ستاره | سرویس روانشناسی – چه کار کنم که همسرم بیشتربه من توجه کند تا به فرزندانم؟ پس از تولد فرزندان رابطه زن و شوهر دچار تغییراتی میشود که گاهی میتواند در والدین حتی حس حسادت به فرزندان را نیز به وجود بیاورد. چرا که فرزندان بخشی از توجهی که زوج نسبت به یکدیگر داشتهاند را به سوی خود جلب میکنند و اگر زوجین به این موضوع بی اهمیت باشند میتواند به رابطه سالم و عاشقانه آنها صدمه بزند. چگونه میتوان مانع این اتفاق شد یا آن را حل کرد؟
حسادت به فرزندان از کجا آغاز میشود؟
این تغییرات از زمان بارداری آغاز میشود. زن در دوران بارداری احساسات جدیدی را تجربه میکند و وارد دنیای تازهای میشود که ذهنش را مشغول میکند. ممکن است که شریک زندگی او دچار حس وانهادگی شود. اهمیت تعهداتی که موجب پیوند تنگاتنگ زوج شده، ممکن است کمتر شوند. این امر میتواند سبب میشود که مرد از پدر شدن احساس خوشحالی نکند.
با تولد فرزند ممکن است وضعیت زوج بحرانیتر شود. روانشناسان بر این عقیدهاند که نیازهای کودک باعث برقراری رابطهای نزدیک و تنگاتنگ میان مادر و فرزند میشود. همه پدران قادر نیستند تغییرات همسرشان را با دید مثبت نگاه کنند.
امکان دارد روابط جنسی طی چند هفته پس از تولد کاهش یابد یا به طور کل متوقف شود. همچنین ممکن است مراقبت ۲۴ ساعته مادر از فرزند سبب شود که او اغلب احساس خستگی کند. این احتمال نیز وجود دارد که نیاز زن به نزدیکی و برقراری رابطه جنسی به دلیل حسی که از نوازش و رسیدگی دائمی به کودک میگیرد، موقتا فروکش کند.
از طرف دیگر زن پس از زایمان نیاز به تجدید نیرو دارد. در هر صورت مرد باید تا زمان ابراز تمایل دوباره زن به رابطه جنسی شکیبایی به خرج دهد. روانشناسان معتقدند که در این شرایط مردان نیز باید خود را با موقعیت جدید تطبیق دهند. مردانی که پیش از تولد فرزند به این موضوع فکر کردهاند، با موقعیت جدید راحتتر کنار میآیند.
برای دریافت توجه همسر و مقابله با حسادت به فرزندان چه کنیم؟
۱- نکته مهم این است که زن باید مرد را تا حد امکان در امور مربوط به فرزندداری دخالت دهد. شاید پدر نتواند کودکش را آرام کند، اما میتواند از راههای گوناگون دیگر به او نزدیکتر شود مانند حمام بردن کودک، نوازشهای پیش از خواب، گردش روزانه. هر چقدر پدر وقت بیشتری را با فرزند بگذراند و هر چقدر بیشتر احساس مفید بودن بکند، امکان برانگیخته شدن حس حسادت او نسبت به فرزند کمتر میشود.
۲- پدر و مادر باید در مورد حس حسادت به فرزندان، حتی اگر غیرمنطقی هم به نظر آید، با همسرخود صحبت کنند. وقتی مادر تمام وقتش را صرف فرزند کند، پدر حق دارد که مرزبندیهایی را طلب کند. بنابراین برنامهریزی برای گذراندن وقت با هم بسیار اهمیت دارد. زوجی که صاحب فرزند شدهاند، باید دستکم یک بار در هفته بدون حضور فرزند یا فرزندانشان با یکدیگر وقتگذرانی کنند.
۳- به نظر روانشناسان یکی از موقعیتهایی که ممکن است موجب شود مادر یا پدر احساس وانهادگی کند زمانی است که فرزند فقط با مادر درددل کند و یا اینکه رازهایش را تنها با پدر در میان بگذارد. در چنین شرایطی باید علت را بررسی کرد. ممکن است این دوران گذرا باشد یا ناشی از سوتفاهمی که زمانی رفع خواهد شد.
۴- شاید یکی از والدین از قدرت درک و ظرفیت بیشتری برخوردار باشد یا شاید قادر باشد زمان بیشتری را صرف فرزندش کند. در این صورت میتوان کمبودها را کشف و بررسی کرد و درصدد جبران کم و کاستیها برآمد. پدران شاغلی که در طول هفته دیر به خانه برمیگردند، میتوانند تعطیلات آخر هفته را فقط به فرزندشان اختصاص دهند تا رابطه دوباره مستحکم شود.
۵- در اغلب موارد اینکه فرزند برای مدتی تمایل بیشتری به پدر یا مادر نشان دهد طبیعی است. نکته حایزاهمیت این است که نباید یکی از والدین همیشه نقش فردی را ایفا کند که به همه خواستهها پاسخ منفی میدهد و دیگری نقش کسی را بازی کند که همیشه همه چیز را مجاز میداند.
۶- حس حسادت ممکن است در اثر عدم تعادل در امور تربیتی و یا ارزشگذاریها برانگیخته شود. برای مثال پدری که شبها پس از کار به خانه برمیگردد و از جیبهایش شکلات و آبنبات بیرون میآورد، محبوب کودک است و خشمی که با دیدن این صحنه در دل مادری که همواره مراقب تغذیه فرزندش است به جوش میآید، نوعی حسادت است.
۷- میتوان همزمان با رسیدگی به فرزند، تعادلی ایجاد کرده کمی بیشتر به شوهر توجه نشان داد. مردان نیز میتوانند به همسران و در واقع به خودشان در انجام برخی از امور منزل کمک کنند. اگر برخی مسوولیت های مادر در منزل مانند بچهداری، تا حدی از دوش او برداشته شود مسلما فرصت بیشتری برای رسیدگی به امور دیگر و بخصوص توجه به همسر در اختیار خواهد داشت و کارهای معمول روزانه، او را از پا نخواهد انداخت.
۸- اگر کمی صبور باشیم زمان، بسیاری از این مشکلات را حل خواهد کرد. به تدریج طفل بزرگ و بزرگتر میشود و توانایی انجام برخی اموررا پیدا میکند. به مرور زمان هم، زن و مرد هر دو متوجه میشوند هیچ علاقهای جای عشق به همسر را پر نخواهد کرد پس بهترمیبینند که هر دو محبت خود را نثار فرزندشان کنند. زیرا عشق به فرزند با عشق به همسر تفاوتهای ماهیتی دارد و نباید انتظار داشت هر دو به یک شیوه و به یک صورت باشد.
۹- آنچه در روابط همسران، پس از تولد فرزند متحول میشود تنها شیوه ارتباط است نه خود ارتباط. کارکردهای همسری همچنان پا بر جا باقی میماند، تنها انتظارات و شیوههای ارتباطی، ناگزیر تغییر میپذیرند. البته پس از مدتی همه چیز به جای سابق باز خواهد گشت و زندگی به روال خوش گذشته ادامه خواهد یافت؛ البته اگر کمی صبور باشیم و در زمان مقتضی، عکس العملهای مناسب از خود نشان دهیم.
۱۰- برای داشتن یک رابطه سالم و رضایتبخش، گفتوگو لازم است. زوجها نباید نسبت به این مساله بیاهمیت باشند؛ چرا که با حرف زدن بسیاری از مشکلات و سوتفاهمها برطرف میشود. داشتن یک رابطه شاد و خوب کار سختی نیست. کلید موفقیت در روابط زناشویی بیان عواطف و احساسات واقعی و شفاف خود و بر زبان آوردن آنهاست. زن و شوهرها باید بدانند که در جهان هستی، بزرگترین رسالت و وظیفه انسانها؛ قبل از هر انسانی، وظیفه نسبت به همسرشان است، بعد کودکان، بعد والدین و بعد دیگران.