غزل شماره ۴۰۷ حافظ: مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو
غزل شماره ۴۰۷ حافظ در سالهای پایانی عمر شاعر سروده شده است. شارحان برای آن معانی عرفانی بسیار بیان نمودهاند…
غزل شماره ۴۰۶ حافظ: گفتا برون شدی به تماشای ماه نو
غزل شماره ۴۰۶ حافظ و به خصوص بیت ششم آن تحت تأثیر فلسفه خیامی بوده و از بیوفایی دنیا و…
غزل شماره ۴۰۵ حافظ: به جان پیر خرابات و حق صحبت او
غزل شماره ۴۰۵ حافظ مربوط به دفاع شاعر از عقاید باطنی خویش است. حافظ از راه طنز به تورانشاه گوشزد…
غزل شماره ۴۰۴ حافظ: ناصحم گفت که جز غم چه هنر دارد عشق
غزل شماره ۴۰۴ حافظ مربوط به اوایل حکومت شاه شجاع و زمانیست که هنوز کدورت فیمابین شدت نیافته بود و…
غزل شماره ۴۰۳ حافظ: شراب لعل کش و روی مه جبینان بین
غزل شماره ۴۰۳ حافظ یکی از غزلهایی است که شاعر در ایام جوانی و در مخالفت با صوفیان ریاکار و…
غزل شماره ۴۰۲ حافظ: نکتهای دلکش بگویم خال آن مه رو ببین
غزل شماره ۴۰۲ حافظ در سالهای آخر عمر شاعر، در ستایش شاه منصور که مردی شجاع و متهور و وطندوست…
غزل شماره ۴۰۱ حافظ: چون شوم خاک رهش دامن بیفشاند ز من
غزل شماره ۴۰۱ حافظ در لباس طنز گلههای خود را در قالب مضامینی لطیف بازگو میکند و میگوید هرچه من…
غزل شماره ۴۰۰ حافظ: بالابلند عشوه گر نقش باز من
غزل شماره ۴۰۰ حافظ در اوایل دوره کدورت فیمابین شاه شجاع و حافظ، تحت تأثیر غزل عطار و تضمین مصراع…
غزل شماره ۳۹۹ حافظ: کرشمهای کن و بازار ساحری بشکن
غزل شماره ۳۹۹ حافظ در فرجه فترت حکومت شاه شجاع یعنی مدت کوتاهی که برادرش شاه محمود به کمک حکام…
غزل شماره ۳۹۸ حافظ: ای نور چشم من سخنی هست گوش کن
غزل شماره ۳۹۸ حافظ غزلی است دو وجهی که شاعر از روی دلسوزی و تجربه قصد پند و اندرز دادن…
غزل شماره ۳۹۷ حافظ: ز در درآ و شبستان ما منور کن
غزل شماره ۳۹۷ حافظ نشان میدهد مقصود و منظور حافظ که صاحب قصر و بارگاه بوده و شاهدان و زیبارویان…
غزل شماره ۳۹۶ حافظ: صبح است ساقیا قدحی پرشراب کن
غزل شماره ۳۹۶ حافظ را میتوان حاصل افکار دوران شباب حافظ دانست یعنی آن را با مطالعه غزلهای شعرای با…