ستاره | سرویس روانشناسی – این روزها زیاد در مورد اختلالات روانی میشنویم اما به راستی نابهنجاری یا بیماری روانی چیست و چه افرادی به عنوان بیماران روانی طبقه بندی میشوند. میدانیم که برخی از اختلالات به راحتی در زندگی شغلی و اجتماعی تاثیر گذاشته و عملکرد فرد را مختل میسازند. با این حال هنوز هم روانشناسان و دانشمندان علوم انسانی در مورد تعریف این نوع بیماریها به توافق کامل نرسیدهاند. در این نوشته با تعریف اختلال روانی و انواع آن آشنا میشویم.
اختلال روانی چیست؟
قابل قبولترین تعریف اختلالهای روانی میگوید که اختلالات روانی به صورت یک سندرم یا الگوی رفتاری یا روانشناختی مهم بالینی تصور شده است که در یک فرد روی میدهد و با ناراحتی (یک علامت دردناک) یا ناتوانی (تخریب در یک یا چند زمینه مهم عملکرد) یا با افزایش قابل ملاحظه خطر مرگ، درد، ناراحتی و ناتوانی یا فقدان مهم آزادی همراه است. به علاوه نشانگان آن نباید صرفا یک پاسخ قابل انتظار و تایید شده فرهنگی در مقابل رویدادی خاص مثلا مرگ یک شخص مورد علاقه باشد.
به عبارت دیگر اختلالهای روانی به گروهی از بیماریها گفته میشود که با تاثیر بر تفکر و رفتار باعث ایجاد ناراحتی برای فرد مبتلا یا ایجاد ناتوانی در وی میشوند. علت بیماریهای روانی به خوبی شناخته نشده است ولی آنچه مسلم است این است که عوامل ژنتیک، استرسهای مختلف و نوع تعامل فرد با دیگران در ایجاد یا بروز آنها موثر است. افسردگی، اضطراب، وسواس، اختلال دوقطبی و اسکیزوفرنیا از جمله این اختلالات هستند.
تاریخچه برخورد با اختلالات روانی
برای قرنها با بیمارانی که از اختلالات ذهنی رنج میبردند به شیوههای کاملا وحشیانه و بدوی برخورد میشد. این باور که علت اختلالات ذهنی، شیاطین و نیروهای متافیزیکی هستند، یک باور رایج بود. شیوه متداول درمان بیماران ذهنی این بود که شرایط بدنی بیمار را به قدری نامناسب کنند تا شیطان مجبور به ترک بدن او گردد! از این رو بیمار را با آب جوش غسل میدادند، او را شلاق میزدند، به او گرسنگی میدادند و یا او را شکنجه میکردند. در یونان باستان به درمان این اختلالات در معبد الهه سلامت میپرداختند.
بقراط اهمیت مغز را در تبیین این اختلالات دریافت و درمان مبتنی بر استراحت، استحمام و رژیم غذایی را توسعه بخشید. حرکت به سوی توجیهات منطقی در تبین رفتار را سقراط ، افلاطون و ارسطو تقویت کردند. جنبش معطوف به درمان انسانیتر با این بیماران با کارهای فیلیپ پنیل آغاز شد. زیگموند فروید، یکی از نخستین روانشناسانی بود که نیاز به شیوههای درمانی و ارایه یک رویکرد جامع در این زمینه را احساس کرد و روانکاوی را بر این مبنا ایجاد کرد.
انواع اختلالات روانی
تشخیص و تایید کژکاری روانشناختی را روانشناس و روانپزشک انجام میدهند. آنها پس از مصاحبه بالینی و با پی بردن به نشانههایی که در فرد مییابند به تشخیص اختلال از میان اختلالهای گوناگون میپردازند. بهترین راهنمای تشخیصی و درمانی برای روانشناسان و روانپزشکان کتابی به نام DSM است که نگارش پنجم آن هماکنون در دسترس رواندرمانگران قرار دارد.
DSM IV راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی، این اختلالات به شرح زیر طبقه بندی میکند:
- عقب ماندگی ذهنی
- اختلالات یادگیری (اختلال خواندن، اختلال در ریاضیات، اختلال در بیان کتبی)
- اختلالات نافذ مربوط به رشد (اختلال اوتیستیک، اختلال رت، اختلال آسپرگر)
- اختلالات کمبود توجه
- اختلالات تغذیهای و خوردن
- اختلالات تیک (تیک توره، تیک حرکتی یا صوتی مزمن، تیک گداز)
- اختلالات ارتباطی (اختلال زبان بیانی، اختلال زبان دریافتی بیان مختلط، لکنت زبان)
- اختلالات دفعی (بیاختیاری ادراری، بیاختیاری مدفوع)
- سایر اختلالات دوران شیرخوارگی، کودکی و نوجوانی (اختلال اضطراب جدایی، گنگی انتخابی، اختلال دلبستگی واکنشی، اختلال حرکتی کلیشهای)
- اختلالات نسیانی، دلیریوم و دمانس
- اختلالات مربوط به مصرف مواد
- اسکیزوفرنی و سایر اختلالات سایکوتیک
- اختلالات خلقی (افسردگی اساسی، اختلالات دو قطبی و …)
- اختلالات اضطرابی (فوبیا، جمع هراسی، اختلال وسواسی، جبری، اختلال استرس پس از سانحه و …)
- اختلالات شبه جسمی (اختلال جسمانی کردن، اختلال تبدیلی، خود بیمارانگاری، اختلال بدریختی بدن)
- اختلالات ساختگی
- اختلالات تجزیهای (فراوموشی تجزیهای، گریز تجزیهای، اختلال شخصیت چند گانه و اختلال مسخ شخصیت)
- اختلالات هویت جنسی و جنسیتی
- اختلالات خواب
- اختلالات کنترل تکانه (اختلال انفجار دورهای، جنون دزدی، جنون آتش افروزی، قمار بازی بیمارگونه و وسواس کندن مو)
- اختلال انطباقی
- اختلالات شخصیتی (پارانویید، اسکیزویید، اسکیزوتایپی، ضداجتماعی، مرزی، نمایشی، خودشیفته، دوری گزین، وابسته و اختلال شخصیت وسواسی و جبری)
علت به وجود آمدن اختلال روانی چیست؟
اختلالهای روانی به دلایل گوناگونی پدید میآیند و میتوانند دارای زمینههای ژنتیکی، فیزیولوژیکی، محیطی، خانوادگی، اجتماعی، فردی و شیوهی زندگی باشد. اما در بررسی علل مربوط به بروز اختلالات روانی روانشناسان از دیدگاههای مختلف به این مساله پرداختهاند.
دیدگاه زیست شناختی
- این دیگاه آشفتگیهای بدنی را علت اختلال روانی میداند. بینظمی در ژنها ممکن است سبب ساز بعضی رفتارهای غیرانطباقی باشد. دیگر تعیین کننده زیست شناختی رفتار، مغز و دستگاه عصبی است. آشفتگی در بخشهای معینی از مغز میتواند اختلال روانی را موجب شود. دستگاه غدد و عملکرد آنها نیز میتواند در بروز این دسته از اختلالات سهیم باشد.
دیدگاه روانکاوی
- این دیدگاه که افکار و هیجانات را علل مهم رفتار میدانند، در سبب شناسی اختلال روانی به شناسایی افکار و هیجانات ناآشکار که مسبب اساسی اختلالات هستند، تاکید میکند. از دیدگاه روانکاوی پنج سال اول زندگی از لحاظ رشد سالم شخصیت یا بروز اختلالات حایز اهمیت است.
دیدگاه یادگیری
- این دیدگاه که بر اهمیت یادگیری تاکید دارد معتقد است اختلالات روانی با پیوندهای یادگیری قابل توضیح هستند. در این دیدگاه سرمشق گیری، تقویت کنندههای مثبت و منفی و شرطی سازیها در بروز رفتارهای غیر عادی مورد استفاده قرار میگیرند.
دیدگاه شناختی
- تمرکز دیدگاه شناختی بر شناخت فرد از محیط پیرامون خود متکی است. از این دیدگاه ناتوانی فرد در تشکیل شناختها و طرحوارههای مناسب از ارتباط خود با محیط مشکلاتی را برای او بوجود میآورد.
از دیگر دیدگاههای رایج دیدگاههای انسان گرایی، هستی گرایی و دیدگاه اجتماعی است. با اینحال امروزه بندرت یک روان شناس خود را مقید به یک دیدگاه خاص میکند و معمولا از ترکیبی از این دیدگاهها بهره میبرد. در نهایت اینکه چه کسانی به اختلال روانی مبتلا شوند به درستی قابل پیش بینی نیست. قاعدتا دو عامل داشتن زمینه ژنتیک و قرارگرفتن در محیط پراسترس نقش مهمی در این زمینه دارد. در ایران طبق آخرین بررسی کشوری که انجام شده تقریبا یکی از هر چهارنفر در طول عمرش نوعی از اختلال روانی رو تجربه میکند که البته اکثرا خفیف یا گذرا هستند. مهم است که اختلالات روانی مهم و راههای پیشگیری، تشخیص و درمان آنها را بشناسیم.