تعبیر و تفسیر این غزل در فال حافظ شما
راز اتفاقاتی را که برایت پیش میآید به صورت سربسته و مختصر شنیدهای اما برای اطمینان دل خود نیاز به اطلاعات بیشتری داری که بهتر است با افراد خردمند در این مورد صحبت کنی. بخت و اقبال فقط یک بار به انسان رو خواهد کرد، پس چرا با دست خودت آن را پس میزنی؟ فرصت را مغتنم بشمار و از آن در راه رسیدن به مقصود کمک بگیر. فکر میکنی که همه چیز را میتوان با زور بازو و پول بهدست آورد، در صورتی که اینگونه نیست. رسیدن به درجات عالی فقط با لطف خداوند امکانپذیر است. جان و روحت را به خدا بسپار تا به یمن خوبیات، خداوند به تو مال و سلامتی ارزانی دارد. در حق دوستانت مهربانی کن اما رازهای زندگیات را با هرکسی درمیان نگذار؛ همهکس محرم اسرار نیست و نمیتواند حال و روز تو را درک کند.
غزل شماره ۲۴۵ حافظ با صدای علی موسوی گرمارودی
متن غزل شماره ۲۴۵ حافظ
الا ای طوطی گویای اسرار
مبادا خالیت شکر ز منقار
سرت سبز و دلت خوش باد جاوید
که خوش نقشی نمودی از خط یار
سخن سربسته گفتی با حریفان
خدا را زین معما پرده بردار
به روی ما زن از ساغر گلابی
که خواب آلودهایم ای بخت بیدار
چه ره بود این که زد در پرده مطرب
که میرقصند با هم مست و هشیار
از آن افیون که ساقی در می افکند
حریفان را نه سر ماند نه دستار
سکندر را نمیبخشند آبی
به زور و زر میسر نیست این کار
بیا و حال اهل درد بشنو
به لفظ اندک و معنی بسیار
بت چینی عدوی دین و دلهاست
خداوندا دل و دینم نگه دار
به مستوران مگو اسرار مستی
حدیث جان مگو با نقش دیوار
به یمن دولت منصور شاهی
علم شد حافظ اندر نظم اشعار
خداوندی به جای بندگان کرد
خداوندا ز آفاتش نگه دار
معنی و تفسیر غزل شماره ۲۴۵ حافظ
الا ای طوطی گویای اسرار
مبادا خالیت شکر ز منقار
هان، ای طوطی که رازها را بازگو و برمَلا میکنی، منقارت از شکر خالی مباد. طوطی عاشق خوردن شکر است اما در اینجا مقصود حافظ این است که ای قلم من مبادا از سخنان شیرین خالی باشی.
سرت سبز و دلت خوش باد جاوید
که خوش نقشی نمودی از خط یار
سر تو همیشه سرسبز و پیوسته دلت شاد باشد چرا که سبزهای از خطّ عارض یار را نشان دادی.
سخن سربسته گفتی با حریفان
خدا را زین معما پرده بردار
سخنی نامفهوم و پوشیده بیان کردی. برای خاطرخدا از این سخن سر پوشیده پرده بردار.
به روی ما زن از ساغر گلابی
که خواب آلودهایم ای بخت بیدار
ای بخت بیدار از ساغر شراب آبی و از گلاب ناب قطراتی بر روی ما بپاش چرا که ما خواب آلوده هستیم.
چه ره بود این که زد در پرده مطرب
که میرقصند با هم مست و هشیار
این چه آهنگی بود که مطرب در پرده موسیقی یا به صورت پنهانی نواخت که همه چه مست و چه هشیار با هم به پایکوبی برخاستند.
از آن افیون که ساقی در می افکند
حریفان را نه سر ماند نه دستار
بهخاطر آن حشیش که ساقی با شراب مخلوط کرد، همپیالهها بر اثر شدت مستی سر و دستار خود را از دست دادند.
سکندر را نمیبخشند آبی
به زور و زر میسر نیست این کار
به اسکندر آب حیات نمیبخشند. رسیدن به توفیق با داشتن ثروت و قدرت امکانپذیر نمیشود. اسکندر پادشاهی بود که همراه خضر به جستجوی آب حیات رفت، ولی موفق به یافتن آن نشد.
بیا و حال اهل درد بشنو
به لفظ اندک و معنی بسیار
ای دوست، نزدیک بیا و در کلامی کوتاه و پرمعنا گفتار عارفان را بشنو.
از این بیت به بعد مخاطب حافظ بهطور واضح شاه منصور برادرزاده شاه شجاع و برادر شاه یحیی است.
بت چینی عدوی دین و دلهاست
خداوندا دل و دینم نگه دار
آن محبوب زیبارو دشمن دین و دلهای ماست. ای خدا دل و دین ما را از دلبری او محافظت فرما که دل و دینمان را نبَرد.
به مستوران مگو اسرار مستی
حدیث جان مگو با نقش دیوار
رازهای از خودبیخود شدن بر اثر شراب را با آنها که دلشان در پرده غفلت پوشیده است درمیان مگذار یعنی وصف جان را با نقش بر دیوار بازگو مکن، چون آنها این راز را نمیفهمند.
به یمن دولت منصور شاهی
علم شد حافظ اندر نظم اشعار
حافظ به برکت دوره حاکمیت شاه منصور در سرودن اشعار به شهرت رسید.
همانگونه که گفته شد شاه منصور حاکم شیراز و ممدوح حافظ بوده و اواخر عمر حافظ با اوایل حکومت شاه منصور همزمان بود.
خداوندی به جای بندگان کرد
خداوندا ز آفاتش نگه دار
او یعنی ممدوح در حق بندگان بزرگواری کرد، خدایا به پاس آن الطاف، او را از بلاها محافظت فرما.
منبع: شرح جلالی بر حافظ با تصرف و تلخیص.