غزل شماره ۲۳۳ حافظ: دست از طلب ندارم تا کام من برآید
غزل شماره ۲۳۳ حافظ یکی از غزلهای عاشقانه اوست که عاشقی شیدایی را به تصویر میکشد. شاعر میگوید تا زمانی…
غزل شماره ۲۳۲ حافظ: بر سر آنم که گر ز دست برآید
غزل شماره ۲۳۲ حافظ و ایهاماتش براین گواهی میدهند که پس از رانده شدن شاه شجاع از شیراز و تسلط…
غزل شماره ۲۳۱ حافظ: گفتم غم تو دارم گفتا غمت سر آید
غزل شماره ۲۳۱ حافظ با استفاده از فن مناظره سروده شده است. حافظ از غم عشق و دوری سخن میگوید…
غزل شماره ۲۳۰ حافظ: اگر به باده مشکین دلم کشد شاید
غزل شماره ۲۳۰ حافظ با رگههای عرفانی و ایهام باطنی و در کمال پختگی سروده شده است. این غزل مربوط…
غزل شماره ۲۲۹ حافظ: بخت از دهان دوست نشانم نمیدهد
غزل شماره ۲۲۹ حافظ با گله از اقبال و شرح اشتیاق شروع شده و به بدعهدی روزگار ختم میشود. بخت…
غزل شماره ۲۲۸ حافظ: گر من از باغ تو یک میوه بچینم چه شود
غزل شماره ۲۲۸ حافظ پس از رسیدن خواجه تورانشاه به وزارت شاه شجاع، در تعریف و تقاضای حمایت از خود،…
غزل شماره ۲۲۷ حافظ: گر چه بر واعظ شهر این سخن آسان نشود
غزل شماره ۲۲۷ حافظ با طعنه و تعرض به رفتار ریاکارانه امیر مبارزالدین شروع شده و در واقع اعتراضی به…
غزل شماره ۲۲۶ حافظ: ترسم که اشک در غم ما پردهدر شود
غزل شماره ۲۲۶ حافظ در زمان حکومت امیر مبارزالدین سروده شده است. حافظ هراس دارد غمی که در دل نهفته…
غزل شماره ۲۲۵ حافظ: ساقی حدیث سرو و گل و لاله میرود
غزل شماره ۲۲۵ حافظ به استقبال مصراعی از سلطان غیاث الدین بن اسکندر معروف به اعظم شاه حاکم بنگال هند…
غزل شماره ۲۲۴ حافظ: خوشا دلی که مدام از پی نظر نرود
غزل شماره ۲۲۴ حافظ در زمان شاه شجاع و در دورهای که شاعر با شاه روابط حسنه و مراوده و…
غزل شماره ۲۲۳ حافظ: هرگزم نقش تو از لوح دل و جان نرود
غزل شماره ۲۲۳ حافظ یار و همنشین را مخاطب قرار داده و میگوید یاد تو لحظهای از تن و روح…
غزل شماره ۲۲۲ حافظ: از سر کوی تو هر کو به ملالت برود
غزل شماره ۲۲۲ حافظ در سالهای آخر دوره شاعری او سروده شده است. این غزل را بسیاری شارحان غزلی عرفانی…