غزل شماره ۳۴ حافظ: رواق منظر چشم من آشیانه توست
غزل شماره ۳۴ حافظ بدون تردید در زمان شاه شجاع و در هنگامی که او از شیراز به دور بوده…
غزل شماره ۳۳ حافظ: خلوت گزیده را به تماشا چه حاجت است
غزل شماره ۳۳ حافظ در زمان شاه شجاع و در موقعیتی سروده شده است که شاعر با تنگدستی روبرو بوده…
غزل شماره ۳۲ حافظ: خدا چو صورت ابروی دلگشای تو بست
غزل شماره ۳۲ حافظ یکی از غزلهایی است که در آن مدح شاه شجاع گفته شده و گلایهها و درد…
غزل شماره ۳۱ حافظ: آن شب قدری که گویند اهل خلوت امشب است
غزل شماره ۳۱ حافظ میگوید آن شب عزیزی که مراد میبخشند امشب است، خدایا بر اثر تأثیر کدام ستاره است…
غزل شماره ۳۰ حافظ: زلفت هزار دل به یکی تار مو ببست
غزل شماره ۳۰ حافظ میگوید زلف تو با جاذبهای که دارد دلهای زیادی را به خود جذب کرده و رهایی…
غزل شماره ۲۹ حافظ: ما را ز خیال تو چه پروای شراب است
غزل شماره ۲۹ حافظ میگوید اگر بدون معشوق به بهشت بروم و آنجا از شرابهای بهشتی به من بدهند، نزد…
غزل شماره ۲۸ حافظ: به جان خواجه و حق قدیم و عهد درست
غزل شماره ۲۸ حافظ اشاره صریح به اقدامات خواجه قوامالدین وزیرِ شاه شیخ ابواسحاق و برگشت از عیش و عشرت…
غزل شماره ۲۷ حافظ: در دیر مغان آمد یارم قدحی در دست
غزل شماره ۲۷ حافظ از غزلهایی است که سرگذشتی عاشقانه را روایت میکند و به خوبی پیداست که مضمون آن…
غزل شماره ۲۶ حافظ: زلف آشفته و خوی کرده و خندان لب و مست
غزل شماره ۲۶ حافظ در وزن، قافیه، معنا، مضمون و اسلوب بیان، حاصل اندیشه و تصحیح و تکمیل عدهای از…
غزل شماره ۲۵ حافظ: شکفته شد گل حمرا و گشت بلبل مست
غزل شماره ۲۵ حافظ از آغاز بهار و سرخوش بودن میگوید و در ادامه میافزاید خوشی این دنیا با سختی…
غزل شماره ۲۴ حافظ: مطلب طاعت و پیمان و صلاح از من مست
غزل شماره ۲۴ حافظ جهانبینی شاعرش را بیان میکند که تسلیم شدن به حکم سرنوشت ازلی است یعنی تقدیر و…
غزل شماره ۲۳ حافظ: خیال روی تو در هر طریق همره ماست
غزل شماره ۲۳ حافظ با دو برداشت معنی میشود. عدهای آن را درباره درگیریهای شاعر با سرکردگان مذهب و صاحبان…