ستاره | سرویس روانشناسی – همه افراد در زندگی تصمیمات زیادی میگیرند، مدیران در مورد استخدام کارمندان، کارمندان در انتخاب شغل، سرمایه گذاران در یافتن فضای مناسبی برای سرمایه گذاری، جوانان در انتخاب رشته و… به گفتهی روانشناسان، اعتماد به نفس کاذب، معمولا به طرق مختلف مهارت تصمیم گیری را مختل میکند. در ادامه سه روشی که این خصیصه به زندگیتان ضربه میزند را خواهید خواند.
تاثیر منفی اعتماد به نفس کاذب بر تصمیم گیری
در فیلم Trouble With the Curve کلینت ایستوود، یک استعداد یاب بازی بیس بال است که سالها برای باشگاه «دلاوران آتلانتا» فعالیت میکند. اما او روش متفاوتی در ارزیابی بازیکنان دارد. او در برابر یک استعدادیاب جوان قرار میگیرد که بجای تماشای بازی بازیکنان، از آمار و ارقام برای ارزیابی استفاده میکند. این استعداد یاب جوان، ایستوود را به چالش میکشد.
ایستوود به دلیل سن بالا و مشکلات بینایی، در واپسین روزهای کاریش به صدای توپ گوش میداد و از دخترش میخواست تا نحوهی پرتابها را تماشا کند و به او گذارش دهد. او نتیجه میگیرد که اگرچه بازیکن میتواند ضربات مستقیم و محکمی بزند، اما در ضربات منحنی ناتوان است؛ و پیشنهاد میکند که این بازیکن را رد کنند.
درمقابل اما، استعدادیاب جوانتر، بر اساس داده ها، به باشگاه پیشنهاد میکند که او را انتخاب کنند. او درنهایت حرف خود را به کرسی مینشاند و احتمالا میتوانید حدس بزنید که داستان چگونه پیش میرود. حق با ایستوود بوده و بازیکن در ضربات منحنی دچار مشکل بود.
این فیلم برای مخاطب به تصویر میکشد که چگونه اعتماد به نفس کاذب، که باعث میشود باور داشته باشید اعتقادات دقیقتر و کامل تری نسبت به واقعیت دارید، تصمیم گیری را مختل میکند. اما چگونه؟
ایستوود به دلیل سن بالا و مشکلات بینایی، در واپسین روزهای کاریش به صدای توپ گوش میداد و از دخترش میخواست تا نحوهی پرتابها را تماشا کند و به او گذارش دهد. او نتیجه میگیرد که اگرچه بازیکن میتواند ضربات مستقیم و محکمی بزند، اما در ضربات منحنی ناتوان است؛ و پیشنهاد میکند که این بازیکن را رد کنند.
درمقابل اما، استعدادیاب جوانتر، بر اساس داده ها، به باشگاه پیشنهاد میکند که او را انتخاب کنند. او درنهایت حرف خود را به کرسی مینشاند و احتمالا میتوانید حدس بزنید که داستان چگونه پیش میرود. حق با ایستوود بوده و بازیکن در ضربات منحنی دچار مشکل بود.
این فیلم برای مخاطب به تصویر میکشد که چگونه اعتماد به نفس کاذب، که باعث میشود باور داشته باشید اعتقادات دقیقتر و کامل تری نسبت به واقعیت دارید، تصمیم گیری را مختل میکند. اما چگونه؟
۱. دست بالاگرفتن دقت و عمق اطلاعات
مطالعات نشان میدهند که وکلا، پزشکان، پرستاران، مدیران، سرمایه گذاران و کارآفرینان تمایل زیادی دارند که تخصص خود را بیش از حد بالا بگیرند. در مطالعات اخیر که بر روی متخصصان بیهوشی انجام شد، مشخص شد که یکی از شایعترین اشتباهات شناختی در تشخیص اولیه بوده است. زمانی که متخصصان یک تشخیص ابتدایی صادر کردهاند، ویزیت مجددی انجام نشده است و این منجر به خطاهایی شد.
در تصمیم گیریهای حیاتی، شما باید همواره فرضیات، تعصبات و دانش خود را زیر سوال ببرید. هر کسی موقعیتهای مختلف را متفاوت درک میکند و تفسیر شما میتواند اشتباه باشد. به دنبال دیدهای متنوع باشید، ایدههای مختلفی پیدا کنید و از همهی اطلاعات به صورت سیستماتیک استفاده کنید. همانطور که مارک تواین اشاره کرده: «این ندانستنهایتان نیست که شما را به دردسر میاندازد، بلکه آنچه که دربارهاش اطمینان دارید است که مشکل ساز است.»
در تصمیم گیریهای حیاتی، شما باید همواره فرضیات، تعصبات و دانش خود را زیر سوال ببرید. هر کسی موقعیتهای مختلف را متفاوت درک میکند و تفسیر شما میتواند اشتباه باشد. به دنبال دیدهای متنوع باشید، ایدههای مختلفی پیدا کنید و از همهی اطلاعات به صورت سیستماتیک استفاده کنید. همانطور که مارک تواین اشاره کرده: «این ندانستنهایتان نیست که شما را به دردسر میاندازد، بلکه آنچه که دربارهاش اطمینان دارید است که مشکل ساز است.»
اگر می خواهید بدانید آدم متعصبی هستید یا نه، تست میزان تعصب را انجام دهید.
۲. نادیده گرفتن یا به دنبال اطلاعات مخالف نرفتن
همان مطالعه در رابطه با متخصصان بیهوشی، نشان داد که دلیل دوم اشتباهات رایج، دنبال نکردن یا عدم توجه به اطلاعاتی بود که تشخیص اولیه را به چالش میکشید. افرد تمایل دارند که از اطلاعات و دادههایی استفاده کنند که باورهای فعلی خودشان را پشتیبانی میکند. علاوه بر این، آنها اغلب در بررسی انتقادی آنچه که درحال رخ دادن است شکست میخورند.
افرادی که تصمیمات مهمی اتخاذ میکنند، باید بدون داشتن اعتماد به نفس کاذب، به صورت فعالانه به دنبال اطلاعاتی باشند که دادهها و حدسهایشان را زیر سوال ببرد یا حتی رد کند. جان بکسباون، مدیر سابق اجرایی شرکت General Growth Properties در رابطه با اینکه چگونه شرکتش در اوج دارای بیش از ۲۰۰ فروشگاه منطقهای بود و سهامش به قیمت ۶۷.۵۰ دلار به ازای هر سهم ارزش داشت. با این حال در سال ۲۰۰۸، این شرکت قرض سنگینی را بدهکار شد و مجبور به پرداخت ۲۲ درصد سود بود. با سقوط بازار اوراق بهادار، او هیچ راهی برای بازپرداخت قرضش نداشت و سهامش به طور چشمگیری افت کرد و ورشکست شد. او گفت که فرصتهای زیادی برای تهیهی این پول وجود داشتند که او رد کرده و تسلیم اعتماد به نفس کاذب مشاورانش شد. تصمیم گیرندگان همواره باید اطلاعات موجود درباره تصمیمات بزرگ را به چالش بکشند.
افرادی که تصمیمات مهمی اتخاذ میکنند، باید بدون داشتن اعتماد به نفس کاذب، به صورت فعالانه به دنبال اطلاعاتی باشند که دادهها و حدسهایشان را زیر سوال ببرد یا حتی رد کند. جان بکسباون، مدیر سابق اجرایی شرکت General Growth Properties در رابطه با اینکه چگونه شرکتش در اوج دارای بیش از ۲۰۰ فروشگاه منطقهای بود و سهامش به قیمت ۶۷.۵۰ دلار به ازای هر سهم ارزش داشت. با این حال در سال ۲۰۰۸، این شرکت قرض سنگینی را بدهکار شد و مجبور به پرداخت ۲۲ درصد سود بود. با سقوط بازار اوراق بهادار، او هیچ راهی برای بازپرداخت قرضش نداشت و سهامش به طور چشمگیری افت کرد و ورشکست شد. او گفت که فرصتهای زیادی برای تهیهی این پول وجود داشتند که او رد کرده و تسلیم اعتماد به نفس کاذب مشاورانش شد. تصمیم گیرندگان همواره باید اطلاعات موجود درباره تصمیمات بزرگ را به چالش بکشند.
۳. اطمینان بیش از حد به موفقیتهای پیشین
در سال ۲۰۱۲، Kodak ورشکستگی خود را اعلام کرد. جان کاتر، پروفسور بازنشسته دپارتمان بازرگانی دانشگاه هاروارد، اخیرا خاطر نشان کرد که شکست این شرکت، ناشی از خشنودی بیش از حد سران آن به دلیل موفقیت هایشان بود. Kodak، نوآوری و تغییر در فروشگاه هایش را متوقف کرده بود و احتمالا مدیر آن انتقادات کارکنانی که مشکلاتی را گزارش میکردهاند نادیده میگرفته.
اعتماد به نفس کاذب ناشی از موقفیتهای پیشین، منجر به تصمیم گیری ضعیف میشود. شرکتها و افراد باید موفقیتهای خود را جشن بگیرند، اما باید مراقب باشند که این موفقیتها چشمانشان را از دیدن واقعیتها کور نکند.
استعدادیاب جوان در فیلم دردسر با منحنیها (Trouble With the Curve) به دلیل اعتماد به نفس خود اخراج میشود. فضانورد، نیل آرمسترانگ، از طرفی دیگر، یکبار گفت: «خب، من فکر میکنم ما خیلی تلاش کردیم که گرفتار اعتماد به نفس کاذب نشویم، چراکه وقتی شما در این تله بیافتید، در همین لحظه است که چیزی به شما ضربه میزند.»
اعتماد به نفس کاذب ناشی از موقفیتهای پیشین، منجر به تصمیم گیری ضعیف میشود. شرکتها و افراد باید موفقیتهای خود را جشن بگیرند، اما باید مراقب باشند که این موفقیتها چشمانشان را از دیدن واقعیتها کور نکند.
استعدادیاب جوان در فیلم دردسر با منحنیها (Trouble With the Curve) به دلیل اعتماد به نفس خود اخراج میشود. فضانورد، نیل آرمسترانگ، از طرفی دیگر، یکبار گفت: «خب، من فکر میکنم ما خیلی تلاش کردیم که گرفتار اعتماد به نفس کاذب نشویم، چراکه وقتی شما در این تله بیافتید، در همین لحظه است که چیزی به شما ضربه میزند.»
نظر شما چیست؟ آیا تابه حال «اعتماد به نفس کاذب» شما را به بازی گرفته است؟ در مورد عدم اعتماد به نفس در ستاره بخوانید.
برگرفته از: forbes