تعبیر و تفسیر این غزل در فال حافظ شما
عشقی داری که همگان را به تعجب واداشته و حتی گاهی خودت نیز امید وصال را دور از ذهن میدانستی. به ذهن و خلاقیت خودت ایمان داشته باش و اضطراب و نگرانی را از خود دور کن. وقت آن رسیده که به جای خیالبافی به زندگی حقیقی برگردی. بهتر است کمی در زندگی قناعت پیشه کنی و از خواستههایت بکاهی. تعادل در همه کارها عامل پیشرفت تو خواهد بود.
غزل شماره ۱۷۲ حافظ با صدای علی موسوی گرمارودی
متن غزل شماره ۱۷۲ حافظ
عشق تو نهال حیرت آمد
وصل تو کمال حیرت آمد
بس غرقه حال وصل کآخر
هم بر سر حال حیرت آمد
یک دل بنما که در ره او
بر چهره نه خال حیرت آمد
نه وصل بماند و نه واصل
آن جا که خیال حیرت آمد
از هر طرفی که گوش کردم
آواز سؤال حیرت آمد
شد منهزم از کمال عزت
آن را که جلال حیرت آمد
سر تا قدم وجود حافظ
در عشق نهال حیرت آمد
معنی و تفسیر غزل شماره ۱۷۲ حافظ
عشق تو نهال حیرت آمد
وصل تو کمال حیرت آمد
عشق تو، نهال سرگشتگی است و رسیدن به تو، کمال سرگردانی است.
بس غرقه حال وصل کآخر
هم بر سر حال حیرت آمد
چه بسیار هستند غرق شدگان در دریای وصل که سرانجام کارشان به حیرت و سرگشتگی کشید.
یک دل بنما که در ره او
بر چهره نه خال حیرت آمد
دلی را به من نشان بده که در راه عشق او، بر رخسارش خال سرگشتگی نباشد. یعنی هر دل که در راه او قدم گذاشت حیران میشود.
نه وصل بماند و نه واصل
آن جا که خیال حیرت آمد
در آنجایی که تصور سرگشتگی بوجود آید، نه وصلی باقی میماند و نه وصل یافته و به وصال رسیدهای و همه نابود میشوند.
از هر طرفی که گوش کردم
آواز سؤال حیرت آمد
من به هر سوی آفاق که روی گردانده و به صداها گوش سپردم، صدایی بجز پرسش از حیرت و سرگردانی نشنیدم. همه در این دنیا سرگردان اویند.
شد منهزم از کمال عزت
آن را که جلال حیرت آمد
آن کسی که شکوه و جلال حیرت بر او وارد شود، بر اثر کمال عزت و شرف شکسته میشود.
سر تا قدم وجود حافظ
در عشق نهال حیرت آمد
سر تا پای هستی حافظ در عشق تو همچون نهال تازه رستهای از سرگشتگی است
ناشناس
خیلی عالی هستید، من معانی اشعار حافظ عزیز را فقط از سایت شما می خوانم