غزل شماره ۱۰۶ حافظ در زمان بیماری شاه شجاع سروده شده و از لحاظ انتخاب وزن و ردیف و تنوع مضامین متداول در احوالپرسی بیمار، بسیار چشمگیر است. حافظ دعا میکند که دوست از طبیب بینیاز باشد و گزندی به او نرسد. در ادامه میگوید که اگر او سالم باشد همه جهان نیز سلامت خواهد بود. در انتهای غزل شفای او را شعر شکرین حافظ میداند.
تعبیر و تفسیر این غزل در فال حافظ شما
چرا این همه نعمت و سلامتی را که خداوند به تو عطا فرموده است شکرگزاری نمیکنی؟ ظاهری خشن داری ولی در دلت چیزی جز مهربانی و عطوفت وجود ندارد. رقیب و حریفی در زندگی نداری؛ حال روحی اطرافیانت با حرفهای خوب تو و مشاهده سلامتیات بهبود مییابد؛ پس عزیزانت را دریاب. از طعنه و سخن تیز دیگران هراسی نداشته باش. حاجت تو به زودی برآورده خواهد شد.
گرفتن فال جدید
غزل شماره ۱۰۶ حافظ با صدای علی موسوی گرمارودی
متن غزل شماره ۱۰۶ حافظ
تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد
وجود نازکت آزرده گزند مباد
سلامت همه آفاق در سلامت توست
به هیچ عارضه شخص تو دردمند مباد
جمال صورت و معنی ز امن صحت توست
که ظاهرت دژم و باطنت نژند مباد
در این چمن چو درآید خزان به یغمایی
رهش به سرو سهی قامت بلند مباد
در آن بساط که حسن تو جلوه آغازد
مجال طعنه بدبین و بدپسند مباد
هر آن که روی چو ماهت به چشم بد بیند
بر آتش تو به جز جان او سپند مباد
شفا ز گفته شکرفشان حافظ جوی
که حاجتت به علاج گلاب و قند مباد
معنی و تفسیر غزل شماره ۱۰۶ حافظ
تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد
وجود نازکت آزرده گزند مباد
امیدوارم یا دعا میکنم که تن تو به نوازش و تیمار طبیبان نیازمند نباشد و پیکر ضعیف و ظریفت، مورد رنج، آسیب و گزند نگردد.
سلامت همه آفاق در سلامت توست
به هیچ عارضه شخص تو دردمند مباد
سلامت تمامی کرانههای این دنیا به تندرستی تو بستگی دارد، امیدوارم که به هیچ علت و دلیلی، وجودت دچار درد و بیماری نشود.
جمال صورت و معنی ز امن صحت توست
که ظاهرت دژم و باطنت نژند مباد
زیبایی ظاهر و باطن در پناه تندرستی توست، امید دارم که هرگز ظاهرت افسرده و درونت غمزده نباشد.
در این چمن چو درآید خزان به یغمایی
رهش به سرو سهی قامت بلند مباد
هنگامی که باد خزان برای تاراج به این چمنزار میآید، کاش که راه او به سوی قامت بلند همچون سرو تو نیفتد. یعنی امیدوارم تحت شرایط سخت تو همواره شاداب باشی.
در آن بساط که حسن تو جلوه آغازد
مجال طعنه بدبین و بدپسند مباد
آرزو میکنم در آن مجلس که زیبایی تو به جلوه در میآید. بدبین و بدپسند، فرصت بدگویی نیابند. یعنی در محفلها کسی به جمال تو با چشم بد نگاه نکند و در مورد آن فکر بد نکند.
هر آن که روی چو ماهت به چشم بد بیند
بر آتش تو به جز جان او سپند مباد
هرکسی که چهره مثل ماه تو را با چشم بدپسند ببیند، کاش در آتش سوزان خشم تو چون اسپند بسوزد. اسفند موقع سوختن از فرط داغی به بالا و پایین میپرد. اشاره به این عقیده مردمان دارد که بعضی با چشم بد نگاه کرده و چشم زخم میزنند و دود کردن اسفند مانع چشم زدن آنها میشود.
شفا ز گفته شکرفشان حافظ جوی
که حاجتت به علاج گلاب و قند مباد
از سخنان شیرین و شکرین حافظ شفای درد خود را بطلب، امیدوارم که به درمان توسط گلاب و قند نیازی پیدا نکنی
هنوز دیدگاهی ثبت نشده است.