قانون سیزدهم روابط موفق – عاشق استعدادهای درونی یک مرد نشوید

قانون سیزدهم از قوانین روابط موفق می‌گوید: هرگز عاشق استعدادهای درونی یا توانایی‌های بالقوه کسی نشوید، باید او را همانطور که هست دوست بدارید.

ستاره | سرویس روانشناسی – از بزرگترین قابلیت‌ها و توانایی‌های شاخص و برتر زنها این است که می‌توانند استعدادهای درونی و توانایی‌های بالقوه را در هر چیز و هرکس کشف کنند تا آن را بهبود بخشند و از “هیچ” “همه چیز” بسازند. این ویژگی در مورد سرگرم کردن، تغییر دکوراسیون یا آشپزی خصوصیت بسیار مطلوبی به نظر می‌رسد، اما چنانچه همین ویژگی را در زندگیتان وارد کنید نتایج بسیار خطرناکی گریبان گیرتان می‌شود. این الگو را می توان عاشق پتانسیل‌های یک مرد شدن نامید. اما قوانین واقعی روابط موفق توصیه می‌کند که مواظب باشید که به جای اینکه عاشق فردی با ویزگی‌های امروزش بشوید عاشق کسی بشوید که امیدوارید با کمک شما به آن تبدیل شود.

 

برای آشنایی با سایر قوانین واقعی و قوانین قدیمی روابط به مطلب قوانین واقعی برای داشتن روابط موفق مراجعه کنید.

 

عاشق استعدادهای درونی یک فرد شدن به چه معناست؟

الگوی از “هیچ” “همه چیز” ساختن و عاشق پتانسیل‌های درونی کسی شدن، اغلب بدین ترتیب عمل می‌کند که برای مثال مرد جذابی را ملاقات می‌کنید و خیلی از او خوشتان می‌آید. طولی نمی‌کشد که در میابید به تغییرات زیادی نیاز دارد تا به شکل مرد مطلوب و دلخواه شما درآید، مردی که بتوانید با او ازدواج کنید. به تدریج برای شما به یک پروژه تبدیل می‌شود. برای مثال خیلی ساکت، تودارو خجالتی است اما مطمئن هستید که مردی بسیار نیرومند، اجتماعی و بیانگر در او وجود دارد که فقط منتظر آن است تا فرصتی بیابد و شکوفا شود. پیش خودتان می‌گویید شاید به سبب طلاق یا جدایی دردناکی است که قبلا با آن دست به گریبان بوده است و هنوز آمادگی ندارد تا تمام و کمال قلب خود را به زن دیگری هدیه کند. اما می‌دانید و مطمئن هستید که با گذشت زمان و کمی تمرین و آموزش خواهد آموخت به عشقی که به پایانش میریزید اعتماد کنند و بتوانند دوباره عشق بورزد.

شاید او یک نوازنده موسیقی است که دلسرد و مایوس شده است و به ظاهر نمی‌تواند کار و شغلش را سامان دهد. شما شک ندارید که نوازنده‌ای ماهری است که هر حتی می‌تواند بسیار مشهور، پولدار و ثروتمند شود. فقط اگر کسی به او فرصتی می‌داد!

مشکل اینجاست که شما عاشق کسی که او «هست» نیستید، بلکه عاشق کسی هستید که قرار است بشود. یا به عبارتی دیگر عاشق کسی هستید که امیدوارید بشود و البته در این میان چه کسی قرار است روی او کار کند تا استعدادهای درونی خود را شکوفا سازد؟ البته شما! شما قرار است مشوق، قهرمان و انگیزه‌بخش او باشید. 

 

روابط موفق ، استعدادهای درونی ، توانایی های بالقوه

 

شکل دیگری از عشق به پتانسیل‌های یک فرد، مأموریت‌های نجات است. یعنی مردی را پیدا می‌کنید که در گذشته آسیب دیده است. احساس می‌کند دوست داشتنی نیست و بسیار شکننده، آسیب‌پذیر و مظلوم به نظر می‌رسد. سپس احساس می‌کنید نمی‌توانید در مقابل وسوسه منجی شدن مقاومت کنید و فوری دست به کار می‌شوید. به مأموریت می‌روید و نجات دهنده‌ی افسانه‌ای او می‌شوید. او بسیار از شما متشکر و ممنون می‌شود و شما احساس خوب بودن، بزرگ منش بودن و برتری می‌نمایید. چشم باز می‌کنید و می‌بینید عشق و ترحم را اشتباه گرفته‌اید و رابطه‌ای که دارید بیشتر به جلسه‌های مشاوره و روان درمانی شباهت دارد تا رابطه احساسی – عشقی و متعادل.

درباره این نوع روابط نکته مهم این است: همین که درگیر آن را رابطه شدید خارج شدن از آن بسیار مشکل و دردناک خواهد شد. به این معنی که به طرز وحشتناکی احساس گناه خواهید کرد چون فکر می‌کنید فردی مظلوم و رنج دیده‌ای را دوباره ترک کرده‌اید و از خود رانده‌اید.

اشکالاتی که بر این نوع روابط وارد است عبارتند از:

۱- هنگامی که عاشق استعدادهای درونی فردی می‌شوید او را در جایگاه یک فرد و به چشم یک انسان نمی‌بینید. او را یک پروژه یا قربانی می‌بینید که نیاز به نجات یافتن دارد. یعنی رابطه با او به شکل یک وظیفه در کنار سایر وظایف شما درمی‌آید.

۲- طرف مقابل هرگز از شما تقاضا نکرده است که به نجات او بشتابید و منجی‌اش باشید. در واقع شاید هرگز نخواهد و مایل هم نباشد که تغییر کند. هنگامی که عاشق پتانسیل‌های یک نفر می‌‌شوید خود را مجبور می‌کنید تا در حقش مادری یا پدری کنید و آموزگار یا مشاور او باشید نه معشوقش.

۳- این احتمال وجود دارد که وقت زیادی را برای فردی نامناسب از دست بدهید. هنگامی که عاشق استعدادهای درونی یک فرد هستید رابطه خود را بر اساس یک احتمال بنا کرده‌اید. ماندن در چنین رابطه نادرستی هم در حق او و هم در حق خود شما غیرمنصفانه است.

هنگامی که رابطه‌ای نو را با شخصی جدید آغاز می‌کنید مطمئن شوید آیا اورا دوست دارید، برایش ارزش و احترام قائل هستید و از بودن در کنارش همین امروز، همین حالا و همین جا، همان جور که هست نه آن جور که باید باشد یا امیدوارید بشود، لذت می‌برید. اشکالی ندارد دوست داشته باشید در چند زمینه رشد کند. اما باید همان طور که هست همین الان برای شما کافی، پذیرفتنی و رضایت‌بخش باشد.

 

منبع: قوانین روابط موفق از باربارا دی آنجلیس

یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط

نظر خود را بنویسید