زيباكلام: عبور از روحانی يعنی هموار كردن راه پوپوليسم

“از رايي كه در ارديبهشت ١٣٩٦ داديم، دفاع مي‌كنيم و به خوبي مي‌دانيم كه چه تصميم مهمي گرفتيم، ولي به همان ميزان حق داريم و وظيفه داريم كه از تصميمات و سياست‌هاي نادرست و مساله‌دار انتقاد كنيم و اينها دو روي يك سكه و واقعيت هستند.”

در روزهای اخیر و به‌خصوص بعد از ارائه لایحه بودجه سال ۹۷ از سوی دولت به مجلس شورای اسلامی، انتقادهایی نسبت به عملکرد دولت مطرح شده‌ است؛ برخی از پشیمانی رای خود به روحانی گفته‌اند و برخی نیز گفته‌اند علی‌رغم انتقادهایی که به دولت دارند اما همچنان از دولت حمایت خواهند کرد.

زيباكلام: عبور از روحانی يعنی هموار كردن راه پوپوليسم 
 
در همین‌باره صادق زيباكلام، فعال سیاسی اصلاح‌طلب با انتشار یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشته است: نارضايتي از دولت آقاي روحاني چه در شهرستان‌ها و چه درتهران از اوايل سال تحصيلي خيلي پررنگ بود و اين را در گردهمايي‌هاي دانشجويي مي‌ديدم. حتي در اجتماعاتي كه قبل از اينكه دانشگاه‌ها باز شوند، در تابستان و مناسبت‌هاي مختلف مي‌رفتم، اين امر قابل مشاهده بود. با شروع سال تحصيلي نارضايتي‌ها پررنگ‌تر شد. 
 
بنده خيلي در دوران انتخابات رياست‌جمهوري دوازدهم براي حمايت از آقاي روحاني كمپين كرده بودم. از اين حيث خيلي در معرض انتقاد قرار مي‌گرفتم. برخي من را متهم مي‌كردند كه قصد فريب راي‌دهندگان را داشته‌ام. در عين حال برخي هم معتقد بودند كه صادقانه از مردم خواسته‌ام تا به آقاي روحاني راي دهند و خودم هم فكر نمي‌كردم كه آقاي روحاني چنين عملكردي داشته باشد.

این استاد دانشگاه افزوده است: نخستين اما و اگرها، در فكر فرو رفتن‌ها و نارضايتي‌ها در جريان معرفي كابينه به وجود آمد؛ وقتي كه آقاي روحاني از اهل سنت، كردها و زنان در كابينه دعوت نكرد. اين موج سرخوردگي آن زمان شكل گرفت. همچنين در نخستين گفت‌وگوي تلويزيوني با مردم در آبان ماه اعتراضات مردم خيلي بيشتر شد. سخنراني آقاي روحاني در تلويزيون بسيار نااميد‌كننده بود و در اين گفت‌وگو آقاي روحاني وارد مشكلات و مسائل واقعي و جدي جامعه نشد.

زیباکلام می‌نویسد: اين صحبت در بين اصلاح‌طلبان مطرح شد كه آقاي جهانگيري چه بايد بكند و بايد اصلاح‌طلبان چه واكنشي در مقابل دولت داشته باشند. خيلي از اصلاح‌طلبان به سبب حمايت از دولت در معرض اتهام بودند. همچنين در ميان رهبري اصلاح‌طلبان اين سوال كه «با روحاني چه بايد كرد» طرح شد. به موازات طرح اين پرسش گفته شد كه بهتر است تا آقاي جهانگيري در دولت نماند چون عدم محبوبيت دولت مي‌تواند براي آقاي جهانگيري مضر باشد.

 
برنامه اقتصادي آقاي روحاني به گونه‌اي نبود كه اميد داشته باشيم تا در انتهاي تونل بعد از چهار سال نوري دميده خواهد شد. برخي اصلاح‌طلبان معتقد بودند كه اگر آقاي جهانگيري از دولت كنار بكشد، مي‌تواند يكي از گزينه‌هاي جدي اصلاح‌طلبان براي ١٤٠٠باشد اما اگر در دولت بماند شانس اينكه نامزد جدي اصلاح‌طلبان باشد، از بين مي‌رود. اين بود كه هشتگ عبور از روحاني و كمپين از راي به روحاني پشيمانيم مطرح شد.
 
اصولگرايان از اين مساله استقبال كردند. آنها از بحراني كه در بين اصلاح‌طلبان به وجود آمده، خوشحال بودند. دو نوع واكنش در بين اصلاح‌طلبان ديده شد. عده‌اي سياست صبر و انتظار را در پيش گرفتند و در مقابل او سكوت كردند تا گام‌هاي مثبتي از سوي دولت در آينده برداشته و از ابعاد نارضايتي‌ها كاسته شود. عده‌اي ديگر از اصلاح‌طلبان مي‌گفتند كه بايد سياست عبور از روحاني دنبال شود. آنها معتقد بودند كه اگرچه اصلاح‌طلبان از روحاني حمايت كردند اما دولت پاسخگوي شعارهايش نبوده است و ديگر دليلي ندارد كه از او حمايت شود.

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب نوشته است: من برخلاف عده‌اي از اصلاح‌طلبان معتقدم ما بايد به حمايت از او ادامه دهيم. همچنين آقاي جهانگيري بايد در دولت بماند. اگرچه جدا شدن آقاي جهانگيري از دولت به نفع او خواهد بود و شانسش در انتخابات ١٤٠٠ از بين نخواهد رفت اما شكست آقاي روحاني ميخي بر تابوت دولت خواهد كوبيد.

 
اگر آقاي جهانگيري جدا شود، احتمال عدم موفقيت دولت تبديل به يقين خواهد شد و حركت دولت به سمت دره قطعي خواهد بود. نبايد بر اساس خدشه‌دار شدن اعتبار اصلاح‌طلبان سياستي را انتخاب كرد. شكست آقاي روحاني فقط شكست او نخواهد بود بلكه اين مساله به زيان منافع ملي كشور خواهد بود و كشور در نتيجه شكست آقاي روحاني متضرر مي‌شود.
 
اينكه روحاني نتوانسته از نظر اقتصادي موفق شود باعث مي‌شود تا كشور متضرر شود. همان‌طور كه سياست‌هاي رييس‌جمهور در سال‌هاي ٨٤ تا ٩٢ كشور را به عقب راند، عدم موفقيت دولت آقاي روحاني باعث عدم موفقيت كشور خواهد شد.
 
بهتر است كه به جاي دست شستن از روحاني تلاش كنيم تا دولت شكست نخورد. چون در اين صورت اين مردم هستند كه هزينه‌اش را مي‌دهند. دليل ديگر اين است كه اگر روحاني شكست بخورد، برخلاف تصور خيلي‌ها راه براي آقايان لاريجاني، باهنر، ضرغامي، محسن رضايي يا قاليباف باز نمي‌شود.
 
اين تصوري است كه اصولگرايان معتدل دارند. آنها سخت در اشتباه هستند. آقاي روحاني اگر شكست بخورد راه براي پوپوليسمي كه در سال ٨٤ ظهور كرد، باز مي‌شود. در سال‌هايي كه خاتمي رييس‌جمهور بود نارضايتي‌هايي به وجود آمد كه نهايتا منجر شد تا پوپوليسم آقاي احمدي‌نژاد پيروز شود. اگر از روحاني عبور كنيم، همان داستان سال ٨٤ تكرار خواهد شد. اين دليل اصلي‌اي است كه نبايد از روحاني عبور كرد. بايد به روحاني بچسبيم و تمام توان را به كار ببريم تا رييس‌جمهور را به سمت روحاني‌اي كه در زمان انتخابات بود، سوق دهيم. مطالبات را مطرح كنيم. اين كار خيلي دشوار است.
 
امروز با روحاني‌اي طرف هستيم كه مي‌خواهد با رضايت اصولگرايان حركت كند. نبايد بگذاريم روحاني منافع سياسي خودش را دنبال كند بلكه بايد او را به سمتي بكشانيم كه مطالبات مردم را برآورده كند. امروز عبور از روحاني يعني هموار كردن راه براي پوپوليسم و ما نبايد اين اشتباه را براي بار دوم تكرار كنيم.

روحانی عقب‌نشینی کرده است؟

احمد غلامی. سردبیر روزنامه شرق نیز در یادداشتی نوشته است: هنوز مدت‌زمان چنداني از دوره دوم رياست‌جمهوري حسن روحاني نگذشته كه موجي از انتقادات در شبكه‌هاي اجتماعي به‌‌راه افتاده است. در سطح جامعه و در گفت‌وگوي ميان مردم كوچه‌وبازار نيز نقل مجالس بيش از هرچيز، انتقاد از دولت روحاني و عملكرد آن است؛ دولتي كه دوره نخست خود را با مسائل و مصائب سياست خارجي منطقه‌اي و جهاني پشت‌سر گذاشت.

 
در تمام آن چهار سال برخي صاحب‌نظران ازجمله اصلاح‌طلبان، دولت را خطاب قرار مي‌دادند كه براي هميشه نمي‌توان خلأ سياست داخلي را با سياست خارجي پُر كرد. با فروكش‌كردن مسائل منطقه، جنگ با داعش، بحران عراق و كردستان يكباره چنان فضاي خالي‌ای در سياست داخلي ايجاد شده است كه مخالفان دولت مي‌توانند از آن استفاده كنند.
 
حسن روحانيِ خوش‌اقبال اين‌بار با بداقبالي مواجه شد و آن بداقبالي، تقارن اين فضاي تهي با ارائه لايحه بودجه به مجلس بود. لايحه‌اي كه براي اقشار فرودست و كم‌درآمد جامعه حامل هيچ خبر خوشي نيست؛ زیرا در تبصره ١٤ ماده واحده اين لايحه آمده است قریب‌ به نیمی از جمعیت یارانه‌بگیران از بودجه سال آینده حذف خواهند شد.
 
طرح درستی یا نادرستی حذف یارانه‌ها از منظر شاخصه‌های اقتصادی، در این متن به‌کار نمی‌آید؛ اما اثر منفی این حذف، در کوتاه‌مدت بی‌تردید به وجهه مردمی دولت روحانی آسیبی جدی وارد خواهد کرد.
 
خاصه اینکه تنها دستاورد دولت روحانی در حوزه بهداشت، طرح بیمه سلامت بود که سرنوشت خوشایندی پیدا نکرد. اینک دولت روحانی با دو وضعیت مخاطره‌آمیز روبه‌رو است: خلأ سیاست داخلی و نیز نارضایتی مردم از شرایط اقتصادی که در این تقارن ناخوشایند با هم درمی‌آمیزند و سیاستی را بازتولید می‌کنند که نه به نفع دولت است و نه به سود مردم؛ درست مانند سقوط ستاره‌ها در سیاه‌چاله‌ها. ازاین‌رو، در افواه مردم این شایعه پا گرفته که روحانی در برابر جناح‌های مخالف دولت عقب‌نشینی کرده و جانب مصلحت را گرفته است.
 
اثبات درستی یا نادرستی این شایعه از سوی دولت و حامیانش، هیچ تأثیری در احیای «مردم» ندارد؛ مردمی که با هزاران امید و آرزو پای صندوق‌های رأی رفتند و به روحانی رأی دادند. به ‌نظر می‌رسد آنچه بیش از همه مردم را سرخورده کرده، باور آنان به این نکته است که روحانی دیگر نیازی به رأی مردم ندارد! و اینک بیش از هرچیز در پی ماندن در قدرت است. شاید این حرف‌و‌حدیث‌ها پایه و مبنای چندانی نداشته باشد؛ اما هرچه هست، باور مردم به دولت روحانی و فراتر از آن سیاست را خدشه‌دار کرده است.
 
مردم احساس می‌کنند فریب خورده‌اند و هیچ‌چیز خطرناک‌تر و تاریک‌تر از این تفکر نیست که مردمی فریب خود را بپذیرند. به هر تقدیر شرایط برای دولت روحانی مطلوب نیست، بااینکه پیش از روی‌کارآمدن دوباره دولت روحانی برخی از متفکران و اقتصاددانان هشدارهایی مبنی بر امتداد وضعیت اقتصادی و رکود سیاسی داده بودند؛ اما انتقادات و جو اخیر نشان می‌دهد مردم انتظاری بیشتر داشتند. هرقدر زمان بگذرد و خلأ سیاست دامنه‌دارتر شود و اقتصاد مردم بر وفق مرادشان نباشد، وضعیت بغرنج‌تر خواهد شد. 

منبع: روزنامه اعتماد

یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط

نظر خود را بنویسید