تعبیر و تفسیر این غزل در فال حافظ شما
انتظار بیش از حد از روزگار نداشته باش و مدام گله و شکایت مکن. اتفاقاتی برایت رخ خواهد داد تا در بوته آزمایش قرار گیری. چرا غم و غصه دنیا را میخوری؟ همه اینها خواست و تقدیر الهی است. از روزهای خوشی زندگیات تا میتوانی بهره بگیر و از آن لذت ببر. این دنیا گذراست و به سرعت تمام میشود.
غزل شماره ۶۵ حافظ با صدای علی موسوی گرمارودی
متن غزل شماره ۶۵ حافظ
خوشتر ز عیش و صحبت و باغ و بهار چیست
ساقی کجاست گو سبب انتظار چیست
هر وقت خوش که دست دهد مغتنم شمار
کس را وقوف نیست که انجام کار چیست
پیوند عمر بسته به موییست هوش دار
غمخوار خویش باش غم روزگار چیست
معنی آب زندگی و روضه ارم
جز طرف جویبار و می خوشگوار چیست
مستور و مست هر دو چو از یک قبیلهاند
ما دل به عشوه که دهیم اختیار چیست
راز درون پرده چه داند فلک خموش
ای مدعی نزاع تو با پرده دار چیست
سهو و خطای بنده گرش اعتبار نیست
معنی عفو و رحمت آمرزگار چیست
زاهد شراب کوثر و حافظ پیاله خواست
تا در میانه خواسته کردگار چیست
معنی و تفسیر غزل شماره ۶۵ حافظ
خوشتر ز عیش و صحبت و باغ و بهار چیست
ساقی کجاست گو سبب انتظار چیست
در فصل بهار چیست بهتر از عیش و خوشی و مصاحبت در باغی؟ ساقی کجاست؟ بگو سبب انتظار چیست؟ یعنی در چنین موسمی که زمان عیش و عشرت است سبب تأخیر چیست. [خوشتر = در اینجا یعنی خوبتر / عیش = ذوق و صفا / صحبت = مصاحبت / انتظار = تحمل استبصار]
هر وقتِ خوش که دست دهد مغتنم شمار
کس را وقوف نیست که انجامِ کار چیست
هر فرصت خوبی که دست میدهد آن را غنیمت بدان. زیرا کسی آگه نیست که آخر و عاقبت کار چیست. یعنی هر زمان و هر ساعتی که با ذوق و صفا میگذرد. آن را از جانب خدا یک نعمت بدان و مغتنم شمار یعنی به فکر فردا مباش. زیرا کسی به اینکه فردا چه خواهد شد واقف نیست و نمیداند که چه پیش میآید و چگونه خواهد گذشت. [مغتنم = غنیمت / وقوف = علم]
پیوندِ عمر بسته به مویی است هوش دار
غمخوارِ خویش باش غمِ روزگار چیست
پیوند و اتصال عمر به یک مو بسته است یعنی در عمر دوام و ثباتی نیست و سریع الزوال است. عقلت را جمع کن و غمخوارِ نَفسِ خود باش. غمِ روزگار و زمانه چیست. حاصل اینکه: غم ایام و روزگار و ازمنه خوردن که فلان ماه کسوف بوده و یا فلان ماه خسوف و یا در فلان سال قحط و فلان سال فراوانی خواهد شد از عقل دور است. [پیوند = بستگی / هوش دار = عقلت را جمع کن، در جایی که کار از روی عقل نباشد این عبارت را بکار میبرند / غمخوار = کسی که غم و غصه کسی را از روی همدلی میخورد.]
معنیّ آبِ زندگانی و روضه ارم
جز طرفِ جویبار و می خوشگوار چیست
معنی آب حیات و باغ ارم غیر از کنار چشمه و می خوشگوار چیست. طرف جویبار از روضه ارم و می خوشگوار از آب زندگی کنایه است. یعنی جنتی که میگویند همان جویبار و آب حیات که تعریف میکنند جز می خوشگوار نیست. [روضه = در لغت به معنی چمن است، ولی در اینجا یعنی باغ / ارم = اسم یکی از باغهای جنت است / جز = غیر / جویبار = در لغت به معنی کنار جوی است، اما در این قبیل موارد به معنای مطلق چشمه است.]
ارم بنای بزرگی بود در صحاری عدن در جنوب شبه جزیره عربستان، زمینی به وسعت دوازده فرسنگ در دوازده فرسنگ. به وصف مسعودی صاحب مروج الذهب دارای تخته سنگها از طلا و آن را شداد بن عاد که مدعی الوهیت بود ساخت و آن را به نام جد خود ارم بن نوح، ارم نامید. اکثر مفسرین ارم ذات العماد قرآن را همین ارم شداد دانسته اند. شعرا هم به ارم یا بهشت شداد اشاره کرده اند. بعضی بهشت ارم را در اسکندریه و بعضی دیگر در محل دمشق دانسته اند. (فرهنگ دهخدا).
مستور و مست هر دو چو از یک قبیله اند
ما دل به عشوه که دهیم اختیار چیست
چون صالح و طالح از یک قبیله هستند یعنی از یک پدر منشعب و متفرقند. پس ما دل به شیوه که دهیم، اختیار چیست. یعنی کدام را اختیار کنیم. [مستور = اهل تقوی، صالح / قبیله = فرزندانی که از یک پدر منشعب و متفرق باشند / عشوه = در لغت به معنی ناز و شیوه، اما در اینجا یعنی فن و صنع]
رازِ درونِ پرده چه داند فلک خموش
ای مدّعی نزاعِ تو با پرده دار چیست
راز درون پرده یعنی پشت پرده را فکل چه میداند خاموش باش ای مدعی. نزاعت با فلک برای چیست. یعنی احوال و اطوار و حوادث روزگار را به افلاک نسبت دادن و گاه شاکر و زمانی شاکی بودن تماماََ ناشی از جهل است و این که تأثیر افلاک و نجوم را در امور عالم میبینیم و آن را میپذیریم به تقدیر امر خدا است. افلاک و نجوم در این تأثیر هیچگونه اختیار و استقلال ندارند. [راز = کار مخفی / درون = داخل و توی یک چیز / چه داند = نمیداند / مدعی = در این بیت به معنای کسی است که خود را عالِم نشان میدهد، ولی کارهایش جاهلانه است / نزاع = دعوا کردن / پرده دار = در لغت به معنای نگهدار پرده است، ولی در اصطلاح دربان را گویند و اِسنادِ پرده داری به فلک مجازی است. زیرا خودِ فلک پرده است و حقیقتاََ پرده دار خداست که افلاک را نگهداری و حفظ مینماید.]
سهو و خطایِ بنده گرش اعتبار نیست
معنی عفو و رحمتِ آمرزگار چیست
غفلت و خطای بنده اگر در نزدِ خداوند معتبر نباشد. پس معنای رحمت و عفو خداوند چیست؟ یعنی اگر جرایم و خطای عباد در حیز اعنبار نباشد. پس اِسنادِ صفات عفو و غفور و رحیم به حق تعالی چه فایده دارد در حالیکه اضافه و نسبت این صفات به خداوند ضروری است و مطابق نص ثابت شده است. پس برای گناهان بنده اعتبار بوده. حال اگر کوه کوه گناه داشته باشیم. با اعتماد به این صفاتِ خداوند امیدواریم که گناهانمان را محو و عفو نماید. [سهو = غفلت / خطا = مقابل صواب، انحراف، در اینجا یعنی جرم / اعتبار = اینجا یعنی معتبر / عفو = چشم پوشی از گناه کسی و عقاب نکردن او، دریغ نداشتن رحمت / آمرزگار = غفار]
زاهد شرابِ کوثر و حافظ پیاله خواست
تا در میانه خواسته کِردِگار چیست
زاهد شراب کوثر خواست و حافظ شراب عشق و محبت را خواست. عجبا در میان خواسته این دو، مطلوبِ خدا چیست؟ یعنی آیا مطلوب زاهد، مقبول خدا میشود یا خواسته عاشق؟
منبع: شرح سودی، انتشارات نگاه.
Saleh
به به 🤍