ستاره | سرویس روانشناسی – دخالت والدین در زندگی فرزندانشان به خصوص زوجهای جوان میتواند آسیب زیادی به رابطه سالم آنان بزند. برای مثال چنانچه یکی از دو طرف تحت تسلط پدر یا مادرش باشد و به بهانه نزدیکی و صمیمیت با والدینش نظرات آنان را به زندگی خصوصی با همسرش تحمیل کند می تواند زمینهساز اختلافات و تعارضات زندگی زناشویی شود.
چرا دخالت والدین به رابطه زن و شوهر آسیب میزند؟
اگر در دوران نامزدی هستید یا پروسه انتخاب همسر را میگذرانید بدانید که شما نمیتوانید با کسی ازدواج کنید که به لحاظ عاطفی با پدر و مادرش یا هر دوی آنان ازدواج کرده است. البته میتوانید ولی خوشبخت نخواهید شد.
این خویشاوندان سببی که به اصطلاح به خویشاوندان سببی زهرآگین نیز معروف هستند هیچ گونه احترامی به حدومرزهای روابط شما باهم و با همسرتان نمیگذارند. آنان همواره در زندگیاتان مداخله میکنند و مانند یک زالو تمام انرژیاتان را میمکند و از به رسمیت شناختن رابطهاتان امتناع میورزند، چرا که از دید آنان شما غریبه و متجاوز هستید. آنان هنوز دست از سر پسر یا دخترشان برنداشتهاند و از اینکه شما فرزندشان را از آنان گرفتهاید از شما متنفرند.
این خویشاوندان سببی زهرآگین در آینده از هر شکاف و اختلافی که بین شما و نامزدتان وجود دارد سواستفاده میکنند تا بین شما تفرقه و دعوا راه بیاندازند. نهایتا احساس میکنید که از شما حمایت نشده و نامزدتان نیز وضعیت شما را درک نکرده است و از دست پدر و مادر و دخالت والدین او بیش از حد عصبانی و خشمگین هستید که نامزدتان را آلت دست خود قرار داده و او را بازی دادهاند و شما را پیش دیگران نالایق نشان دادهاند.
مشکل اصلی کجاست؟
در شرایطی که شما اعتقاد دارید خانواده نامزدتان برایتان دردسر درست کردهاند باید بدانید این خانواده نامزد شما نیست که مشکل ساز است بلکه خود اوست که شما را با این مشکل مواجه کرده است. چنانچه یک فرد از اول موضع خود را در قبال پدر و مادرش مشخص کند و حد و حدود روابط خود را با آنان تعریف کند دیگر اهمیتی ندارد که آنان چقدر تلاش میکنند در رابطهاشان دخالت کنند. چرا که حد و حدود دخالت والدین از قبل مشخص شده و نمیتوانند از آن جلوتر بروند.
نامزد شما میبایست شما را نفر اول زندگی خود قرار داده و ازدواجش اولین اولویت زندگیش باشد و بعد رابطه با والدینش. زن و شوهرهایی که مادرشوهر، پدرشوهر، مادرزن، پدرزن یا خواهرشوهر، برادر شوهر، خواهر زن، برادرزنهای زهرآگین دارند، چنانچه بخواهند رابطه خود را با نامزد یا همسرشان حفظ کنند باید بنشینند و اینگونه با آنان گفتگو کنند:
۱- من همسرم را انتخاب کردهام و میخواهم تا آخر عمر با او زندگی کنم و از شما توقع دارم که با نهایت احترام، ادب و مهربانی با او رفتار کنید. ما زن و شوهر هستیم و چنانچه او را سرزنش یا ناراحت کنید مرا سرزنش و ناراحت کردهاید.
۲- وقتی او را میبینید و نمیتوانید با او محترمانه رفتار کنید، پس امیدوار نباشید که ما را ببینید. اگر هم میخواهید ما را ببینید پس سعی کنید مودبانه و محترمانه رفتار کنید.
۳- خانه من متعلق به خودم است، پس لطف کنید هروقت خواستید سری به ما بزنید قبل از آمدنتان تلفنی خبر دهید. اگر ما امکانش را داشتیم قدمتان روی چشم. وقتی به خانهامان آمدید به همسرم نگویید چه کند تا زندگیاش را سرو سامان دهد یا چطور فرزندمان را تربیت کند یا برای مثال اثاث خانه را فلان طور بچیند و غیره.
۴- باید برای خلوت شخصی و تنهایی ما احترام قایل شوید. بدین معنی که من دوست ندارم هر پنج دقیقه به ما تلفن کنید و ما را رصد کنید. به ما هم فرصت و زمان بدهید تا به شما تلفن بزنیم. طبیعی است که اگر کار فوری و ضروری برایتان پیش آمد ما البته به کمکتان خواهیم آمد.
۵- میدانم ممکن است درک این چیزها برایتان مشکل باشد، اما راه درست همین است. من دوست دارم با شما رابطهای نزدیک داشته باشم، به شرط اینکه شما ازدواج مرابپذیرید و به رابطه ما احترام بگذارید.
چنانچه شما نیز با نامزدتان صحبت کردید ولی باز دیدید که از اینکه خواستههایش را با خانوادهاش مطرح کند و مانع دخالت والدین در زندگیاش شود امتناع میورزد، میتوانید از او بخواهید که نزد مشاورخانواده برود و از او به عنوان شخص سوم برای حل مسایل و مشکلاتش کمک بگیرد. چنانچه باز هم نپذیرفت نزد مشاور برود در مورد رابطهاتان با او بیشتر فکر کنید.
بدانید اگر قدمی برندارید مشکلات خود به خود حل نشده و بدتر نیز خواهند شد پس قبل از حل مسایل و مشکلاتتان ازدواج نکنید.
منبع: از باربارا بپرسید