تعبیر و تفسیر این غزل در فال حافظ شما
قدر لحظات زندگی را بدان و آن را برای خود سخت و دلگیر نساز. فرصتهای ارزشمند یکی پس از دیگری در گذرند؛ از آنها بهره بگیر. دوست وفادار و صادق به ندرت پیدا میشود پس روابط خود را با دوستان صمیمیات عمیقتر کن. به خود و لطف خدا اعتماد کن و مقاوم باش. با کوچکترین مشکلی میدان زندگی را ترک نکن. امید داشتن حلال بسیاری از مشکلات است.
غزل شماره ۴۵ حافظ با صدای علی موسوی گرمارودی
متن غزل شماره ۴۵ حافظ
صراحی می ناب و سفینه غزل است
جریده رو که گذرگاه عافیت تنگ است
پیاله گیر که عمر عزیز بیبدل است
نه من ز بی عملی در جهان ملولم و بس
ملالت علما هم ز علم بی عمل است
به چشم عقل در این رهگذار پرآشوب
جهان و کار جهان بیثبات و بیمحل است
بگیر طره مه چهرهای و قصه مخوان
که سعد و نحس ز تاثیر زهره و زحل است
دلم امید فراوان به وصل روی تو داشت
ولی اجل به ره عمر رهزن امل است
به هیچ دور نخواهند یافت هشیارش
چنین که حافظ ما مست باده ازل است
معنی و تفسیر غزل شماره ۴۵ حافظ
بیت اول
در این زمانه رفیقی که خالی از خلل است
صُراحی می ناب و سَفینه غزل است
خالی و خلل: جناس شبه اشتقاق
صُراحی: جام شیشهای و در اینجا به مجاز مقصود شاعر همان شراب ناب است. برای آشنایی بیشتر با معنی صراحی به بیت پنجم غزل شماره ۳۰ حافظ مراجعه کنید.
سفینه: کتابی که در آن مطالب مختلف خصوصاً اشعار جمع شده باشد؛ جُنگ.
بیت دوم
جریده رو که گذرگاه عافیت تنگ است
پیاله گیر که عمر عزیز بیبدل است
جریده رو: مجرد باش. ترک تعلق کن و سبکبار رو. حافظ در طول دیوانش اشاره میکند که سبکباران رستند و نجات یافتند. همانند بیت پنجم از غزل شماره ۴۵۱ حافظ:
آن به کزین گریوه سبکبار بگذری
مگر بنای محبت که خالی از خلل است
نه من ز بی عملی در جهان ملولم و بس
ملالت علما هم ز علم بیعمل است
در این بیت کنایه و طعن به دانشمندان زمان وجود دارد و واجآرایی حرف «ل» قابل توجه است.
به چشم عقل در این رهگُذار پرآشوب
جهان و کار جهان بیثبات و بیمحل است
بیمحل: بیارزش و بیاعتبار
بگیر طره مهچهرهای و قصه مخوان
که سعد و نحس ز تأثیر زهره و زحل است
دست به گیسوی یاری زیبا برسان (یعنی معشوقی برای خودت پیدا کن) و این افسانه که «نیکبختی و بدبختی از اثربخشی ناهید و کیوان است» را دیگر باز مگو.
زهره: دومین سیاره منظومه شمسی که پس از عطارد و پیش از زمین قرار دارد. در احکام نجوم سعد اصغر است.
زحل: یکی از سیارات منظومه شمسی که مدار آن پایین مشتری و اورانوس است. در احکام نجوم نحس اکبر شمرده میشود.
این بیت نشان میدهد که حافظ با احکام نجوم و خرافات نجومی میانهای ندارد. چنانچه در بیت چهارم غزل شماره ۷۲حافظ میگوید:
از چشم خود بپرس که ما را که میکشد
جانا گناه طالع و جرم ستاره نیست
دلم امید فراوان به وصل روی تو داشت
ولی اجل به ره عمر رهزن اَمَل است
دلم بسیار امیدوار بود که به وصال تو نائل شوم اما چاره چیست که اجل در راه عمر غارتگر آرزوها است.
این بیت تصویرسازی تشبیهی زیبایی دارد. حافظ عمر را به جادهای تشبیه کرده که فرد با کولهبار آرزو در آن قدم برمیدارد و در این میانه اجل و مرگ همچون یک راهزن حمله کرده و آرزوها را میرباید.
به هیچ دور نخواهند یافت هشیارش
چنین که حافظ ما مست باده ازل است
بدینگونه که حافظ از روز ازل مست باده محبت شده است، دیگر در هیچ زمانی به هوش نخواهد آمد.
این بیت کنایه دارد. به کسانی که به مستی او خرده میگیرند، میگوید مستی من از اثر شراب معمولی نیست که گاهی باشد و گاهی نباشد. کسی که از باده الهی مست باشد، هرگز هشیار نمیشود. این معنا که شرابی که حافظ نوشیده، ازلی است در اشعار دیگر همچون بیت هفتم غزل شماره ۲۶۵ حافظ مشاهده میشود:
در ازل دادهست ما را ساقی لعل لبت
جرعه جامی که من مدهوش آن جامم هنوز
در متن فوق، تعبیر فال حافظ با بهره گرفتن از شرح جلالی و معنی ابیات با کمک دیوان حافظ شرح دکتر خلیل خطیب رهبر (انتشارات صفی علیشاه)، حافظنامه بهاءالدین خرمشاهی (انتشارات سروش)، شرح شوق دکتر سعید حمیدیان (نشر قطره) و نیم نگاهی به ترجمه شرح سودی (انتشارات نگاه) و سایت گنجور نوشته شده بود
Saleh
ارادت 🤍