ستاره | سرویس روانشناسی – عشق در یک نگاه به چه معناست؟ آیا یک عشق واقعی میتواند با یک نگاه به وجود بیاید و پایدار بماند؟ اگر شما نیز درگیر چنین احساسی شدهاید بهتر است مقاله زیر را بخوانید تا بدانید چه میشود که دو نفر به سرعت عاشق یکدیگر شده و احساس آنان از کجا نشات میگیرد.
عاشق شدن در یک نگاه به چه معناست؟
برخی از افراد معتاد عاشق شدن در یک نگاه هستند. آنان معتاد عشق و به خصوص نشئگیای هستند که در ابتدای رابطه به آدم دست میدهد. معتادان به عشق در یک نگاه در واقع عاشق عاشق شدن هستند و اغلب هم این احساس وقت و زمان زیادی نمیبرد. به محض اینکه با شخص جدیدی روبرو میشوند عاشق شده و رابطه برقرار میکنند. گویی تمام قوا و توان فکریشان از کار میافتد و با خود میگویند: «رابطه ما خیلی فوق العاده است» در حالی که چیزی راجع به آن شخص نمیدانند.
نکته همین جاست که این افراد نمیخواهند طرف مقابل را بشناسند چرا که تا او را شناختند شاید مجبور شوند او را از جایگاهی که به او اختصاص داده بودند پایین بیاورند. در این صورت متوجه میشوند که او نیز مانند بقیه آدمهاست و نقطه ضعفهای او رویای آنان را پریشان خواهد کرد.
باید توجه داشت که در اغلب موارد احساس عشق در یک نگاه در واقع عشق نیست و میتوان گفت بیشتر به نوعی هوسرانی است. کسی که دچار این حس میشود در واقع شیفته آن چیزی میشود که در ذهن خود از آن فرد ساخته است نه آن آدمی که به راستی میبیند. در واقع او تشنه تعهد و وابستگی است.
برخی از افراد وقتی برای اولین بار کسی را ملاقات میکنند میتوانند بفهمند که این شخص برایشان مناسب است یا نه. اما در مورد معتادان به عشق در یک نگاه موضوع متفاوت است. آنان در یک چشم به هم زدن عاشق میشوند و به احتمال زیاد این عشقشان یک عشق واقعی نیست. مسئله این است حتی هنگامی که با طرف مقابل ازدواج میکنند و به اصطلاح زندگی زیر یک سقف را شروع میکنند، با گرفتاریها و مسایلی روبرو خواهند شد که هر زوج دیگری با آنها روبرو میشود. آنان بعد از ازدواج ناگهان احساس میکنند از خواب غفلت بیدار شدهاند و دیگر عاشق او نیستند و حتی حس میکنند باید رابطهاشان را تمام کنند.
چرا برخی به عشق در یک نگاه معتاد میشوند؟
معتادان عاشق شدن در یک نگاه اغلب جزو آن دسته از افرادی هستند که خود را بسیار دلشکسته و زخم خورده میدانند. شاید زمانی که کودکی بیش نبودهاند از عشق و توجه کافی پدر و مادر خود برخوردار نبودهاند و احساس ترک شدگی کردهاند. این احساس تعلق خاطر به کسی، هرکسی، همچنان در آنان باقی ماندهاست. در کودکی احساس میکردند به اندازه کافی خوب نیستند و در بزرگسالی نیز این احساس را با خود دارند. در نتیجه ارضای این نیاز برایشان بیشتر به معنای ضرورت است تا انتخاب.
اغلب در اینگونه مواقع سر و کله کسی پیدا میشود که او هم بسیار مستاصل و سرشار از احساس نخواستنی بودن است و این دو با هم مانند یک زیپ محکم به هم جفت میشوند. درست شبیه دریانوردی که دارد در اقیانوس غرق میشود و برای آنکه غرق نشود به یک تکه چوب متوسل میشود.
چه باید کرد؟
- اگر شما درگیر چنین رابطهای هستید و چنانچه خواهان رابطهای سالم میباشید، مجبورید با بدبختی که تمام عمر از آن فرار میکردید روبرو شوید. باید با جدیت در راه التیام زخمهای روحی – عاطفی خود بکوشید.
- از پنهان شدن پشت دلباختگی و شیفتگی دست بردارید و شهامت این را پیدا کنید که نگاهی به درون خود بیاندازید و پس از آن پاسخ تمام پرسشهایتان را و در نهایت آن عشقی را که همیشه به دنبال آن بودید خواهید یافت.
- اگر با عشق در یک نگاه با نامزدتان رابطهای آغاز کردهاید لزومی ندارد رابطهاتان را با نامزدتان به هم بزنید. بهتر این است که شما هردو در مورد مسایل روحی- عاطفی خود کار کنید و به طور عملی رابطهای واقعی و سالم را با هم پایهگذاری کنید.
- هر کاری میکنید، یک کار را نکنید؛ آن به سرعت زیر یک سقف رفتن است. حرفش را هم نزنید. سرعتتان را پایین بیاورید. با هم بیرون بروید و همان اندازه که او را میشناسید خودتان را هم بشناسید. روز به روز و هفته به هفته رابطهاتان آرام آرام و به تدریج همانند درختی که از یک بذر در خاک جوانه میزند و بعد هم در خاک ریشه میدواند، بزرگ خواهد شد و رشد خواهد کرد.
منبع: از باربارا بپرسید