غزل شماره ۶ حافظ: به ملازمان سلطان که رساند این دعا را؟

غزل شماره شش حافظ به گفته دکتر غنی در روزهای توقف شاه شجاع در میدان سعادت بیرون دروازه شیراز و در روزگار ورود او به شهر سروده شده و حافظ در ابتدا از شاه می‌خواهد که به او التفات کند، در ادامه از دشمن پلید خود می‌نالد و سپس غزل عاشقانه می‌شود. فال حافظ با معنی و تعبیر کامل و تفسیر غزل ششم دیوان حافظ را در ستاره بخوانید.

تعبیر و تفسیر این غزل در فال حافظ شما

در کاری فرو مانده‌ای و نمی‌دانی به چه صورت آن را انجام دهی. مشکل کار تو در نزد کسی است که توان برخورد با او را نداری. سعی می‌کنی با پیغام و واسطه حل مشکل نمایی اما بدان هیچ‌کاری با واسطه درست نمی‌شود. به امید خدا حرکت کن و شخصاً در پی رفع مشکل و باز کردن گره برآ. همواره شکر خدا را بجای آور و یاد او را فراموش نکن. از دوستان ریاکار و دورویی که در اطرافت وجود دارند دوری کن. با دعا و توکل به خدا می‌توانی مشکلاتت را به راحتی پشت سر بگذاری. قصد رسیدن به دلربایی را داری که در این میدان باید رقیبی را از گود خارج کنی. هیچگاه از افکار شیطانی برای رسیدن به مقصود خود استفاده نکن و مراقب کسانی که در اطرافت هستند، باش مبادا دسیسه‌چینی کنند..    

 

غزل شماره ۶ حافظ با صدای علی موسوی گرمارودی

 

متن غزل شماره ۶ حافظ

 
به ملازمان سلطان که رساند این دعا را
که به شکر پادشاهی ز نظر مران گدا را
ز رقیب دیوسیرت به خدای خود پناهم
مگر آن شهاب ثاقب مددی دهد خدا را
مژه سیاهت ار کرد به خون ما اشارت
ز فریب او بیندیش و غلط مکن نگارا
دل عالمی بسوزی چو عذار برفروزی
تو از این چه سود داری که نمی‌کنی مدارا
همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی
به پیام آشنایان بنوازد آشنا را
چه قیامت است جانا که به عاشقان نمودی
دل و جان فدای رویت بنما عذار ما را
به خدا که جرعه‌ای ده تو به حافظ سحرخیز
که دعای صبحگاهی اثری کند شما را

 

غزل شماره ۶ حافظ
غزل شماره ۶ حافظ

 

معنی و تفسیر غزل شماره شش حافظ

 

بیت اول

به ملازمان سلطان که رساند این دعا را
که به شکر پادشاهی ز نظر مران گدا را

به همراهان فرمانروا چه کسی این درخواست ما را ابلاغ می‌کند که به شکرانه فرمان راندن، من مسکین را از نظر دور مساز و عنایتی کن.
درباره اینکه «سلطان» به چه کسی برمی‌گردد، میان مفسران اختلاف هست. دکتر خطیب رهبر سلطان را استعاره از جانان و فرمانروای ملک دل می‌داند و «پادشاهی» در مصراع دوم را فرمانروایی بر دلهای عاشقان معنی می‌کند. دکتر غنی «سلطان» را «شاه شجاع» می‌داند که در زمان سرودن شعر به پیروزی‌هایی دست یافته بود.

✦✦✦✦

 

بیت دوم

ز رقیب دیوسیرت به خدای خود پناهم
مگر آن شهاب ثاقب مددی دهد خدا را

از رقیب و موکل اهریمن‌خویِ کویِ یار به یزدان پناه می‌برم، شاید لطف الهی یاری دهد و به فرمان حق وی را براند.
رقیب: دو کس که بر یک معشوق عشق ورزند، هریک دیگری را رقیب خواند.
شِهاب ثاقِب: شعله افروخته، آیه یازدهم سوره صافات اشاره می‌کند که شیطان‌ها از آسمان به مدد شهاب ثاقب رانده می‌شوند.

 

✦✦✦✦

 

بیت سوم

مژه سیاهت ار کرد به خون ما اشارت
ز فریب او بیندیش و غلط مکن نگارا

مژه سیاه تو اگر امر کرد که خون ما را بریزی، این کار اشتباه را نکن و به حرف او گوش مده، چرا که او قصد فریب تو را دارد.
مژه و مژگان در ادبیات فارسی به خنجر تشبیه شده و «قَتّال» شناخته می‌شود.

 

✦✦✦✦

 

بیت چهارم

دل عالمی بسوزی چو عِذار برفروزی
تو از این چه سود داری که نمی‌کنی مدارا

چون چهره بنمایی، دل جهانیان را به شیفتگی بر جمال خود می‌گدازی. تو از این سوختن عاشقان چه بهره‌ای می‌بری که نرمی نمی‌کنی؟

✦✦✦✦

 

بیت پنجم

همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی
به پیام آشنایان بنوازد آشنا را

تمام طول شب را بیدار و چشم‌انتظار هستم تا صبح شود و نسیم صبحگاهی (باد صبا) از آشنایان پیامی برای من آورد و به وسیله آن پیام مرا مورد نوازش و لطف قرار دهد.

✦✦✦✦

 

بیت ششم

چه قیامت است جانا که به عاشقان نمودی
دل و جان فدای رویت بنما عذار ما را

هول دشوار رستاخیز را با هجران خود در دل‌های مهرورزان پدید آوردی، جان و دل ما فدای رخسار تو باد، روی نهان مکن.

✦✦✦✦

 

بیت هفتم

به خدا که جرعه‌ای ده تو به حافظ سحرخیز
که دعای صبحگاهی اثری کند شما را

تو را به یزدان سوگند می‌دهم که شربت وصل یا ساغری از باده‌ی حسن به حافظ که از سحرخیزان است بنوشان، چراکه دعای او در حق شما در وقت سحر به اجابت نزدیک‌تر است.

آنچه خواندید شرح دکتر خلیل خطیب رهبر بر غزل ششم حافظ بود

یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط

نظر خود را بنویسید