ستاره | سرویس روانشناسی – بسیاری از خانواده های محافظه کار و متعصب از دادن بسیاری از اطلاعات به فرزندان خود خودداری میکنند، این امر باعث شده است که با توجه به افزایش روز افزون شبکه های اجتماعی و مراجعه ی بسیاری ازنوجوانان به کتابها و سایتهای اینترنتی و به ویژه با ورود به دانشگاهها و موسسات آموزش عالی یا با ورود به محیطهای شغلی در مییابند که لزوما تمام آموزههایی که از خانوادهها آموختهاند صحیح نیستند و نوجوانان ما دچار نوعی اشفتگی و اضطراب در بسیاری از مراحل زندگی به خصوص در ارتباط با جنس مخالف شوند.
صحبت درمورد بکارت بسیار زیاد است و بیشتر از لحاظ فیزیکی و جسمی در نظر گرفته میشود. اما بحث درمورد بکارت ذهنی بسیار اندک است و اطلاعات زیادی از آن در دسترس نیست. ما سعی داریم این بحث و مسائل مربوط به آن را به صورت اختصاصی برای شما بیان کنیم.
بکارت ذهنی چیست و از کجا نشات میگیرد؟
بسیاری از مردم با مشکلی به نام ذهن بسته یا بکارت ذهنی و باورهای سخت همراه با تعصب، درگیر هستند. ذهن باز داشتن به سادگی تنفس کردن است ولی برای برخی دیگر یک چالش است. چالشی که باید همیشه دربارۀ آن فکر کنند و تلاش مستمری برای بدست آوردن آن داشته باشند. بیشتر مردم هم با این مفهوم مشکل دارند. با این وجود، اگر انسان در تلاش برای بدست آوردن اندیشۀ باز و پذیرش ایده های تازه باشد و به صورت واقعی از آن استقبال کند، این رویکرد منجر به منافع سرشاری برای کار و شغل و زندگی شخصی او در آینده می گردد.
منشا بکارت ذهنی
با وجود اینکه خانوادههای ما خیلی دقت میکنند و فضای فرهنگی ما به ظاهر بری از اطلاعات جنسی است، اما در واقع این مسائل در لایههای پایین و پنهانتر در جریان است، در بچهها کنجکاوی و ماجراجوییهای زیادی وجود دارد، به دنبال به دست آوردن اطلاعات هستند و همیشه محرکها و پچپچهایی در بین شان است. در این میان گاهی هم اطلاعات ناسالم و نادرست بین آنها رد و بدل میشود که میتواند بعدها گرفتاریهایی برایشان ایجاد کند، ممکن است اشتغال ذهنی ای به وجود آورد که تبعات منفی مانند تصویرسازی به همراه دارد و تصویرسازی مشکلات دیگری برای بچهها ایجاد میکند. امروزه به علت تغییراتی که در فضای فرهنگی به وجود آمده، بهرغم تمام کنترلهایی که صورت میگیرد، جریان آزاد اطلاعات کار خود را میکند و اثرات مثبت و منفی خود را به همراه دارد. برای مثال اینکه از طریق اینترنت بچهها میتوانند به اطلاعات نادرستی دست پیدا کنند و یا میشنویم سی دیهای نامناسب و مبتذل به دست نوجوانان میرسد. برخی خانواده های محافظه کار در این زمینه بسیار حساس هستند و به اصطلاح نمی خواهند چشم و گوش فرزندشان در مورد مسائل جنسی باز شود اما به طور کلی به نظر ما، باید بتوانیم از سنین نوجوانی اطلاعاتی را در اختیار نوجوانان قرار دهیم که از بکارت ذهنی و عوارض مربوط به آن جلوگیری کنیم.
بسیاری ازنوجوانان با مطالعهی کتابها و سایتهای اینترنتی و به ویژه با ورود به دانشگاهها و موسسات آموزش عالی یا با ورود به محیطهای شغلی در مییابند که لزوما تمام آموزههایی که از خانوادهها آموختهاند صحیح نیستند.
بکارت ذهنی در دختران
عدهای از دختران به هر دلیلی از دسترسی به اطلاعات واقعبینانهتر محروم هستند و به علت آنکه شخصیت محافظهکارانه ای دارند ترجیح میدهند که اطلاعاتی بیشتر از آموزهها و پیشفرضهای خود دریافت نکنند تا دچار آشفتگی ذهنی و اضطراب نشوند.
بکارت ذهنی از بکارت جسمی بسیار مهمتر است زیرا ممکن است حتی بعد از یک ازدواج مشروع نیز باقی بماند و منجر به احساس بینیازی از سکس و سردی عمیق در روابط جنسی شود و حتی در مواقعی مانع برداشتن بکارت جسمی هم بشود؛ پدیدهای که به آن «ازدواج به وصال نرسیده» میگویند. یعنی زن پس از چند ماه یا چند سال از ازدواج همچنان باکره باقی مانده است البته این پدیده تنها ویژه زنان نیست و در مردان هم به میزان کمتر دیده میشود.
بکارت ذهنی در پسران
از سوی دیگر برای پسرها به علت محدودیت کمتری که در برقراری ارتباط کلامی و عاطفی و جنسی با جنس مخالف وجود دارد فرایند بکارت ذهنی به وجود می اید. در بخشی از دنیای پسرانه و مردانه نیز نگرش به دختران، نگرش شکارچیگری و فریب به قصد کامجویی باشد. شاید علت این پدیده جدابودن مدارس ابتدایی و راهنمایی و دبیرستان دخترها و پسرها باشد. یعنی در چنین فضایی چون پسرها امکان دسترسی به دنیای فکری و عاطفی دختران را ندارند، فقط قادرند آنها را از دور به عنوان ابژههای جنسی و جسمی ادراک کنند.
عوارض حاصل از بکارت ذهنی
مهم ترین مفهومی که از بکارت ذهنی به چشم میخورد مفهوم آسیب است. برای مثال بسیاری از دختران، عاشق شدن و وابسته شدن به یک پسر را شبیه طاعون یا یک سرطان لاعلاجکننده میبینند و در این توهماند که اگر این وابستگی به ازدواج ختم نشود، از این بلای ترسناک جان و روان سالم به در نخواهند برد. به ویژه اگر آن پسر در دوستی خواستههای «نامعقول» نیز داشته باشد. بر این اساس سندرم سیندرلا شکل میگیرد: «من فقط با کسی ارتباط میگیرم و به او دلبسته خواهم شد که مطمن باشم رابطهام با او به سرانجام خوبی خواهد رسید که حتما ازدواج است.
پیشنهادات
پیشنهاد میشود با توجه به افزایش روز افزون شبکهها ی ارتباط جمعی، این دیوار بین دنیای ذهنی و عاطفی پسران و دختران تا حدودی فروریخته و دوطرف قادر شوند تا غیر از جسمشان، بینش هنری، سیاسی، اجتماعی و دنیای ذهنی و عاطفی خود را نیز در معرض دیده شدن قرار دهند.
یک دختر
سلام
عوارص بکارت ذهنی فقط برای کسی هست که قصد ازدواج دارد؟
اگر فردی اصلا نخواد ازدواج کنه، بازم باید این بکارت ذهنی را از بین ببره؟ چرا؟
ممنون