تعبیر و تفسیر این غزل در فال حافظ شما
فال تو بسیار زیبا و روشن است و این بخاطر نیت پاک توست. مژدهای به تو خواهد رسید که پایان رنجهاست. تحولی در راه است و بخت و اقبال به تو رو میکند. سختیها و مشکلات زیادی را برای رسیدن به هدفت تحمل کردهای اما بالاخره به آنچه مراد دلت است خواهی رسید و آرزوی تو برآورده میشود. هرگز خدا را فراموش مکن تا همیشه لطف و رحمتش شامل حال تو گردد.
غزل شماره ۱۴۷ حافظ با صدای علی موسوی گرمارودی
متن غزل شماره ۱۴۷ حافظ
نسیم باد صبا دوشم آگهی آورد
که روز محنت و غم رو به کوتهی آورد
به مطربان صبوحی دهیم جامه چاک
بدین نوید که باد سحرگهی آورد
بیا بیا که تو حور بهشت را رضوان
در این جهان ز برای دل رهی آورد
همیرویم به شیراز با عنایت بخت
زهی رفیق که بختم به همرهی آورد
به جبر خاطر ما کوش کاین کلاه نمد
بسا شکست که با افسر شهی آورد
چه نالهها که رسید از دلم به خرمن ماه
چو یاد عارض آن ماه خرگهی آورد
رساند رایت منصور بر فلک حافظ
که التجا به جناب شهنشهی آورد
معنی و تفسیر غزل شماره ۱۴۷ حافظ
نسیم باد صبا دوشم آگهی آورد
که روز محنت و غم رو به کوتهی آورد
نسیم باد صبا دیشب به من خبر داد که روزگار اندوه و غصه کوتاه شد و به پایان رسید.
به مطربان صبوحی دهیم جامه چاک
بدین نوید که باد سحرگهی آورد
به عنوان مژدگانی این مژدهای که باد سحرگاهی با خود آورد؛ لباسی را که از خوشحالی گریبانش را دَریدم، به نوازندگانی که شراب صبحگاهی مینوشند هدیه میدهیم.
بیا بیا که تو حور بهشت را رضوان
در این جهان ز برای دل رهی آورد
شتاب کن، شتاب کن که رضوان یعنی نگهبان بهشت، تو که همچون حوری بهشتی هستی را برای خاطر من که فردی ناچیز و ندار هستم، در این دنیا آورد.
همیرویم به شیراز با عنایت بخت
زهی رفیق که بختم به همرهی آورد
ما زیر سایه لطف و توجهی که بخت و اقبال به ما دارد، به شیراز میرویم. آفرین بر این دوست که بخت او را همراه من کرد.
به جبر خاطر ما کوش کاین کلاه نمد
بسا شکست که با افسر شهی آورد
برای بدست آوردن دل ما تلاش کن، زیرا که چه بسا این کلاه نمدی کمبها، تاجهای پادشاهان را بسیار شکست داده باشد.
چه نالهها که رسید از دلم به خرمن ماه
چو یاد عارض آن ماه خرگهی آورد
چه فریادهایی که از دل من به ماه آسمان رسید، آنگاه که یاد آن چهره یار پردهنشین که همچون ماه زیباست، به دلم افتاد.
رساند رایت منصور بر فلک حافظ
که التجا به جناب شهنشهی آورد
حافظ پرچم پیروزمندی خود را به آسمان رساند در آن زمان که به درگاه شاهنشاه پناه آورد
مهرداد مستان راد " بی من "
عالی هستید ، فاخر ، فرهیخته و نیز هم ادیب و آداب دان ، خاصه در شناخت شخصیت و قلم حضرت جناب : حافظ ، دوست حضرت دوست که درود و رحمت خدای عز و جل بر او باد و توامان بر شمایان – خوبان – بدرود .
سکوت
چه متناسب با نیتم بود
رضا
آیا میشودشهنشاه را به سید وسالار شهیدان اباعبدالله الحسین نسبت داد چون نیت من رفتن به کربلای آقام امام حسین علیه السلام بود که هرسال وقتی همه رودعوت میکنه جز من که احساس میکنم گنهکارم و نالایق
بنده خدا
ب دل باید رجوع کرد
جواب را خواهی یافت