بیوگرافی صمد بهرنگی ، منتقد و داستان نویس ایرانی

صمد بهرنگی نویسنده و منتقد اجتماعی در 2 تیرماه 1318 به دنیا آمد و در 9 شهریور 1349 دیده از جهان فروبست. بیوگرافی صمد بهرنگی را بخوانید.

ستاره | سرویس چهره ها – صمد بهرنگی فردی نام آشنا برای ایرانیان است. او را با قصه‌ها و داستان‌های به یاد ماندنی‌اش می‌شناسیم. بد نیست اندکی با زندگینامه پر فراز و نشیب این معلم و منتقد اجتماعی آشنا شویم.

 

زندگینامه صمد بهرنگی - عکس صمد بهرنگی - بیوگرافی بهرنگی

 

بیوگرافی صمد بهرنگی

صمد بهرنگی، نویسنده‌ای که در ادبيات معاصر کمتر از او حرف به میان می‌آيد، نویسنده همان داستان‌هایی است که در یچگی و حتی یزرگسالی ديدهايمان را باز کرد. داستان‌هایی که بی‌شک حرف‌های زيادی برای گفتن و آموخته‌های زيادی برای آموختن دارد.

صمد بهرنگی معلم، منتقد اجتماعی، مترجم، داستان‌نویس و محقق در زمینه فولکلور آذربایجانی بود که ۲ تیرماه ۱۳۱۸ در محله چرنداب در جنوب بافت قدیمی تبریز در خانواده‌ای تهیدست چشم به جهان گشود.

پدر او عزت و مادرش سارا نام داشتند. صمد دارای دو برادر و سه خواهر بود. پدرش کارگری فصلی بود و خرجش همواره بر دخلش تصرف داشت. بعضی اوقات نیز مشک آب به دوش می‌گرفت و در ایستگاه «وازان» به روس‌ها و عثمانی‌ها آب می‌فروخت. بالاخره فشار زندگی وادارش ساخت تا با فوج بیکارانی که راهی قفقاز و باکو بودند عازم قفقاز شود. رفت و دیگر بازنگشت.

در چنین خانواده‌ای بود که صمد جان گرفت و در کنار فقر بزرگ شد. از دوران کودکی کار همدمش بود و بچه‌های پاپتی همیارش. با آن‌ها در میان خاک و خل «چرنداب» تبریز رشد کرد. بعدها نیز برای آنان و هموندانشان زیست و تادم مرگ برایشان سرود زندگی و مبارزه نوشت.

خود درباره زندگیش نوشته است: « قارچ زاده نشدم بی پدر و مادر، اما مثل قارچ نمو کردم، ولی نه مثل قارچ زود از پا در آمدم. هر جا نمی‌بود به خود کشیدم، کسی نشد مرا آبیاری کند. من نمو کردم… مثل درخت سنجد کج و معوج و قانع به آب کم و شدم معلم روستاهای آذربایجان.. پدرم می‌گوید: اگر ایران را میان ایرانیان تقسیم کنید از همین بیشتر نصیب تو نمی شود….»

 

تحصیلات صمد بهرنگی

صمد بهرنگی پس از تحصیلات ابتدایی و دبیرستان در مهر ۱۳۳۴ به دانشسرای مقدماتی پسران تبریز رفت که در خرداد ۱۳۳۶ از آنجا فارغ‌التحصیل شد. از مهر همان سال و در حالیکه تنها هجده سال سن داشت آموزگار شد و تا پایان عمر تدریس کرد. در مهر ۱۳۳۷ برای ادامه تحصیل در رشته زبان و ادبیات انگلیسی به دوره شبانه دانشکده ادبیات فارسی و زبان‌های خارجی دانشگاه تبریز رفت و هم‌زمان با آموزگاری، تحصیلش را تا خرداد ۱۳۴۱ و دریافت گواهی‌نامه پایان تحصیلات ادامه داد.

 

نویسنده ایرانی - عکس های صمد بهرنگی - بیوگرافی صمد بهرنگی

 

آثار صمد بهرنگی

بهرنگی در نوزده سالگی اولین داستان منتشرشده‌اش به نام «عادت» (۱۳۳۹) را نوشت. یک سال بعد داستان «تلخون» را که برگرفته از داستان‌های آذربایجان بود، با نام مستعار «ص. قارانقوش» در کتاب هفته منتشر کرد. بعدها از بهرنگی مقالاتی در روزنامه‌های «مهد آزادی»، «توفیق» و غیره به چاپ رسید با امضاهای متعدد و اسامی مستعار فراوان از جمله داریوش نواب مرغی، چنگیز مرآتی، بابک، افشین پرویزی، ص. آدام و آدی باتمیش. برای اولین بار بعد از انقلاب اسلامی، مجموعه قصه‌های صمد بهرنگی با تصحیح عزیزالله علیزاده توسط انتشارات فردوس تهران در سال ۱۳۷۷ در ۴۳۸ صفحه منتشر شد.

او ترجمه‌هایی نیز از انگلیسی و ترکی استانبولی به فارسی و از فارسی به ترکی آذربایجانی (از جمله ترجمه شعرهایی از مهدی اخوان ثالث، احمد شاملو، فروغ فرخزاد، و نیما یوشیج) انجام داد. تحقیقاتی نیز در جمع‌آوری فولکلور آذربایجان و نیز در مسائل تربیتی از او منتشر شده است. وی در کتاب کندوکاو در مسائل تربیتی ایران کلمات عربی به عاریت گرفته شده از عربی را بخش بزرگی از اشتراک زبان‌های رایج ایرانی از جمله ترکی آذری با فارسی دانسته است؛ و به همین دلیل خواستار عدم حذف آنان با بهانه‌های باستان‌گرایی و تأکید بیشتر بر این لغات در هنگام آموزش فارسی به کودکان آذربایجانی شده بود.

قصه‌ها

  • بی‌نام – ۱۳۴۴
  • اولدوز و کلاغها – پاییز ۱۳۴۴
  • اولدوز و عروسک سخنگو – پاییز ۱۳۴۶
  • کچل کفتر باز – آذر ۱۳۴۶
  • پسرک لبو فروش – آذر ۱۳۴۶
  • افسانه محبت – زمستان۱۳۴۶
  • ماهی سیاه کوچولو – تهران، مرداد ۱۳۴۷ با تصویرگری فرشید مثقالی شناخته‌شده‌ترین اثر بهرنگی است. تصویرهای این کتاب جایزه براتیسلاوا را از آن خود کرد.
  • پیرزن و جوجه طلایی‌اش – ۱۳۴۷
  • یک هلو هزار هلو – تابستان ۱۳۴۷
  • ۲۴ ساعت در خواب و بیداری – تابستان۱۳۴۷
  • کوراوغلو و کچل حمزه – تابستان ۱۳۴۷
  • تلخون و چند قصه دیگر – ۱۳۴۲
  • کلاغ‌ها، عروسک‌ها و آدم‌ها
  • آه! ما الاغ‌ها
  • افسانه‌های آذربایجان ترکی
  • دومرول

کتاب‌ها و مقالات

  • کندوکاو در مسائل تربیتی ایران – تابستان ۱۳۴۴
  • الفبای فارسی برای کودکان آذربایجان
  • اهمیت ادبیات کودک
  • فولکلور و شعر
  • افسانه‌های آذربایجان (ترجمه فارسی) – جلد ۱ – اردیبهشت ۱۳۴۴
  • افسانه‌های آذربایجان (ترجمه فارسی) – جلد ۲ – تهران، اردیبهشت ۱۳۴۷
  • تاپما جالار، قوشما جالار (مثلها و چیستانها) – بهار ۱۳۴۵
  • پاره‌پاره (مجموعه شعر از چند شاعر) – تیر ۱۳۴۲
  • مجموعه مقاله‌ها
  • انشا و نامه‌نگاری برای کلاسهای ۲ و ۳ دبستان
  • آذربایجان در جنبش مشروطه

ترجمه‌ها
بهرنگی ترجمه‌هایی از انگلیسی و ترکی استانبولی به فارسی و از فارسی به ترکی آذربایجانی (از جمله ترجمه شعرهایی از مهدی اخوان ثالث، احمد شاملو، فروغ فرخزاد، و نیما یوشیج) انجام داد. برخی از این آثار به قرار زیرند:

  • ما الاغ‌ها! – عزیز نسین – پاییز ۱۳۴۴
  • دفتر اشعار معاصر از چند شاعر فارسی زبان
  • خرابکار (قصه‌هایی از چند نویسنده ترک زبان) – تیر ۱۳۴۸
  • کلاغ سیاهه – مامین سیبیریاک (و چند قصه دیگر برای کودکان) خرداد ۱۳۴۸

 

بیوگرافی صمد بهرنگی - عکس صمد بهرنگی - زندگینامه صمد بهرنگی

 

جریانات سیاسی

در سال ۱۳۴۱ صمد از دبیرستان به جرم بیان سخن‌های ناخوشایند، در دفتر دبیرستان و بین دبیران اخراج و به دبستان انتقال یافت. یک سال بعد و در پی افزایش فعالیت‌های فرهنگی، با پاپوش رئیس وقت فرهنگ آذربایجان کار صمد به دادگاه کشیده شد که متعاقبا تبرئه شد. سال ۱۳۴۳ همراه بود با تحت تعقیب قرار گرفتن صمد بهرنگی به خاطر چاپ کتاب «پاره‌پاره» و صدور کیفرخواست از سوی دادستانی عادی ۱۰۵ ارتش یکم تبریز و سپس صدور حکم تعلیق از خدمت به مدت ۶ ماه. در آبان همین سال حکم تعلیق وی لغو شد و صمد به سر کلاس بازگشت. سال‌های میانی دهه ۴۰ مصادف بود با دستگیری و اعدام تعدادی از نزدیکان صمد و شرکت او در اعتصابات دانشجویی.

عمر مؤثر آثار و افکار صمد بسی فراتر از عمر کوتاه اوست. قصه‌های او، که بیشتر توسط کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان تبلیغ می‌شدند، نوعی قهرمان‌گرایی عاری از نفس پرستی را در میان نسل جوان رواج داد. بنابر این نوشته وهابزاده باورکردنی جلوه می‌کند، کتاب “ماهی سیاه کوچولو” بیش از هر مورد دیگر در عضو گیری برای سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران نقش داشت.

در این دوران بود که ساواک به برخی از فعالیت‌های بهرنگی حساس شد. تهدیدها آغاز شد و چندین بار در طول دوران زندگی خود مورد توبیخ و جریمه و حتی تبعید قرار گرفت. با این همه گویی او به این گونه از امور حساسیتی نداشت و در روحیه او خللی ایجاد نمی‌کرد.

« مرا از آذر شهر به گاوگان فرستادند، ۲۴۰ تومن از حقوقم کسر کردند که چرا در امور مسخره اداری دخالت کرده بودم.
به محض اینکه به گاوگان رسیدم شروع به کار کردم. مثل یک گاو پر کار درس دادم. بعضی‌ها تعجب میکردند که چرا با این همه ظلمی که بهت رسیده،
باز هم جانفشانی میکنی، این آدم‌ها فقط نوک بینی شان را میدیدند، نه یک قدم آن دورتر را. خودم را به گاوگان عادت دادم و بی‌اعتنا کار کردم …
سعی کن بی‌اعتنا باشی. اما نه اینکه کار نکنی و بیکاره باشی. ها! غرض رفتن است نه رسیدن. زندگی کلاف سردرگمی است.
به هیچ جا راه نمی‌برد. اما نباید ایستاد. این که می‌دانیم نخواهیم رسید: نباید ایستاد . وقتی هم که مردیم، مردیم به درک!»

 

درگذشت صمد بهرنگی

بهرنگی در نهم شهریور ۱۳۴۷ در رود ارس و در ساحل روستای شام‌گوالیک کشته شد و جسدش را چند روز بعد در ۱۲ شهریور در نزدیکی پاسگاه کلاله در چند کیلومتری محل غرق شدنش از آب گرفتند. جنازه او در گورستان امامیه تبریز دفن شده‌است. ده روز قبل از غرق شدن صمد، تعدادی از مامورین ساواک به خانه محل سکونت وی هجوم برده و وی را تهدید نموده بودند. حدود یکماه قبل از این حادثه ، کتاب ماهی سیاه کوچولو چاپ شده و مورد اقبال مردم ایران و جهان واقع شده بود.
یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط

نظر خود را بنویسید