ستاره | سرویس روانشناسی – یکی از مسایلی که باعث میشود افراد بعد از جدایی به درستی تصمیم خود شک کرده و احساس پشیمانی کنند، سختی پشت سرگذاشتن غم جدایی و احساس فقدانی است که به سراغتان میآید. این غم و اندوه را نشانه این که به طور حتم مرتکب اشتباه شدهاید ندانید چرا که این درد و اندوه بخش اجتناب ناپذیر فرایند التیام شما محسوب میشود و در تمامی جداییها به چشم میخورد. هر متارکه، جدایی و طلاق چهار مرحله اجتنابناپذیر را به همراه میآورد. این چهار مرحله حدود یک تا دو سال طول میکشد. گرچه اگر رابطهای که به آن پایان دادهاید طولانی و درازمدت نبوده باشد هر کدام از این مراحل کوتاهتر خواهد بود. در زیر توصیف هر یک از مراحل چهارگانه را آوردهایم.
مراحل گذار و کنار آمدن با غم جدایی
مرحله اول: کندن و جدایی
طول دوره: دو هفته تا دو ماه
هنگامی که یک نفر را دوست دارید امیدها، آرزوها، انرژیها و قلبهایتان باهم در میآمیزند و هنگامی که به این رابطه پایان میدهید به مرحلهای پا میگذارید که آن را مرحله کندن و جدایی مینامند. اسم این مرحله درست توصیف کننده احساساتی است که در خلال این دوران به شما دست میدهد. گویی بخشی از وجود شما را کنده و بردهاند.
چنانچه میخواهید آن فرد از زندگیتان بیرون برود چشیدن طعم چنین احساساتی اجتناب ناپذیر خواهد بود. هر چه مدت زمانی که با آن فرد بودهاید طولانیتر باشد این مرحله نیز طولانیتر خواهد بود. در این مرحله ممکن است زیاد گریه کنید. احساس سردرگمی و ناامیدی و تنهایی و بیاشتهایی کنید. ممکن است خاطراتی دردناک به سراغتان بیاید و باعث شود روز را به سختی شب کنید. بسیار طبیعی است که در این مرحله وسوسه شوید سراغی از آن فرد و آن رابطه بگیرید.
مرحله کندن و جدایی دردناکترین و سختترین بخش پایان دادن به هر رابطه است. در طول این مرحله احساس میکنید همیشه در این مرحله خواهید ماند و هرگز حالتان تغییر نخواهد کرد. با به کاربردن راهکارهای زیر میتوانید این فرایند را تسریع کنید:
۱- به خودتان اجازه دهید گریه کنید و سوگوار باشید آن هم به هر میزان که نیاز داشتید. هرچه احساسات خود را سرکوب کنید این مرحله طولانیتر خواهد شد.
۲- برای کنار آمدن با این غم جدایی سر خودتان را گرم کنید و وقت بیشتری را با دوستان و خانواده خود بگذرانید. از قبل برای خود تدارک ببینید و برنامهریزیهایی کنید که کمتر تنها باشید. فراموش نکنید که باید برای حل و فصل مشکلات احساسی – عاطفی خود کار کنید تا الگوهای احساسی و عادتهای رفتاری و عشقی خود را در روابط بعدی تکرار نکنید.
۳- مراقب سلامت خود باشید هر چه به لحاظ جسمانی احساس بهتری داشته باشید به لحاظ روحی – روانی نیز ثبات بیشتری خواهید داشت. این بدین معناست که هرگز نباید به مواد مخدر، الکل و غذاهای پرچربی و پر قند و شکر رو بیاورید. اینها تنها به تحریک پذیری و حساسیت و متعاقب آن به افسردگی شما خواهند افزود.
۴- به طور جدی از صحبت کردن یا ملاقات با نامزد / همسر قبلی خود دوری کنید. صرف نظر از اینکه چقدر دوست دارید به او زنگ بزنید یا وسوسه میشوید که دوباره او را ببینید هرگز این کار را نکنید، حتی اگر از احساس تنهایی به شدت رنج میبرید. هرچه تماستان بیشتر ادامه پیدا کند این مرحله دردناکتر و طولانیتر خواهد شد.
مرحله دوم: انطباق و سازگاری
طول دوره: دو تا شش ماه
هنگامی که گهگاه حالتان خوب میشود و دو سه روز از غم جدایی فارغ میشوید، میفهمید که وارد مرحله دوم شدهاید. میتوان گفت که با وارد شدن به این مرحله بخش اعظم درد و رنج مرحله اول را پشت سر گذاشتهاید. حال وقت آن رسیده که خودتان را با زندگی جدید و به دور بودن از نامزد / همسر قبلی وفق دهید.
در این مرحله است که باید به هویت و شخصیت خود به عنوان فردی مجرد شکل تازه ببخشید و ارتباط خود با دیگران را از سر بگیرید و زندگی خود را سر و سامانی بدهید و پذیرای آینده شوید. در خلال مرحله انطباق و سازگاری میتوانید با نامزد / همسر قبلیتان صحبت کنید بدون این که حالتان بعد شود. میتوانید در خلوت خود در فکر او باشید بی آنکه غمگین ناراحت یا افسرده شوید. دیگر احساس نمیکنید قربانی هستید و به مراتب کمتر گریه میکنید و احساس اندوه و غم جدایی کمتری میکنید.
به عنوان مثال به جای هر روز ممکن است هفتهای یک یا دو بار گریه کنید و غمگین شوید. آرام آرام خنده به لبهایتان برمیگردد و میتوانید تفریح کنید. حتی ممکن است متوجه شوید بعضی از آدمها برایتان جذاب و دوستداشتنی و خواستنی هم به نظر میرسند. در این مرحله از آنچه در رابطه قبلی شما اتفاق افتاده است آگاهی و شناختی به مراتب بیشتر پیدا کردهاید که این نیز به نوبه خود چشم انداز بهتر و مساعدتری را از آینده به شما خواهد داد.
مرحله سوم: التیام
طول دوره: شش ماه تا یک سال
در مرحله سوم شاهد آن خواهید بود که زندگیتان دوباره شکل طبیعی میگیرد و دوباره به حالت اول برمیگردد. دیگر در مرحله انتقال یا جابهجایی از زندگی گذشته به زندگی جدید نیستید بلکه ثبات پیدا کردهاید. ممکن است درگیر رابطهای جدید شده یا به شروع رابطهای جدید علاقهمند شده باشید.
بخش اعظم احساسات پا درهوای خویش با نامزد / همسر قبلی خود را سر و سامان دادهاید. ممکن است مراحل قانونی طلاق و جدایی را به پایان برده یا به انتهای آن نزدیک شده باشید.
در این مرحله در حال التیام صدمات روحی – عاطفی خود هستید و در جهت کسب یکپارچگی روحی نخستین گام خود را برخواهید داشت. حال میتوانید بگویید که به راستی جان سالم به در بردهاید.
در این مرحله میتوانید بیآنکه ناراحت شوید با نامزد / همسر سابقتان یا با دیگران درباره او صحبت کنید و احساسات بهتری نیز در قبال درستی آنچه اتفاق افتاده در خود بیابید. با خوشبینی و اشتیاق بیشتری به آینده نگاه میکنید. ممکن است تنها هفتهای یک بار غم جدایی و اندوه و حسرت گذشته به سراغتان بیاید اما هر بار که چنین احساساتی به سراغتان میآیند بسیار زودگذر خواهند بود.
مرحله چهارم: بهبود
طول دوره: یک یا دو سال
مرحله چهارم، مرحله انتقال و جابهجایی محسوب میشود که طی آن بقایای درد و رنج ناشی از به پایان رسیدن رابطه یا ازدواج قبلی نیز التیام مییابد و شما خود را با ثبات هر چه تمامتر در زندگی تازه تثبیت میکنید. دیگر کمتر درباره ازدواج یا رابطه قبلی خود فکر میکنید و احساس نمیکنید به تازگی از رابطهای دردناک بیرون آمدهاید.
مصادف با این مرحله ساختار اجتماعی جدیدی پیرامون خود بنا خواهید کرد، دوستان جدید، علایق جدید، ترجیحات و اولویتهای جدید در عشق و نیز سمت و سو و اهداف جدید برای خود خواهید داشت. دوستان و اطرافیان دیگر با لحنی غمگین که نشانه ترحم است با شما صحبت نمیکنند. میتوان گفت که زندگی جدید شما شروع شده است. میتوانید از آن لذت ببرید.
امیدوارم در این مرحله عادات و الگوهای رفتاری جدیدی را که حاصل درسهای آموخته شده و اشتباهات گذشتهتان است کسب کرده و آمادگی عشق ورزیدن و چشیدن طعم عشق را پیدا کرده باشید.
- صرف گذراندن این چهار مرحله و رهایی کامل از غم جدایی میتواند یک تا پنج سال به طول بیانجامد، بسته به اینکه شما چقدر تمایل داشته باشید گذشته را رها کنید و برای التیام احساسات خود کار کنید و از تجربه گذشته درس عبرت گرفته باشید. هر روز را برای همان روز زندگی کنید. چشم باز خواهید کرد و خواهید دید که باز هم کسی پیدا شده که شما را دوست دارد.
منبع: از باربارا بپرسید
پاکیزه
بخش عاطفی رو اینطوری کنار بیایم، بخشی از احساس درد و غم، براوردن نیازهای جنسی ما توسط یک فرد بوده که با جدایی این امید هم باهاش میره، هیچ کسی نمیگه نفر بعدی پیدا نمیشه ولی در این دوره و با این فرهنگ، یا اونم سرکاریه یا خیلی از امتیازها رو نداره… پس غم یک غم واقعیه که جز با صبر بر مصیبت و معصیت، جور دیگه ای حل نمیشه. حداقل برای عده ای….. باید فکرهای اساسی دیگه ای کرد.