. در راه رسیدن به هدف فقط دانستن و آگاهی لازم نیست، علم باید همراه با ایمانی قوی و قدمهای استوار باشد تا به نتیجه برسد. بنابراین دست از غرور بردار و تلاش کن. حسابگری آنقدرها هم خوب نیست، کرم و دست بخشنده داشته باش تا به مقصود برسی. هرچه هم صاحب قدرت باشی، باز هم به یاریرسانی خداوند نیاز داری. پس به پروردگار توکل کن و کار را به تأخیر نینداز و دست از اهمالکاری بردار.
غزل شماره ۲۷۶ حافظ با صدای علی موسوی گرمارودی
متن غزل شماره ۲۷۶ حافظ
باغبان گر پنج روزی صحبت گل بایدش
بر جفای خار هجران صبر بلبل بایدش
ای دل اندر بند زلفش از پریشانی منال
مرغ زیرک چون به دام افتد تحمل بایدش
رند عالم سوز را با مصلحت بینی چه کار
کار ملک است آن که تدبیر و تأمل بایدش
تکیه بر تقوی و دانش در طریقت کافریست
راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش
با چنین زلف و رخش بادا نظربازی حرام
هر که روی یاسمین و جعد سنبل بایدش
نازها زان نرگس مستانهاش باید کشید
این دل شوریده تا آن جعد و کاکل بایدش
ساقیا در گردش ساغر تعلل تا به چند
دور چون با عاشقان افتد تسلسل بایدش
کیست حافظ تا ننوشد باده بی آواز رود
عاشق مسکین چرا چندین تجمل بایدش
معنی و تفسیر غزل شماره ۲۷۶ حافظ
باغبان گر پنج روزی صحبت گل بایدش
بر جفای خار هجران صبر بلبل بایدش
اگر باغبان بخواهد مدت اندک با گل همنشینی کند باید مانند بلبل در برابر رنج و فراق شکیبا باشد.
ای دل اندر بند زلفش از پریشانی منال
مرغ زیرک چون به دام افتد تحمل بایدش
ای دل من، در زنجیر زلفش از آشفتهحالی شکایت مکن. پرنده باهوش وقتی گرفتار دام شد باید بردباری پیشه کند.
رند عالم سوز را با مصلحت بینی چه کار
کار ملک است آن که تدبیر و تأمل بایدش
رند وارسته خانمان بر باد داده با صلاحاندیشی و احتیاط میانهای ندارد. آن کار کشورداری است که به سیاست و چارهاندیشی نیاز دارد.
تکیه بر تقوا و دانش در طریقت کافریست
راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش
در سیر و سلوک الی الله به پرهیزگاری و دانش پشت گرم بودن نشانه کفر و بیایمانی است. سالک اگر هنر و کمال بسیار داشته باشد بایستی به عنایت پروردگار امیدوار باشد.
با چنین زلف و رخش بادا نظربازی حرام
هر که روی یاسمین و جعد سنبل بایدش
هرکسی که چشم به چهره گل یاسمن و چین و شکن گلبرگهای سنبل دارد، لذت تماشای چنین زلف و چهرهای بر آن حرام باد.
نازها زان نرگس مستانهاش باید کشید
این دل شوریده تا آن جعد و کاکل بایدش
تا زمانی که این دل آشفته حال، نیاز وابستگی به چین و شکنِ آن زلف و کاکل را در خود احساس میکند باید از آن چشمهای مست، نازهای فراوانی را بکشد.
ساقیا در گردش ساغر تعلل تا به چند
دور چون با عاشقان افتد تسلسل بایدش
ای ساقی، چقدر در به گردش درآوردن پیمانه اهمال میکنی؟ وقتی نوبت به عاشقان رسید بایستی پشت سر هم باده به پیمانهشان کرد.
کیست حافظ تا ننوشد باده بی آواز رود
عاشق مسکین چرا چندین تجمل بایدش
حافظ چه شخصیت مهمی است که نبایستی شراب را بدون ساز و آواز عود بنوشد؟ چرا یک عاشق مسکین بایستی تا این اندازه پایبند جاه و جلال و آراستگی ظاهری باشد؟
منبع: شرح جلالی بر حافظ با تصرف و تلخیص.