غزل شماره ۱۱۸ حافظ: آن کس که به دست جام دارد

غزل شماره ۱۱۸ حافظ یکی از سروده‌های ایام شباب شاعر است. حافظ برای مقابله با ریاکاری زاهدان هم‌دوره خویش پادشاهی جمشید را از آن کسانی می‌داند که جام می را به دست دارند و سرچشمه آب حیات که سبب عمر جاودان خضر شد را در میکده می‌داند. در ادامه می‌گوید اینکه یار چه کسی را برگزیند ربطی به می‌خوارگی او و زهد خشک زاهدان ندارد.

تعبیر و تفسیر این غزل در فال حافظ شما

عقل بزرگترین موهبت خداوند به بشر است که با استفاده از آن می‌توان کامروا شد. هر کس با دل پاک و چشم امیدوار به درگاه خدا برود ناامید برنمی‌گردد، پس ایمانت را به او تقویت کن و از خدا کمک بخواه. منتظر خبری از محبوب خود هستی و به زودی به مرادت خواهی رسید. رقیبان و حریفان زیادی داری که چشم به شکست تو دارند بنابراین سعی کن که کبر و دورویی را از خود دور کنی و به دوستان صادق بپیوندی.    

 

غزل شماره ۱۱۸ حافظ با صدای علی موسوی گرمارودی

 

متن غزل شماره ۱۱۸ حافظ

 

آن کس که به دست جام دارد
سلطانی جم مدام دارد
آبی که خضر حیات از او یافت
در میکده جو که جام دارد
سررشته جان به جام بگذار
کاین رشته از او نظام دارد
ما و می و زاهدان و تقوا
تا یار سر کدام دارد
بیرون ز لب تو ساقیا نیست
در دور کسی که کام دارد
نرگس همه شیوه‌های مستی
از چشم خوشت به وام دارد
ذکر رخ و زلف تو دلم را
وردیست که صبح و شام دارد
بر سینه ریش دردمندان
لعلت نمکی تمام دارد
در چاه ذقن چو حافظ ای جان
حسن تو دو صد غلام دارد

 
 
غزل شماره ۱۱۸ حافظ
غزل شماره ۱۱۸ حافظ

 

معنی و تفسیر غزل شماره ۱۱۸ حافظ

بیت اول

آن کس که به دست جام دارد
سلطانی جم مدام دارد

آن کسی که جام شراب یا جام معرفت را به دست گرفته است، همواره پادشاهی و شکوه جمشید متعلق به اوست.

 

✦✦✦✦

 

بیت دوم

آبی که خضر حیات از او یافت
در میکده جو که جام دارد

آن آب حیاتی که خضر با نوشیدن آن عمر جاویدان یافت، در میخانه جستجو کن، زیرا که آب حیات در قدح شراب است.

 

✦✦✦✦

 

بیت سوم

سررشته جان به جام بگذار
کاین رشته از او نظام دارد

زمام زندگی خودت را به جام شراب واگذار کن، زیرا که رشته زندگی به واسطه آن، در نظم و ترتیب است. اگر شراب نباشد، جان آشفته می‌شود.

 

✦✦✦✦

 

بیت چهارم

ما و می‌ و زاهدان و تقوا
تا یار سر کدام دارد

ما با شراب سر و کار داریم و زاهدان با پرهیزکاری همراه هستند، باید منتظر باشیم تا ببینیم که یار به سوی کدام‌یک میل دارد. معلوم نیست، شاید یار شراب‌خواری ما را از تقوای زاهد ریاکار بیشتر بپسندد.

 

✦✦✦✦

 

بیت پنجم

بیرون ز لب تو ساقیا نیست
در دور کسی که کام دارد‌

ای ساقی، فقط آن کسی که از لب تو بهره‌مند است، در این زمانه و دوران کامرواست.

 

✦✦✦✦

 

بیت ششم

نرگس همه شیوه‌های مستی
از چشم خوشت به وام دارد

نرگس تمام انواع مستی کردن را از چشمان زیبای تو قرض گرفته است. چشم خمار معشوق همواره به نرگس تشبیه می‌شود و در اینجا حافظ می‌گوید نرگس همه این زیبایی‌هایش را از تو گرفته است وگرنه خودش چیزی نداشت.

 

✦✦✦✦

 

بیت هفتم

ذکر رخ و زلف تو دلم را
وردیست که صبح و شام دارد

یادآوری چهره و گیسوی تو همانند دعایی است که دلم هر صبح و شب آن را تکرار می‌کند.

 

✦✦✦✦

 

بیت هشتم

بر سینه ریش دردمندان
لعلت نمکی تمام دارد

لبان همچون لعل آبدار تو همیشه بر سینه مجروح دردمندان عشقت نمک حسرت می‌افشاند. زخم را اگر نمک بپاشی، می‌سوزد و دیدن لب جانان باعث می‌شود که دل عاشقان بیشتر مجروح و نالان شود.

 

✦✦✦✦

 
بیت نهم

در چاه ذقن چو حافظ‌ ای جان
حسن تو دو صد غلام دارد‌

ای جانان و محبوب من، دویست غلام همچون حافظ در چاه زنخدان تو اسیر زیبایی‌ات هستند

یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط

نظر خود را بنویسید