غزل شماره ۲۷۱ حافظ: دارم از زلف سیاهش گله چندان که مپرس
غزل شماره ۲۷۱ حافظ در زمان دربهدری شاه ابواسحاق و پیش از گرفتاری و کشته شدن او سروده شده است.…
غزل شماره ۲۷۰ حافظ: درد عشقی کشیدهام که مپرس
غزل شماره ۲۷۰ حافظ در استقبال به ادعاهای شاه نعمت الله ولی در رسیدن به مقامهای عرفانی سروده شده است.…
غزل شماره ۲۶۹ حافظ: دلا رفیق سفر بخت نیکخواهت بس
غزل شماره ۲۶۹ حافظ پس از آنکه تلاشهای شاعر در تغییر عقیده شاه شجاع و تورانشاه و اصرار آنها برای…
غزل شماره ۲۶۸ حافظ: گلعذاری ز گلستان جهان ما را بس
غزل شماره ۲۶۸ حافظ نشان دهنده اظهار دوستی و تجدید ارادت و یادآوری خدمات گذشته شاعر و گله و شکایت…
غزل شماره ۲۶۷ حافظ: ای صبا گر بگذری بر ساحل رود ارس
غزل شماره ۲۶۷ حافظ پس از آنکه شاه شجاع در سال ۷۷۷ هجری به فتح تبریز نایل شد، برای او…
غزل شماره ۲۶۶ حافظ: دلم رمیده لولیوشیست شورانگیز
غزل شماره ۲۶۶ حافظ میگوید راضی به رضای خدا باش. به درگاه خداوند متعال دعا و نیایش کن تا شاید…
غزل شماره ۲۶۵ حافظ: برنیامد از تمنای لبت کامم هنوز
غزل شماره ۲۶۵ حافظ یکی از غزلهای عاشقانه معروف اوست که در آن به راز و نیاز با معشوق میپردازد…
غزل شماره ۲۶۴ حافظ: خیز و در کاسه زر آب طربناک انداز
غزل شماره ۲۶۴ حافظ میگوید بسیار ناامید هستی و به جای کردار و عمل خوب صحبت از غم و غصه…
غزل شماره ۲۶۳ حافظ: بیا و کشتی ما در شط شراب انداز
غزل شماره ۲۶۳ حافظ در مواجهه با ساقی و خطاب به او سروده شده است که از او شراب طلب…
غزل شماره ۲۶۲ حافظ: حال خونین دلان که گوید باز
غزل شماره ۲۶۲ حافظ از گفتهها و شکواییههای دوران جوانی شاعر و مربوط به اوایل حکومت امیر مبارزالدین است که…
غزل شماره ۲۶۱ حافظ: درآ که در دل خسته توان درآید باز
غزل شماره ۲۶۱ حافظ میگوید دل تنگ هستی و روح و روان خستهای داری که همگی درمان میشود، درهای وصال…
غزل شماره ۲۶۰ حافظ: ای سرو ناز حسن که خوش میروی به ناز
غزل شماره ۲۶۰ حافظ همانگونه که از معانی و الفاظ ظاهریاش مشهود است، در زمان استقرار مجدد شاه شجاع و…