غزل شماره ۱۳۵ حافظ: چو باد عزم سر کوی یار خواهم کرد

غزل شماره ۱۳۵ حافظ پس از شکست شیخ ابواسحاق و تسلط امیر مبارزالدین بر شیراز سروده شده و حافظ از اینکه روزگارش بی معشوق می‌گذرد به تنگ آمده است. حافظ در پی آن است که به سرعت باد خودش را به محبوب برساند. او عمری را که بدون باده و معشوق می‌گذرد، عمر به هرزه رفته می‌پندارد و تصمیم می‌گیرد از این به بعد، به این دو مشغول شود.

تعبیر و تفسیر این غزل در فال حافظ شما

تصمیم به انجام کاری گرفته‌ای که دشوار است و همه هوش و حواس و توان تو برای موفقیت در این کار لازم است. برای شروع هر کاری امروز بهتر از فرداست. سریع باش، این عمر توست که به سرعت برق و باد در حال رفتن است. وقتت را به بطالت مگذران. به یاد عهد و پیمانی بیفت که با خدای خویش بسته‌ای. عشق را دریاب که بدون عشق عمر آدم بی‌اعتقاد و بی‌ثمر به هدر می‌رود.    

 

غزل شماره ۱۳۵ حافظ با صدای علی موسوی گرمارودی

 

متن غزل شماره ۱۳۵ حافظ

چو باد عزم سر کوی یار خواهم کرد
نفس به بوی خوشش مشکبار خواهم کرد
به هرزه بی می و معشوق عمر می‌گذرد
بطالتم بس از امروز کار خواهم کرد
هر آبروی که اندوختم ز دانش و دین
نثار خاک ره آن نگار خواهم کرد
چو شمع صبحدمم شد ز مهر او روشن
که عمر در سر این کار و بار خواهم کرد
به یاد چشم تو خود را خراب خواهم ساخت
بنای عهد قدیم استوار خواهم کرد
صبا کجاست که این جان خون گرفته چو گل
فدای نکهت گیسوی یار خواهم کرد
نفاق و زرق نبخشد صفای دل حافظ
طریق رندی و عشق اختیار خواهم کرد

 

غزل شماره ۱۳۵ حافظ
غزل شماره ۱۳۵ حافظ

 

معنی و تفسیر غزل شماره ۱۳۵ حافظ

بیت اول

چو باد عزم سر کوی یار خواهم کرد
نفس به بوی خوشش مشکبار خواهم کرد

مانند باد به قصد رسیدن به کوی یار سرعت خواهم گرفت و مشام خویش را با بوی خوش او، خوشبو و عطرآگین خواهم کرد.

 

✦✦✦✦

 

بیت دوم

به هرزه بی می‌ و معشوق عمر می‌گذرد
بطالتم بس از امروز کار خواهم کرد

زندگی ام بدون شراب و معشوق به بیهودگی می‌گذرد، دیگر بی‌کاری کافی است، پس از این به کار خوردن شراب و عشق‌ورزی خواهم پرداخت.

 

✦✦✦✦

 

بیت سوم

هر آبروی که اندوختم ز دانش و دین
نثار خاک ره آن نگار خواهم کرد

هرچه نام نیک و حیثیت که به واسطه دین و دانش جمع کردم، به خاک پای معشوقم می‌ریزم.

 

✦✦✦✦

 

بیت چهارم

چو شمع صبحدمم شد ز مهر او روشن
که عمر در سر این کار و بار خواهم کرد

همچون خورشید بامدادی که عشق او روشن و مشخص است، برای من نیز روشن شد که طول مدت زندگانی من در این مشغله صرف خواهد شد.

 

✦✦✦✦

 

بیت پنجم

به یاد چشم تو خود را خراب خواهم ساخت
بنای عهد قدیم استوار خواهم کرد

به یاد چشمان مست تو، خود را مست و خراب خواهم کرد و بنای پیمان دیرینه خود را که در ازل با تو بستم، استوار می‌سازم.

 

✦✦✦✦

 

بیت ششم

صبا کجاست که این جان خون گرفته چو گل
فدای نکهت گیسوی یار خواهم کرد

باد صبا کجاست تا جان به خون آغشته و سرخ، چون گل خودم را فدای بوی خوش گیسوی یار کنم؟ صبا پیک عاشقان است که عطر دلاویز یار را می‌آورد.

 

✦✦✦✦

 

بیت هفتم

نفاق و زرق نبخشد صفای دل حافظ
طریق رندی و عشق اختیار خواهم کرد‌

ای حافظ، دورویی و ریا کاری، به دل صفا و روشنی نخواهد بخشید؛ بنابراین شیوه وارستگی و عشق‌ورزی را برمی‌گزینم

یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط

نظر خود را بنویسید