تعبیر و تفسیر این غزل در فال حافظ شما
غم را از زندگی و کارهایت خارج کن؛ راز دلت را برای هر کسی برملا نکن؛ حرف دل را به کسی بزن که به فکر تو بوده و هر روز برایت دعا میکند. معاملهای خواهی کرد که سود فراوانی برای تو دارد ولی طمعکار نباش؛ با صداقت و راستی میتوانی به تمامی هدفهایت برسی. دروغ و بدیها را فراموش کن تا خورشید عشق به روی تو لبخند بزند.
غزل شماره ۲۸ حافظ با صدای علی موسوی گرمارودی
متن غزل شماره ۲۸ حافظ
به جان خواجه و حق قدیم و عهد درست
که مونس دم صبحم دعای دولت توست
سرشک من که ز طوفان نوح دست برد
ز لوح سینه نیارست نقش مهر تو شست
بکن معاملهای وین دل شکسته بخر
که با شکستگی ارزد به صد هزار درست
زبان مور به آصف دراز گشت و رواست
که خواجه خاتم جم یاوه کرد و بازنجست
دلا طمع مبر از لطف بینهایت دوست
چو لاف عشق زدی سر بباز چابک و چست
به صدق کوش که خورشید زاید از نفست
که از دروغ سیه روی گشت صبح نخست
شدم ز دست تو شیدای کوه و دشت و هنوز
نمیکنی به ترحم نطاق سلسله سست
مرنج حافظ و از دلبران حفاظ مجوی
گناه باغ چه باشد چو این گیاه نرست
معنی و تفسیر غزل شماره ۲۸ حافظ
بیت اول
به جان خواجه و حق قدیم و عهد درست
که مونس دم صبحم دعای دولت توست
سوگند به جان وزیر، حقوق گذشته و پیمان صحیح که دعا کردن به دولت و اقبال وزیر همراه سحرگاهان من است و هر صبح برای اقبال او دعا میکنم.
خواجه: خواجه قوامالدین حسن، وزیرِ شاه شیخ ابو اسحاق. خواجه قوام الدین در تمام عمر، ولی نعمت حافظ بوده است.
دولت: معانی متعدد ازجمله خوشبختی و سعادت، دربار و مدد دارد. در این بیت منظور دستگاه و جاه و مکنت و اعتبار و اقتدار است. در غزلیات حافظ بسیار واژه دولت تکرار شده است. از آنجمله میتوان به: در لباس فقر کار اهل دولت میکنم(مصراع دوم بیت اول غزل ۳۵۲)، دولت فقر خدایا به من ارزانی دار(مصراع اول بیت پنجم غزل ۵۲)، یا رب این نودولتان را با خر خودشان نشان (مصراع اول بیت چهارم غزل ۱۹۹) و کوس نودولتی از بام سعادت بزنم (مصراع اول بیت ششم غزل ۲۳۶) اشاره کرد.
دعای دولت: دولتخواهی، از روی خیرخواهی، نیکخواهی و خیراندیشی
اینکه دعای دولتخواهی را به دم صبح اختصاص داده است، چون اشرف اوقات برای استجابت دعا صبح زود است.
سرشک من که ز طوفان نوح دست بَرَد
ز لوح سینه نیارست نقش مهر تو شست
اشکم که از طوفان نوح نیز بیشتر است و بر آن فزونی میگیرد، با همهی زورمندی و فراوانی نتوانست از پهنای سینهام نشانه مهر و عشق تو را پاک کند. رنجها و مصائب عشق نتوانست مرا دلسرد و سردمهر کند.
طوفان نوح: منظور حافظ این است که طوفان نوح شش ماه طول کشید، در حالیکه گریه من در تمامی طول عمر ادامه دارد. از طرفی میخواهد بگوید من بسیار بیشتر از آن مقدار که در طوفان نوح باران بارید، اشک میریزم. این مصراع غلو دارد یعنی عقلاً و منطقاً نمیتواند رخ دهد.
دست بُردن: گوی سبقت بردن، پیشی گرفتن و غلبه کردن. در بیت هفتم از غزل شماره ۱۲۸ حافظ میسراید:
بانگ گاوی چه صدا بازدهد عشوه مخر
سامری کیست که دست از ید بیضا ببرد
نقش مهر: نشان محبت و عشق، تشبیه صریح
بکن معاملهای وین دل شکسته بخر
که با شکستگی ارزد به صدهزار دُرُست
داد و ستدی بکن و دل مرا که از غم آسیب دیده خریدار باش، چراکه دل من با همه شکستگی به اندازه صدهزار دل نشکسته میارزد.
مصراع دوم تلمیح دارد به حدیث قدسی: أنا عند المنکسرة قلوبهم، من در دل شکستهدلان هستم.
درست: در این بیت درست دو معنا دارد: اول مسکوک زر مشهور به اشرفی که به عنوان قیمتی برای دل شکستهاش عنوان کرده است و دوم به معنای دلهایی که صحیح و سالم است و غم عشق آنها را نشکسته است.
زبان مور به آصف دراز گشت و رواست
که خواجه خاتم جم یاوه کرد و بازنجست
مورچه به آصف بن برخیا گلایه کرد و این گلایه جایز و سزاوار بود چرا که خواجه (آصف که وزیر سلیمان بود) انگشتری حضرت سلیمان را گم کرد و آن را پیدا نکرد.
دکتر خطیب رهبر مینویسد در این بیت ظاهراً حافظ از خواجه (وزیر شاه) گلایه میکند. او زبان مور را استعاره از زبان حافظ و خاتم جم را استعاره از خود شاعر میداند که وزیر از او تفقد و دلجویی نکرده است.
دکتر غنی تلمیح این بیت را به آن قسمت از داستان سلیمان میداند که قبض روح شده بود و همچنان متکی بر عصا ایستاده بود و جن و انس و وحش و طیر همچنان سر در خط او داشتند تا اینکه دیو بزرگ، انگشتر سلیمان (خاتم) را به حیله ربود و بر وحش و طیر حکومت کرد. بعد از یک سال موریانه عصای سلیمان را جوید و سلیمان افتاد و همگان پی بردند که سلیمان مرده بوده است؛ در این هنگام آصف برخیا وزیر سلیمان مورد ملامت مور قرار گرفت که زودتر از مور به این حقیقت پی نبرده بود(منبع: حواشی غنی، صفحه ۱۰۰).
خرمشاهی توضیحات دکتر غنی را اشتباه و نتیجهی خلط دو قصه جداگانه میداند، چراکه گم شدن انگشتری در زمان حیات سلیمان اتفاق افتاد و چهل روز بود اما جویدن عصای سلیمان توسط موریانه، یکسال بعد از مرگ او بود.
آصَف یا آصِف: آصف بن برخیا، وزیر حضرت سلیمان. برای مطالعه بیشتر به معنی بیت هفتم غزل شماره ۲۵ حافظ «شکوه آصفی و اسب باد و منطق طیر / به باد رفت و از او خواجه هیچ طرف نبست» و همچنین مصراع «حافظ از دولت عشق تو سلیمانی شد» مراجعه کنید.
خاتم جم: انگشتری حضرت سلیمان. نویسنده برهان قاطع، جم را هم نام سلیمان و هم نام جمشید پادشاه پیشدادی میداند. خلط نام و قصه جمشید و سلیمان قرنها قبل از حافظ در ادبیات فارسی سابقه داشته است.
دلا طمع مبُر از لطف بینهایت دوست
چو لاف عشق زدی سر بباز چابک و چست
از لطف بیحد و حساب دوست ناامید نباش. وقتی که ادعای عاشقی کردی، ثابتقدم باش و در این راه تیز، زود و سریع جانت را فدا کن.
طمع بریدن: نومید گشتن و دل برداشتن؛ چنانچه در بیت دوم از غزل شماره ۳۹۲ حافظ آمده است:
از جان طمع بریدن آسان بود ولیکن
از دوستان جانی مشکل توان بریدن
✦✦✦✦
به صدق کوش که خورشید زاید از نفست
که از دروغ سیهروی گشت صبح نخست
راستی ورز تا سخن تو همچون خورشید جهانتاب درخشندگی و تأثیر داشته باشد، چراکه بامداد نخستین یا صبح کاذب که به دروغ ادعای روشنی داشت، از تاریکی چهرهاش سیاه شد و رسوا گشت.
این بیت حسن تعلیل دارد. میگوید اگر اهل صدق باشی مثل صبح صادق از نفس تو خورشید پدید میآید؛ یعنی کلام تو روشنگر خواهد بود. برعکس صبح کاذب که روسیاه و تاریک (خجل و منفعل) میشود.
صبح نخست: صبح کاذب، صبح دروغین و دروغگو؛ بلافاصله به دنبالش اندکی تاریکی عالم را فرا میگیرد و سپس صبح صادق طلوع میکند. دکتر غنی مینویسد: صبح صادق تقریباً یک ساعت و نیم قبل از طلوع آفتاب است و صبح کاذب چند دقیقهای قبل از صبح صادق است(منبع: حواشی غنی، صفحه ۹۹).
شدم ز دست تو شیدای کوه و دشت و هنوز
نمیکنی به ترحم نِطاقِ سلسله سست
از دست تو و بیمهریات واله، مجنون و آواره کوه و بیابان شدهام اما هنوز هم از سر دلسوزی قفل زنجیر جفا را نمیگشایی و به من توجه نمیکنی.
نطاق: کمربند، میانبند.
نطاقِ سلسله: مَجاز از گره و قفل و زنجیر هجران و جفا.
✦✦✦✦
مرنج حافظ و از دلبران حفاظ مجوی
گناه باغ چه باشد چو این گیاه نَرُست
ای حافظ، آزردهخاطر مشو و از زیبایان دلستان وفاداری چشم مدار، وقتی در بوستان دلبری نهال وفا نمیروید، باغ چه گناهی دارد؟ مقصود آنکه خوبرویان پیمانشکن و جفاکارند و جز این نباید انتظار داشت.
حِفاظ: محافظت بر عهد و پیمان که لازمهی آن داشتن خصیصه وفاداری است.
در متن فوق، تعبیر فال حافظ با بهره گرفتن از شرح جلالی و معنی ابیات با کمک دیوان حافظ شرح دکتر خلیل خطیب رهبر (انتشارات صفی علیشاه) و جلد اول حافظنامه بهاءالدین خرمشاهی (انتشارات سروش) و نیم نگاهی به ترجمه شرح سودی (انتشارات نگاه) نوشته شده بود