رک بودن به چه معنا است؟
رُک بودن در لغت به معنای با صراحت صحبت کردن و داشتن جسارت در بیان حقیقت است و مفهوم آن به معنای با صراحت صحبت کردن در مورد مسائل خود فرد است. صراحت در گفتار از سوءتفاهمها و بی احترامیها جلوگیری میکند و به همین خاطر فرد میتواند با اعتماد به نفس و اطمینان خاطر بیشتری نظرات خود را بگوید. در واقع تنها با داشتن یک رفتار قاطعانه میتوانیم مسائل تعیین کننده و مهم در ارتباطات اجتماعی را مطرح کنیم.
تفاوت رک بودن با بی ادبی در چیست؟
ستاره | سرویس روانشناسی – بیشتر افراد رک بودن را یک صفت پسندیده میدانند و افرادی که چنین ویژگی رفتاری دارند به داشتن این نوع از رفتار افتخار میکنند، اما مسئله بسیار مهمی که وجود دارد و باید به آن توجه کرد این است که بسیاری از افراد مفهوم درست رک صحبت کردن را نمیدانند. این افراد به اشتباه و یا به بهانه داشتن این صفت رفتاری، هر چه به ذهنشان میرسد را بیان کرده و بی پرده به قضاوت دیگران میپردازند و در نتیجه باعث رنجیدگی اطرافیان میشوند. این رفتار در واقع بی ادبی به حساب آمده و لازم است که افراد بتوانند مرز بین رک بودن و بی ادبی را روشن و مشخص کنند.
مرز رُک بودن با بی ادبی
برای آن که بین رک بودن و بی ادبی تمایز قائل شویم و هرگونه سخن بی پرده را که باعث ناراحتی و رنجش در دیگری میشود را به پای رُک بودن نگذاریم، باید درک بهتری از مرز بین رک بودن و بی ادبی داشته باشیم:
- فرد رک گو تنها در مورد مسائل خود نظر میدهد و در مورد مسائل دیگران اظهار نظری نمیکند.
- فرد رک گو در صورتی درباره مسائل دیگران اظهارنظر میکند که نظر او را خواسته باشند و این اظهارنظر در کمال ادب و احترام است.
- بی پرده و با صراحت صحبت کردن در مورد مسائل دیگران و استفاده از لغات توهین آمیز و وقیحانه از نشانههای رُک بودن نیست.
- فرد رک گو قبل از هر صحبتی به پیامدهای حرفش بر روی دیگران فکر میکند.
تفاوت رُک بودن با بیشعوری چیست؟
تفاوت بین رک بودن و بیشعوری یا گستاخی مرز باریکی دارد! برخی افراد همیشه در حال مسخره کردن دیگران هستند و در زمان گفتگو و معاشرت از کلمات رکیک و ناسزا استفاده میکنند؛ این افراد آداب و رسوم تربیت را فراموش کرده و رفتارشان را با عنوان راحتی در ارتباط توجیه میکنند. بی شعوری نام دیگری است که بر روی این نوع رفتار بی ادبانه میتوان گذاشت. فرد بی شعور کسی است که آگاهانه و برای تفریح دیگران را آزار میدهد و از آن لذت میبرد. چنین فردی باعث میشود به این باور و احساس برسیم که وجودمان هیچ ارزشی ندارد. بیشتر مردم تصور میکنند کلمه “بیشعور” به معنای فحش و ناسزاست، اما بهتر است این کلمه را در دسته کلمات توهین آمیز قرار ندهیم و آن را اصطلاحی برای بیان مجموعهای از خصوصیات اخلاقی و رفتاری ناپسند فرد بدانیم؛ حتی در بعضی مواقع هم میتوان بی شعوری را یک بیماری روحی و روانی در نظر گرفت.
شاید تاکنون نام کتاب “بی شعوری” اثر خاویر کرمنت را شنیده باشید، خاویر کرمنت بی شعوری را مانند یک ماده مخدر اعتیاد آور میداند که افراد بی شعور به آن مبتلا هستند و باید تحت درمان و ترک این اعتیاد قرار بگیرند. البته کرمنت تاکید دارد که بیماری بیشعوری درمان پذیر است و همه میتوانند آن را ترک کنند.
رُک بودن بیش از حد چه نتیجهای دارد؟
همانطور که زیاده روی در هر کاری باعث بروز مشکلاتی برای فرد میشود، زیادی رک بودن نیز باعث به وجود آمدن مشکلاتی در روابط شخص شده و اثرات مثبت آن را از بین میبرد و کم کم رک بودن از حالت جسارت کردن در بیان حقیقت به توهین کردن تغییر ماهیت میدهد. باید توجه داشت که برای صریح سخن گفتن لازم است شرایط و موقعیت به خوبی سنجیده شود، چون اگر یک سخن صریح در شرایط مناسب مطرح نشود به جای تأثیر مثبت و گرفتن یک نتیجه مطلوب باعث به وجود آمدن ناراحتی، کدورت و سوتفاهم در اطرافیان خواهد شد.
اگر شخص رُک گو قصد رنجاندن دیگران را داشته باشد و از روی قصد با صراحت صحبت کرده و در این کار زیاده روی کند در حقیقت به مخاطب خود یک آسیب روانی وارد میکند. برخی افراد زمانی که به طرف مقابل حسادت کرده یا میخواهند از مخاطب خود انتقام بگیرند، احساسات درونی خود را در قالب بی پرده گویی و صراحت کلام افراطی به مخاطب نشان میدهند.
فواید رُک بودن چیست؟
فرد رُک گو مواضع و چارچوب روشنی در مقابل دیگران دارد و روشن کردن این چارچوب و مواضع باعث میشود دیگران به نظر، حریم و سلیقه او احترام بگذارند و آگاهانه یا ناآگاهانه قصد شکستن این چارچوبها و حریمها را نداشته باشند. رک بودن باعث میشود:
- از تحمیل شدن مسائل و کارها بر ما جلوگیری شود.
- تصویر روشنی از ما به دیگران نشان میدهد به همین علت دیگران متوجه میشوند با ما چگونه رفتار کنند و ما به چه چیزهایی علاقه داریم.
- رک بودن باعث میشود در بیان خواستههای خود راحت باشیم و منظور خود را بدون به وجود آمدن هیچ گونه سو تفاهمی به اطرافیان برسانیم.
پیامدهای عدم رُک گویی چیست؟
از مشکلاتی که وقتی نمیتوانیم با صراحت صحبت کنیم با آن رو به رو میشویم، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- رک نبودن از عدم اعتماد به نفس و ارزشمند ندانستن خود سرچشمه میگیرد. افرادی که رک گو نیستند در بیان نیازها و خواستههایشان که از حقوق اولیه هر انسانی است دچار مشکل میشوند، به همین خاطر احساس ناکامی کرده و همین احساس برآورده نشدن نیاز باعث بروز افسردگی در فرد میشود.
- فردی که نتواند رک گو باشد قادر نخواهد بود نظر خود را با صراحت بیان کند در نتیجه مجبور است مطابق میل دیگران رفتار کرده و این امر باعث میشود از خودش رضایت نداشته باشد.
- وقتی فرد به طور دائم مطابق میل دیگران رفتار کند باعث میشود از دیگران هم همین انتظار را داشته باشد. این فرد انتظار دارد بدون آن که با صراحت خواستههای خود را بیان کند دیگران خواستههای او را متوجه شوند.
چگونه فردی رک گو باشیم؟
برای آن که بتوانیم فردی رک گو باشیم لازم است اعتماد به نفس خود را افزایش داده و این افزایش اعتماد به نفس نیاز به آشنایی و تمرین مهارتهای گفتاری، اجتماعی و جمعی دارد. برای تمرین رک گویی میتوان از جمعهای دوستانه و خانوادگی شروع کرد. سعی کنید که مهارتهای رفتاری و اجتماعی را تمرین کرده، در این نوع جمعها فعالتر باشید و به تدریج با بالا رفتن اعتماد به نفس دامنه ارتباطات خود را افزایش دهید. باید یاد بگیرید که از صحبت کردن در جمع نترسید.
نتیجه گیری
به طور کلی رک بودن یعنی فرد بی تعارف و قاطعانه صحبت کند در صورتی که بی ادبی یا بی شعوری، توهین و اهانت به دیگران محسوب میشود. تاثیر رک گویی در روابط افزایش اعتماد است. به افراد صادق و صریح بیشتر میتوان اعتماد کرد؛ چراکه میتوان یک پیش بینی درست از رفتار فرد داشت و مطمئن بود کلامش صادقه و بدون تظاهر است.
شما چگونه فردی هستید؟ اگر شما فردی رُک گو هستید این رفتار چه پیامدهایی برای شما داشته است؟ در غیر این صورت به دلیل نداشتن این ویژگی رفتاری با چه مشکلاتی مواجه شدهاید؟ لطفا تجربیات و نظرات خود را در قسمت “ارسال نظرات” با ما و دیگر مخاطبین ستاره به اشتراک بگذارید.