تعبیر و تفسیر این غزل در فال حافظ شما
سعادت و خوشبختی مانند هلال ماه نو به آسمان زندگیات خواهد آمد و برکات خداوند نازل میشود، فقط بدان کسی میتواند به مراد دلش رسد که در راه رسیدن به آن فداکاری و از خود گذشتگی کند. دست از ریاکاری و فریب مردم بردار که عاقبت خوشی نخواهی داشت. بنده مخلص خداوند در کارها به هرچه بخواهد میرسد. اگر معاملهای در پیش داری آن را انجام بده و به حرفهای دیگران اهمیت نده.
غزل شماره ۱۳۱ حافظ با صدای علی موسوی گرمارودی
متن غزل شماره ۱۳۱ حافظ
بیا که ترک فلک خوان روزه غارت کرد
هلال عید به دور قدح اشارت کرد
ثواب روزه و حج قبول آن کس برد
که خاک میکده عشق را زیارت کرد
مقام اصلی ما گوشه خرابات است
خداش خیر دهاد آن که این عمارت کرد
بهای باده چون لعل چیست جوهر عقل
بیا که سود کسی برد کاین تجارت کرد
نماز در خم آن ابروان محرابی
کسی کند که به خون جگر طهارت کرد
فغان که نرگس جماش شیخ شهر امروز
نظر به دردکشان از سر حقارت کرد
به روی یار نظر کن ز دیده منت دار
که کار دیده نظر از سر بصارت کرد
حدیث عشق ز حافظ شنو نه از واعظ
اگر چه صنعت بسیار در عبارت کرد
معنی و تفسیر غزل شماره ۱۳۱ حافظ
بیا که ترک فلک خوان روزه غارت کرد
هلال عید به دور قدح اشارت کرد
بشتاب که چرخ غارتگر، سفره روزه را برچید و به تاراج برد. هلال ماه نو و عید فطر به گردش ساغر فرمان داد. حافظ با پایان پذیرفتن ماه رمضان، یاران را برای آمدن به مجلس نوشخواری دعوت میکند.
ثواب روزه و حج قبول آن کس برد
که خاک میکده عشق را زیارت کرد
آن کسی ثواب و اجر کامل روزه و حج پذیرفته خود را خواهد برد که خاک در میخانه عشق را زیارت کرده باشد. یعنی شرط قبول روزه و حج عاشق بودن است.
مقام اصلی ما گوشه خرابات است
خداش خیر دهاد آن که این عمارت کرد
جایگاه واقعی ما در کنج دیر خرابات و میکده است، خدا به آن کسی که میخانه را بنا نهاد، خیر بدهد.
بهای باده چون لعل چیست جوهر عقل
بیا که سود کسی برد کاین تجارت کرد
قیمت شراب قرمز همچون لعل چیست؟ گوهر خرد، بشتاب که کسی سود میبرد که این تجارت را انجام دهد. یعنی گوهر عقل را میدهد و باده شراب میخرد.
نماز در خم آن ابروان محرابی
کسی کند که به خون جگر طهارت کرد
کسی میتواند در محراب آبروی جانان نماز بگزارد که با خون جگر وضو گرفته باشد.
فغان که نرگس جماش شیخ شهر امروز
نظر به دردکشان از سر حقارت کرد
فریاد از آن چشمان فسونگر پیر شهر که از سر حقارت به میگساران کهنهکار نگریست.
به روی یار نظر کن ز دیده منت دار
که کار دیده نظر از سر بصارت کرد
به چهره یار نگاه کن و سپاسگزار چشمانت باش، زیرا که تنها شخص کارآزموده، نگاهی از سر بینش و آگاهی به یار میاندازد.
حدیث عشق ز حافظ شنو نه از واعظ
اگر چه صنعت بسیار در عبارت کرد
سخن عشق را از حافظ گوش کن و نه از واعظ شهر، هرچند که واعظ در سخنان خود، تکلف و صنعت بسیار به کار میگیرد و لفاظی میکند