گسترش ضرب المثل آب از دریا بخشیدن

ضرب المثل «آب از دریا بخشیدن» از ضرب‌المثل‌های فارسی است که معنای کار آسان و بدون هزینه برای دیگری کردن و منت گذاشتن می‌دهد. در این مطلب گسترش ضرب المثل آب از دریا بخشیدن به دو طریق داستان کوتاه و انشا انجام شده است.

آب از دریا بخشیدن

شاید شنیده باشید که کسی بگوید: «فلانی آب از دریا می‌بخشد.» اگر این ضرب المثل را نشنیده‌اید و یا معنی و مفهوم دقیق آن را نمی‌دانید با ما همراه شوید تا علاوه بر معنی و کاربرد آن، با گسترش ضرب المثل آب از دریا بخشیدن به دو طریق داستان کوتاه و انشا درباره این مفهوم بیشتر بدانید.

 

گسترش ضرب المثل آب از دریا بخشیدن
آب از دریا بخشیدن یکی از ضرب المثل‌های فارسی درباره آب

 

گسترش ضرب المثل آب از دریا بخشیدن

گسترش یک ضرب المثل می‌تواند به صورت داستان یا حکایت باشد و با یک روایت که در راستای ضرب المثل مورد نظر است مفهوم آن را ملموس‌تر کند. همچنین می‌تواند به صورت یک انشا نوشته شود و با یک متن زیبا و ادبی درباره ضرب المثل آن را بیان کند. در این مطلب پس از بیان کاربرد و معنا؛ به گسترش ضرب المثل آب از دریا بخشیدن به دو شیوه داستان و انشا می‌پردازیم.

کاربرد ضرب المثل:

این مثل کنایی زمانی به‌کار می‌رود که فردی کار ناچیز و بی اهمیتی برای دیگری انجام دهد و برای این کار متحمل هیچ سختی نشود اما از او انتظار تشکر نیز داشته باشد یا منتی بر سر او بگذارد. گفتنی است ضرب المثل «از کیسه خلیفه بخشیدن» نیز تقریبا معنا و کاربردی شبیه به این دارد اما کاربردش کمتر به منت‌گذاری اشاره دارد و بیشتر به بخشش از اموال دیگران و جای دیگر بدون لطمه به خود فرد اشاره می‌کند. 

معنا و مفهوم ضرب المثل:

  • معنا: فردی کار بی‌اهمیتی برای کسی انجام می‌دهد به طوری که کوچک ترین ضرری به او وارد نمی‌شود و توقع سپاسگزاری از فرد مقابل دارد.
  • مفهوم: منت و توقع سپاسگزاری از افراد دیگر از ویژگی‌های منفی و خصلت‌های نادرست انسان است که در این ضرب المثل به آن اشاره شده است. به گفته خداوند در قرآن، منت گذاشتن اجر کمک کننده را به کلی ضایع می‌کند.

 

گسترش ضرب المثل آب از دریا بخشیدن

…♣گسترش ضرب المثل آب از دریا بخشیدن♣…

 

داستان در مورد ضرب المثل آب از دریا بخشیدن

در روزگاران قدیم که هنوز آب معدنی و آب سرد کن و این جور چیزها اختراع نشده بود، افرادی بودند که سقا نام داشتند و با یک مشک آب سرد در کوچه و بازار راه می‌رفتند و به مردم آب می‌دادند. آن ها هم پیاله ای آب می‌نوشیدند و کمی پول به او پرداخت می‌کردند.

روزی مادر خلیفه از دنیا رفت و خلیفه به عنوان خیرات برای مادرش به تعدادی از سقاهای شهر پولی پرداخت کرد تا آن‌ها به رایگان به مردم آب بدهند و  نثار روح مادر خلیفه فاتحه بخوانند و صلوات بفرستند.

در همان روز مردی فرصت‌طلب به دیدار دوستش رفت. دوستش که مرد کچلی بود و همان روز مغازه خود را باز کرده بود دلش می‌خواست همه به مغازه او بیایند ، با او آشنا شوند و از او خرید کنند. مرد فرصت طلب از یکی از آن سقاها خواست تا جلوی مغازه مرد کچل بایستد و به رایگان به مردم آب بدهد. مرد کچل فکر کرد که دوستش برای جذب مشتری به سقا پول زیادی داده و او را نزدیک مغازه او ایستانده است. به همین دلیل از دوست خود بسیار قدردانی کرد و حسابی تحویل گرفت و برای تشکر مقداری تخم مرغ تاریخ‌دار به همراه تخمه آفتابگردان فرد اعلا و آبمیوه طبیعی پالپ دار به او داد؛ اما پس از ساعتی دید سقا می‌گوید: «آب را بنوشید و برای مادر خلیفه فاتحه ای بفرستید.»

مرد کچل ماجرا را فهمید. اینجا بود که خونش به جوش آمد و به دوست فرصت‌طلب خود رو کرد و گفت: «خجالت نمی‌کشی؟ از آب دریا می‌بخشی؟» مرد فرصت طلب گفت: «دیدی ضرب المثل را اشتباه گفتی؟ از کیسه خلیفه می‌بخشم.» مرد در حالی که سر کچل خود را می‌خاراند، مقداری هنگ نمود و فکر کرد که کدام ضرب المثل درست‌تر است. مرد فرصت طلب در حالی که با سرعت از او دور می‌شد، گفت: «زیادی فکر نکن. موهایت فر می‌خورد. از آب دریا بخشیدن و از کیسه خلیفه بخشیدن هر دو به یک معنی است.» مرد کچل تا آمد بگوید: «حداقل آن آبمیوه‌های طبیعی پالپ دار را پس بده، مرد فرصت‌طلب به خانه خود رسیده بود!

 

گسترش ضرب المثل آب از دریا بخشیدن

…♣گسترش ضرب المثل آب از دریا بخشیدن♣…

 

انشا در مورد ضرب المثل آب از دریا بخشیدن

شاید با آدم‌هایی مواجه شده‌اید که طوری وانمود می‌کنند که تمام کارهای دنیا به همت دست باکفایت آن‌ها انجام شده و دیگران از برکت وجود ایشان برخوردار می‌شوند؛ در صورتی که حاضر نیستند از خود کوچک‌ترین مایه ای بگذارند ولی منت آن‌ها بر سر دیگران سنگینی می‌کند و مدام توقع تشکر از سوی دیگران دارند.

برای مثال فردی که مدعی است همه جا آشنا دارد و با یک تلفن می‌تواند «سفارش» کند و آن وقت هر وقت فرد موفقی را در جایی می‌بیند، بر سر او منت می‌گذارد که تلفنی به فلان آشنای خود در فلان اداره کرده و باعث موفقیت فرد شده است. آن وقت انتظار دارد که آن فرد موفق از آن‌ها سپاسگزار باشد و دائما در مقابل او دست احترام بر سینه بگذارد و اگر کسی آن‌چنان که باید و شاید طبق انتظار او رفتار نکند، همه جا و در تمام جمع‌ها از نمک نشناسی فرد مورد نظر یاد می‌کند!

در فرهنگ غنی فارسی در مورد این افراد از مثل «آب از دریا بخشیدن» استفاده می‌کنند. انسانیت حکم می‌کند که همه افراد جامعه در مواردی که به یاری یکدیگر نیاز دارند، برای کمک به هم‌نوع خود از جان بکوشند و از هر گونه کمک به یکدیگر مضایقه نکنند. حتی اگر شده از جان و مال خود بگذرند تا دیگران را از مشکل برهانند و شادی و آرامش را به آن‌ها هدیه کنند و به قول سعدی «تو نیکی می‌کن و در دجله انداز» نه آن که اصطلاحا آن را به رخ فرد مقابل بکشند و توقع سپاسگزاری داشته باشند. در این صورت خود نیز از شادی حاصل از کار نیک کمک به دیگران برخوردار می‌شوند و لذت معنوی را در جان خود حس می‌کنند.

شما در چه مواقعی از این ضرب المثل استفاده کرده و یا آن را شنیده اید و چه ایده‌های دیگری برای گسترش ضرب المثل آب از دریا بخشیدن دارید؟ فراموش نکنید که نظرات خود را در بخش «ارسال نظر» وارد کنید و ما را در تهیه مطالب بهتر و آموزنده‌تر یاری دهید.

ضرب المثل‌ های ازدواج در شهر‌های مختلف ایران را نیز در ستاره بخوانید.

یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط

نظر خود را بنویسید