تعبیر و تفسیر این غزل در فال حافظ شما
اتفاقی برای تو افتاده که تو را غمگین و ناامید کرده و احساس میکنی بخت و اقبال با تو یار نیست. ممکن است در کاری که پا در آن گذاشتهای موفق نشوی ولی ناامید مشو که خداوند بهتر از هر کسی از تقدیر و صلاح تو باخبر است. در زندگی همواره با خدا باش و صبر و تحمل را پیشه کن که خداوند با صابرین است. هیچکس از آینده خبر ندارد، شاید بهترین تقدیرها در انتظارت باشد.
غزل شماره ۱۴۱ حافظ با صدای علی موسوی گرمارودی
متن غزل شماره ۱۴۱ حافظ
دیدی ای دل که غم عشق دگربار چه کرد
چون بشد دلبر و با یار وفادار چه کرد
آه از آن نرگس جادو که چه بازی انگیخت
آه از آن مست که با مردم هشیار چه کرد
اشک من رنگ شفق یافت ز بیمهری یار
طالع بیشفقت بین که در این کار چه کرد
برقی از منزل لیلی بدرخشید سحر
وه که با خرمن مجنون دل افگار چه کرد
ساقیا جام میام ده که نگارنده غیب
نیست معلوم که در پرده اسرار چه کرد
آن که پرنقش زد این دایره مینایی
کس ندانست که در گردش پرگار چه کرد
فکر عشق آتش غم در دل حافظ زد و سوخت
یار دیرینه ببینید که با یار چه کرد
معنی و تفسیر غزل شماره ۱۴۱ حافظ
دیدی ای دل که غم عشق دگربار چه کرد
چون بشد دلبر و با یار وفادار چه کرد
ای دل دیدی که غم عشق دوباره چه بر سر ما آورد، چگونه محبوب و دلبر ما از کنار ما رفت و چه رفتاری با یار وفادار خود انجام داد؟
آه از آن نرگس جادو که چه بازی انگیخت
آه از آن مست که با مردم هشیار چه کرد
فریاد از آن چشمان فسونکار یار که چه فتنهای بر پا کرد و فریاد و داد از آن چشمان مست که چه بر سر هوشیاران آورد و چگونه با آنها بیمهری کرد.
اشک من رنگ شفق یافت ز بیمهری یار
طالع بیشفقت بین که در این کار چه کرد
اشک من از فرط بیمهری و کمتوجهی محبوب به رنگ سرخ آسمان در موقع طلوع خورشید در آمد یعنی خون گریه میکنم، تو ببین که بخت نامهربان من در کار عشق، چگونه رفتار کرد. یعنی بخت در راه رسیدن به معشوق همراه من نبود.
برقی از منزل لیلی بدرخشید سحر
وه که با خرمن مجنون دل افگار چه کرد
یک آذرخش هنگام سحر، از کوی لیلی جست و لحظهای درخشید، آه و واویلا که با خرمن هستی مجنون عاشق و دلخسته چه کاری کرد. همچون رعد و برق آسمان که خرمن گندم را میسوزاند، برق منزل لیلی وجود مجنون را سوزاند.
ساقیا جام میام ده که نگارنده غیب
نیست معلوم که در پرده اسرار چه کرد
ای ساقی، پیمانهای شراب به من بده، زیرا بر کسی آشکار نیست که نقاش غیب در پرده اسرار خود، چه کار کرده است. یعنی معلوم نیست که عاقبت ما چه خواهد شد و ما را بخاطر شراب نوشیدن مجازات کنند یا نه.
آن که پرنقش زد این دایره مینایی
کس ندانست که در گردش پرگار چه کرد
آن کسی که آسمان لاجوردی را این چنین پر نقش و نگار آفرید، چه کسی میداند که او با گردش پرگار خود چه قضا و قدری برای ما معلوم کرده است.
فکر عشق آتش غم در دل حافظ زد و سوخت
یار دیرینه ببینید که با یار چه کرد
فکر عشق باعث شد که در دل حافظ آتش غم برپا شود و آن را بسوزاند. اکنون شما ببینید که محبوب قدیمی با یارش چه کرد. یعنی من میسوختم، اما یار قدیمی بیتفاوت بود
ریحانه
دلم برات تنگشده
تنگ تر از اون چیزی ک فکرشو بکنی
نمیدونم از چه کلماتی برای این حس یه طرفه استفاده کنم
اما مهم نیس ک تو منو دوست نداری مهم منم ک هر شب با فکر تو خوابم میبره
مهم نیس عاشقم نشدی مهم اینه ک من این حس رو ب صورت عمیق حس کردم و این حس برای منم اتفاق افتاد
این قشنگ ترین اتفاق زندگیم توی لحظات تلخ بوده ک بفهمم دوست داشتن یعنی چی
اما ای کاش این اتفاق تلخِ شیرین ب شیرین ترین اتفاق ممکن میشد
دیشب خوابتو دیدم خواب دیدم هدیه مو قبول نکردی و انداختیش زمین
😔
علیرضا
فکر عشق آتش غم در دل حافظ زد و سوخت
یار دیرینه ببینید که با یار چه کرد