ستاره | سرویس روانشناسی – در میان فتیشهای مربوط به اعضای بدن، فتیش پا (فوت فتیش – Foot Fetish) و انگشت بالا رایجترین فتیش است. اصلا شاید خود شما هم برایتان سوال باشد که فوت فتیش جزو فتیشهای شما هست یا خیر؟ برای پیدا کردن بینش مناسبی نسبت به فوت فتیش اول از تعریف فتیش و انواع فتیش شروع میکنیم تا به تعریف فوت فتیش و فتیش بیمارگونه برسیم؛ در نهایت مقاله را با بیان ارتباط فوت فتیش با اختلالات روحی روانی به پایان میرسانیم.
فتیش چیست؟
واژه فتیش در انگلیسی به معنای بت میباشد و شما مشخصا میدانید که بت یعنی چه! جسمی فاقد آن ارزشی که برایش تصور میشود… و شخص به پرستش آن روی میآورد. اما مفهوم فتیش بسیار فراتر از اینهاست. اگر بخواهیم نگاهی کلی به آن داشته باشیم میتوان گفت که هر انسانی دارای سلیقه جنسی خاص خود یا فتیش مختص خودش است. به عبارتی همه انسانها در مسائل جنسی خود دارای فتیش (یا همان سلیقه) هستند. همانطور که مردی خانم سفید پوست با چشمان مشکی را برای رابطه میپسندد و مرد دیگری موردی کاملا برعکس را ترجیح میدهد. یا خانمی برایش ته ریش داشتن مرد مهم است، ولی خانم دیگری صورت کاملا اصلاح شده را میپسندد. تا اینجا میتوان گفت: فتیش یک گرایش عمومی و عادی است. همه این فتیش دوستیها هم به رابطه جنسی که مقصد اصلی هر دو طرف درگیر در رابطه است ختم میشود. اما مشکل از آنجا آغاز میشود که فکر و ذکر یک طرف رابطه فقط خود فتیش باشد و از رسیدن به هدف فتیش لذت کافی ببرد؛ جوری که دیگر تمایلی به انجام رابطه نداشته باشد. اصلا چرا رابطه جنسی هدف است؟ رابطه جنسی به خودی خود هدف نیست. ولی اگر از بین ۲ زوج یکی از آنها تمایل به رابطه جنسی داشته باشد آنگاه تبدیل به یک هدف میشود! همین مساله فتیش بیمارگونه را آزاردهنده میکند.
انواع فتیش
از بحث قبلی، می رسیم به دستهبندی فتیشها که بطور ضمنی بیان شد: دسته اول فتیشهای عادی هستند. فتیشهای عادی بخش مهمی از تحریکات قبل رابطه و حین رابطه جنسی را در بر میگیرند. اما رسیدن به خودشان هدف نیست و فقط در تحریک اشخاص نقش دارند. دسته دوم فتیش بیمارگونه است. به تعبیر بسیاری از روانشناسان این فتیش نوعی اختلال روحی است که بصورت ابراز تمایل و جاذبه جنسی غیر طبیعی و غیر معمول نسبت به اشیا مادی (همچون لاستیک، چرم، پارچه و..) یا عوامل دیگر (همچون اندامی از بدن) بروز میکند و زندگی فرد را دچار اختلال میکند. این بیماری اولین بار توسط آلفرد بینت شاخته و معرفی شد.
پس همه فتیشهایی که وجود دارند میتوانند یا فتیش عادی باشند یا اینکه از نوع شدید آن (فتیش بیمارگونه) باشند.
فتیشها تنوع زیادی دارند، اما رایجترین فتیشها، فتیشهای مرتبط با اعضای بدن یا فتیشهای مرتبط با اشیائی است که معمولاً در ارتباط با اعضای بدن هستند (۳۳ و ۳۰ درصد به ترتیب).
فتیشها تنوع زیادی دارند، اما رایجترین فتیشها، فتیشهای مرتبط با اعضای بدن یا فتیشهای مرتبط با اشیائی است که معمولاً در ارتباط با اعضای بدن هستند (۳۳ و ۳۰ درصد به ترتیب).
در بین کسانی که اعضای بدن را میپسندیدند، فتیش پا و انگشت دارای بالاترین میزان بود و ۴۷ درصد اشخاص شرکتکننده به این فتیش علاقه داشتند. در بین اشخاصی (عموماً مردها) که بیشتر اشیاء مرتبط با اعضای بدن را میپسندیدند، پاپوشها (کفش، چکمه و …) با ۶۴ درصد دارای بیشترین طرفدار بودند. پس همانطور که میبینید فوت فتیش جزو فتیشهای پرطرفدار است.
فوت فتیش چیست؟
حالا از تعریف فتیش به تعریف فوت فتیش میرسیم. فوت فتیش یعنی همان سلیقه جنسی که در آن شخص به پاهای شریک جنسیاش علاقه دارد؛ که این علاقه میتواند همانند علاقه همه مردان دیگر به سایر اندامهای زنانه یا علاقه همه زنان به ویژگیهای مردانه باشد. اگر این علاقه از عرف خودش خارج شود، دیگر حالت همان فتیش بیمارگونه دارد.
چرا میگوییم فتیش بیمارگونه؟
دقیقا این سوال برای خود من هم پیش آمده، چون خود شخصی که فتیش دارد از داشتن این فتیش چندان ناراضی نیست. مگر اینکه در رسیدن به آن مشکلی داشته باشد. اگر دو شخص درگیر در رابطه فتیشهای مکمل داشته باشند (مثلا یک نفر فوت فتیش داشته باشد دیگری هم از ماساژ و ابراز عشق به پاهایش لذت ببرد.) این فتیش واقعا برای هیچ کدام مشکلی ایجاد نکرده و تنها مشکلی که دارد این است که منجر به رابطه جنسی عادی که باعث تولید فرزند میشود نخواهد شد. شاید این مساله ریشه در فرهنگ و مذهب افراد داشته باشد که بقای نسل را بسیار مهم میشمارند. بهرحال مهمترین چیز در مورد فتیش بیمارگونه این است که باید قبل از شکلگیری یک رابطه پایدار، به طرف مقابل اطلاع داده شود. حالا هر چقدر که گفتنش مشکل باشد. چون شاید طرف مقابل پس از ازدواج نتواند با این موضوع کنار بیاید.
فوت فتیش و مشکلات روحی روانی
اما جدای از تعارض فرهنگ و مذهب با مبحث فوت فتیش بیمارگونه، بسیاری از روانشناسان اعتقاد دارند که افراد مبتلا به فوت فتیش دچار خود کمبینی و تمایل به انتقامگیری از خود میباشند. یا گاهی این گرایش ریشه در عقدهها و حسرتهای جنسی این افراد دارد. مخصوصا اگر در دوران بلوغ انرژی بالای جنسی آنها در جهت درستی هدایت نشده باشد. حالا این تمایل به پا میتواند بگونهای نمود این مشکلات روحی در سلیقه جنسی آنان باشد. اگر واقعا منشا فوت فتیش این افراد همین مشکل باشد پس آنها با حل کردن صورت سوال (یعنی رسیدگی به مشکل خود کم بینی یا هر مشکل دیگر) میتوانند به تدریج یک رابطه عادی را تجربه کنند.
سخن آخر
بهرحال به تعداد انسانهای روی زمین میتواند گرایش وجود داشته باشد! خصوصا در یک بحث تنوع پذیر مثل روابط جنسی و تمام این گرایشها تا زمانیکه باعث آسیب به خود فرد و شخص دیگری نشود قابل احترام هستند. تنها موضوعی که وجود دارد هدایت افراد در مسیر درست است و بدیهی است که این هدایت با مذمت، توهین، سرزنش، تحقیر و تابو پنداری امریست ناشدنی! در برخورد با گرایشات جنسی گوناگون آن هم با موضوعی مانند فوت فتیش بیمارگونه که واقعا تا خود شخص دچارش نشود نمیتواند حس و حال شخص مبتلا را درک کند، باید یک رویکرد سیستماتیک فراتر از امر و نهی کردن در پیش گرفت و ریشه این تمایلات را پیدا کرد.
امیرحسین
سلام من به پای هم جنس خودم خیلی علاقه دارم باید چیکارکنم که این مشکل حل شود
پریسا رودحله
سلام
شناخت درمانی، رفتار درمانی، مشاوره روانشناسی، روان درمانی، هیپنوتیزم و یا هیپنوتراپی و … از جمله راههای درمانی هستند که باید توسط یک متخصص کاربلد مدیریت شوند
بدون نام
واقعاا خوب بود
حسام
مطلب جامع و مفیدی بود ممنون
علی
ممنون از مقاله خوبتون