غزل شماره ۲۳ حافظ: خیال روی تو در هر طریق همره ماست

غزل شماره ۲۳ حافظ با دو برداشت معنی می‌شود. عده‌ای آن را درباره درگیری‌های شاعر با سرکردگان مذهب و صاحبان شریعت می‌دانند که این افراد حافظ را از همدمی با شاه عیاش منع می‌کردند. دسته دوم مفسران این غزل را سراسر عرفانی و مخاطب را خداوند می‌دانند. فال حافظ و معنی بیت به بیت غزل بیست و سوم دیوان حافظ را در ستاره بخوانید.

تعبیر و تفسیر این غزل در فال حافظ شما

هر روز به فکر یار خویش از خواب بیدار می‌شوی، ادعای عشق او را در سر داری پس باید برای رسیدن به او و وصالش صبر پیشه کنی. امیدوار باش و بدان با نشستن در کنج عزلت نمی‌توانی دردی را دوا کنی. سهل‌انگاری را رها کن و با تلاش به سمت هدفت پیش رو. هر چند که زمان طولانی باید منتظر بایستی ولی قطعاً به مرادت خواهی رسید.    

 

غزل شماره ۲۳ حافظ با صدای علی موسوی گرمارودی

 

متن غزل شماره ۲۳ حافظ

خیال روی تو در هر طریق همره ماست
نسیم موی تو پیوند جان آگه ماست
به رغم مدعیانی که منع عشق کنند
جمال چهره تو حجت موجه ماست
ببین که سیب زنخدان تو چه می‌گوید
هزار یوسف مصری فتاده در چه ماست
اگر به زلف دراز تو دست ما نرسد
گناه بخت پریشان و دست کوته ماست
به حاجب در خلوت سرای خاص بگو
فلان ز گوشه نشینان خاک درگه ماست
به صورت از نظر ما اگر چه محجوب است
همیشه در نظر خاطر مرفه ماست
اگر به سالی حافظ دری زند بگشای
که سال‌هاست که مشتاق روی چون مه ماست

 

غزل شماره ۲۳ حافظ
غزل شماره ۲۳ حافظ

 

معنی و تفسیر غزل شماره ۲۳ حافظ

پیش از آغاز معنی کردن بیت‌های این غزل خوب است اشاره کنیم این شعر محل بحث بسیاری از مفسران و شارحان غزل حافظ است.

دسته نخست که حافظ را شاعری عارف می‌دانند، به قطع یقین غزل حاضر را عرفانی می‌دانند که خدا را معشوق قرار داده و می‌گوید نام و یاد خدا با جان من پیوند خورده است و من سائل کوی حق هستم؛ با دیدگاه عرفانی تفسیر و تأویل غزل بسیار پیچیده می‌گردد و نیازمند آشنایی با اصطلاحات خاص عارفانه است.

دسته دوم مقام عرفانی شعر را قبول ندارند و می‌گویند محبوب حافظ شاه شجاع بوده و غزل را سال ۷۶۹ یعنی یک سال قبل از تبعید به یزد سروده است که این یک سال را برای شاه شجاع غزل می‌فرستاده و به همین خاطر از طرف زاهدان و صوفیان منع شده است.

دسته دیگر این غزل را خطاب به معشوق مؤنث و آن را فوق‌العاده غنایی و زمینی می‌دانند. افراد دیگر نظرات متعددی راجع به اینکه این غزل برای چه کسی سروده شده دارند؛ حتی برخی مخاطب شعری را امام زمان می‌دانند!

این نیز از هنرمندی خواجه حافظ شیرازی است که غزلی سروده تا هرکسی بتواند با توجه به پندار خود آن را تفسیر کند.

بیت اول

خیال روی تو در هر طریق همره ماست
نسیم موی تو پیوند جان آگه ماست

به هر راهی که می‌روم و هرجا که سفر می‌کنم، فکر و خیال چهره تو همراه و همسفر من است. دل بیدار ما با باد گیسوی تو پیوند دارد و جدا کردن آنها محال است.
جانِ آگه: دل بیدار

 

✦✦✦✦

 

بیت دوم

به رغم مدعیانی که منع عشق کنند
جمال چهره تو حجت موجه ماست

برخلاف میل آنان که ما را از مهرورزی بازمی‌دارند، زیبایی و نیکویی رخسار تو دلیلی درست و روشن برای توجیه شیفتگی و دلباختگی ما است.
رَغم: دکتر خطیب رهبر رغم را «ناخواست و برخلاف میل» معنا می‌کند ولی در شرح سودی «به رغم مدعیان» تعبیر به «به کوری چشم حسودان» شده است.

 

✦✦✦✦

 

بیت سوم

ببین که سیب زنخدان تو چه می‌گوید
هزار یوسف مصری فتاده در چَه ماست

بنگر که سیب گریبان تو چه چیزی را بیان می‌کند؟ (آری…) می‌گوید: هزاران یوسف مصری در چاه ما افتاده‌اند. یعنی یوسف که از لحاظ زیبایی همه را گرفتار و مفتون خود ساخته بود، اینک در برابر زیبایی تو گرفتار است.
این بیت از دو لحاظ قابل بررسی است، یکی اینکه مبالغه در زیبایی معشوق است و او را از یوسف زیباتر می‌داند و در معنی دوم حافظ با کنایه به شاه می‌گوید همانگونه که یوسف توسط برادرانش در چاه افتاد این برادران مدعی جاه و سلطنت تو هم به دست تو گرفتار خواهند شد.

از لحاظ لغوی زنخدان چانه و زیرچانه را می‌گویند. سیب زنخدان حافظ از تعابیر پربسامد در شعر اوست. به عنوان مثال می‌توان به بیت «ز میوه‌های بهشتی چه ذوق دریابد / هر آن که سیب زنخدان شاهدی نگزید» در غزل شماره ۲۳۹ حافظ اشاره کرد.

چَه در مصراع دوم هم به چاه زنخدان معشوق اشاره دارد که در پایین گردن و سیب زنخدان قرار دارد و جایگاه عاشق است؛ به عنوان نمونه برای اینکه جای عاشق باید در چاه زنخدان معشوق باشد، می‌توان به غزل شماره ۴۹۴حافظ با مطلع «ای دل گر از آن چاه زنخدان به درآیی / هر جا که روی زود پشیمان به درآیی» اشاره کرد.

برای مطالعه بیشتر درباره سیب زنخدان به معنی بیت ششم  غزل شماره دو حافظ «مبین به سیب زنخدان که چاه در راه است / کجا همی‌روی ای دل بدین شتاب کجا» مراجعه کنید.

 

✦✦✦✦

 

بیت چهارم

اگر به زلف دراز تو دست ما نرسد
گناه بخت پریشان و دست کوته ماست

اگر دست مرا توان آن نباشد که گیسوی بلند تو را لمس کند، تقصیر از جانب بخت بد و آشفته من و دست کوتاهم است.
کوتاه بودن دست: کنایه از ناتوان بودن است. طرفداران تعبیر عارفانه غزل حافظ این بیت را دلیل بر دست نایافتنی بودن خدا می‌دانند.

 

✦✦✦✦

 

بیت پنجم

به حاجب در خلوت‌سرای خاص بگو
فلان ز گوشه‌نشینان خاک درگه ماست

(ای معشوقِ من،) به پرده‌دار در کاخ اندرونی که مخصوص ورود خاصان پادشاه است، اعلام کن که فلانی از چاکران و ارادتمندان ماست که گوشه‌ای در آستانه خانه بر روی زمین نشسته‌اند. کنایه از خاکسار بودن نزد معشوق.
مصرع دوم این بیت و دو بیت بعد به صورت کامل از زبان معشوق بیان شده است؛ یعنی حافظ از معشوق می‌خواهد که این‌ها را خطاب به پرده‌دار بگوید.

 

✦✦✦✦

 

بیت ششم

به صورت از نظر ما اگرچه محجوب است
همیشه در نظر خاطر مرفه ماست

(حافظ در ادامه بیت قبل از معشوق می‌خواهد که به پرده‌دار خود بگوید) اگرچه حافظِ عاشق دور و نهان از دیده ماست و ما او را نمی‌بینیم ولی دل نازپرورد ما همواره به او عنایت دارد.

 

✦✦✦✦

 

بیت هفتم

اگر به سائلی حافظ دری زند بگشای
که سال‌هاست که مشتاق روی چون مه ماست

کلمه سوم در مصراع اول به دو صورت «سالی» و «سائلی» نقل شده است. در بیشتر نسخ «سالی» است اما در برخی کتب همچون شرح سودی سائلی آمده و «سائلی» نیز می‌تواند با توجه به فحوای بیت درست باشد.

با واژه سالی: اگر سالی، گاهی حافظ در سرای ما را کوبید، در را به روی او بگشا چراکه او سال‌هاست مشتاق دیدار رخسار ماست. یعنی اگر در همه این سال‌ها در نزده و نیامده‌، فرصت نکرده لیکن مشتاق بوده است.
با واژه سائلی: اگر حافظ به قصد پرسش (و یا درخواست چون گدایان) در خانه را زد، در را به روی او بگشا؛ چرا که هدف او دیدن روی همانند ماه ماست. یعنی مقصود او از در زدن گدایی نیست بلکه این است که چهره معشوق را ببیند.

در متن فوق، تعبیر فال حافظ با بهره گرفتن از شرح جلالی و معنی ابیات با کمک دیوان حافظ شرح دکتر خلیل خطیب رهبر و نیم‌نگاهی به ترجمه شرح سودی نوشته شده بود. این غزل در حافظ‌نامه خرمشاهی نقل نشده است. اگر درباره معنای ابیات و تفسیر زمینی یا عرفانی آن دیدگاهی دارید، آن را با ما و دیگر مخاطبان ستاره درمیان بگذارید

یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط

نظر خود را بنویسید