غزل شماره ۴۸۵ حافظ: ساقیا سایه ابر است و بهار و لب جوی
غزل شماره ۴۸۵ حافظ خطاب به تورانشاه وزیر است و به منظور حفظ ادب و نزاکت و پرهیز از عواقب…
غزل شماره ۴۸۴ حافظ: تو مگر بر لب آبی به هوس بنشینی
غزل شماره ۴۸۴ حافظ در قالب غزلی عاشقانه خطاب به معشوق سروده شده اما شکایاتی را که شاعر از مقام…
غزل شماره ۴۸۳ حافظ: سحرگه ره روی در سرزمینی
غزل شماره ۴۸۳ حافظ در سالهای آخر عمر شاعر و در بحبوحه هرج و مرج شیراز سروده شده است. حافظ…
غزل شماره ۴۸۲ حافظ: ای دل به کوی عشق گذاری نمیکنی
غزل شماره ۴۸۲ حافظ در زمانی که به سبب کدورت فیمابین شاعر و شاه شجاع، حافظ از میدان فعالیت به…
غزل شماره ۴۸۱ حافظ: بشنو این نکته که خود را ز غم آزاده کنی
غزل شماره ۴۸۱ حافظ در آن برهه از زمان که خواجه جلال الدین تورانشاه درصدد اقدام به دسترسی مقام صدارت…
غزل شماره ۴۸۰ حافظ: ای که در کشتن ما هیچ مدارا نکنی
غزل شماره ۴۸۰ حافظ در زمانی که اختلاف سلیقه فیمابین او و شاه شجاع به اوج خود رسیده بود سروده…
غزل شماره ۴۷۹ حافظ: صبح است و ژاله میچکد از ابر بهمنی
غزل شماره ۴۷۹ حافظ در فصل زمستان و سپیدهدمی که باران میباریده سروده شده است. حافظ برای مقابله با ریا…
غزل شماره ۴۷۸ حافظ: نوش کن جام شراب یک منی
غزل شماره ۴۷۸ حافظ طعنهای به زاهد ریاکار و صوفی ظاهربین، همچنین پند و نصیحت به یاران است. حافظ میگوید…
غزل شماره ۴۷۷ حافظ: دو یار زیرک و از باده کهن دومنی
غزل شماره ۴۷۷ حافظ به هنگام هجوم تیمور و شکست و متواری شدن شاه زین العابدین از شیراز، دو سال…
غزل شماره ۴۷۶ حافظ: نسیم صبح سعادت بدان نشان که تو دانی
غزل شماره ۴۷۶ حافظ در زمان متواری شدن شاه شجاع و با الهام گرفتن از غزلیات نظامی و مضامین خواجوی…
غزل شماره ۴۷۵ حافظ: گفتند خلایق که تویی یوسف ثانی
غزل شماره ۴۷۵ حافظ میگوید مرادی دارید که رسیدن به آن را محال میدانید، ولی آنقدر مقاوم هستید که هیچ…
غزل شماره ۴۷۴ حافظ: هواخواه توام جانا و میدانم که میدانی
غزل شماره ۴۷۴ حافظ در زمانی که شیخ زین الدین علی کلاه کمر همت به دشمنی با حافظ در عهد…