غزل شماره ۴۴۲ حافظ: به جان او که گرم دسترس به جان بودی
غزل شماره ۴۴۲ حافظ بلافاصله پس از غزل «چه بودی ار دل آن ماه مهربان بودی» در زمان شاه شجاع…
غزل شماره ۴۴۱ حافظ: چه بودی ار دل آن ماه مهربان بودی
غزل شماره ۴۴۱ حافظ در زمان شاه شجاع و با تمامی گلهگذاریها سروده شده و مضمون بیت پنجم میرساند که…
غزل شماره ۴۴۰ حافظ: سحر با باد میگفتم حدیث آرزومندی
غزل شماره ۴۴۰ حافظ پس از آنکه تیمور مردم خوارزم را قتل عام کرد، سروده شده است. حافظ در این…
غزل شماره ۴۳۹ حافظ: دیدم به خواب دوش که ماهی برآمدی
غزل شماره ۴۳۹ حافظ عاشقانهایست که شاعر در غیاب سه ساله شاه شجاع و هنگامی که شاه محمود حاکم شیراز…
غزل شماره ۴۳۸ حافظ: سبت سلمی بصدغیها فؤادی
غزل شماره ۴۳۸ حافظ یکی از شیرینکاریهای شاعر است که در سالهای آخر عمرش به صورت ملمّع ساخته، برای سرودنش…
غزل شماره ۴۳۷ حافظ: ای قصه بهشت ز کویت حکایتی
غزل شماره ۴۳۷ حافظ در مدح خواجه تورانشاه وزیر شاه شجاع سروده شده و حافظ در مطلع غزل خواجه وزیر…
غزل شماره ۴۳۶ حافظ: آن غالیه خط گر سوی ما نامه نوشتی
غزل شماره ۴۳۶ حافظ مربوط به دورانی است که شاعر در تبعید و در شهر یزد اقامت داشته و مخاطب…
غزل شماره ۴۳۵ حافظ: با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی
غزل شماره ۴۳۵ حافظ بازگو کننده تمام نکات عرفانی مورد تصدیق عرفاست. او این نکات را در قالب ایما و…
غزل شماره ۴۳۴ حافظ: ای دل مباش یک دم خالی ز عشق و مستی
غزل شماره ۴۳۴ حافظ خطاب به دل شاعر بیان میشود و در حقیقت مخاطب آن همه انسانها هستند. این غزل…
غزل شماره ۴۳۳ حافظ: ای که بر ماه از خط مشکین نقاب انداختی
غزل شماره ۴۳۳ حافظ غزلی در مدح شاه یحیی است و پس از توصیفات زیبا، در بیت آخر به نام…
غزل شماره ۴۳۲ حافظ: مخمور جام عشقم ساقی بده شرابی
غزل شماره ۴۳۲ حافظ محصول ایام جوانی شاعر و احتمالا در استقبال از غزل عطار، شاه نعمت الله ولی، اوحدی…
غزل شماره ۴۳۱ حافظ: لبش میبوسم و در میکشم می
غزل شماره ۴۳۱ حافظ سراپا عاشقانه محصول جوانی شاعر است که ذهن شاعر دربست در تصرف افکار عاشقانه بوده است.…