جریان سیال ذهن در روانشناسی
در این تکنیک، ذهنیات بر اساس شرایط و خارج از قواعد زمانی (حالتی در آینده، حال، گذشته دور یا خیلی نزدیک) بازیابی میشوند. در واقع قاعده و قانون مشخصی برای بیان خاطرات در ذهن وجود ندارد. کسی به غیر از خود فرد از این خاطرات و تک گویی درونی آگاهی ندارد و جریان سیال ذهن هر کس متوجه خود اوست.
جریان سیال ذهن در ادبیات و داستان نویسی
استفاده از این تکنیک در دورانی رواج پیدا کرد که هنرمندان به خاطر بی اعتمادی به جهان خارج و ناامیدی، به سمت درون خود گرایش پیدا کردند و تلاش نمودند تا بیشتر دنیای ناشناخته درون انسان را واکاوی نمایند. تکنیک جریان سیال ذهن از درون تاریکیها و ناامیدیهای هنرمندان رویید و به شیوهای از روایت داستان بدل شد که در آن تجربیات درونی و حسی شخصیتهای داستان در سطحی از ذهن بیان میشود که مرحله یا سطح پیشگفتار نام دارد.
سطح پیش گفتار
لازم است اشاره شود که سطح پیش گفتار ذهن در بخش آگاه ذهن قرار داشته و با ضمیر ناخودآگاه متفاوت است. اما در عین حال محتویات آن به طور کامل در گفتار منعکس نمیشود. فرض کنید فردی را برای اولین بار میبینید ممکن است در ذهن خود بگویید شبیه به فلان شخص است یا خیلی خوش قیافه است. این تنها از ذهن شما میگذرد و آن را به زبان نمیآورید.
سبک داستان نویسی جریان سیال ذهن
در این سبک داستانی، نویسنده فارغ از رئالیسم جبری، ذهنیات شخصیت داستان را بدون دستکاری و حتی بدون رعایت دستور زبان بیان کرده و این خواننده است که باید از میان این بی نظمیها و با قرار دادن تکههای پراکنده در کنار هم وقایع را کشف کند.
ویژگیهای آثار ادبی جریان سیال ذهن
- تکنیکها شامل تکگویی درونی مستقیم، تکگویی درونی غیر مستقیم، دیدگاه دانای کل و حدیث نفس است.
- تک گویی درونی مستقیم: در تک گویی درونی مستقیم تجربیات درونی شخصیت داستان مستقیما از ذهن او بیان میشود و حضور نویسنده به عنوان شخص سوم حس نمیشود. در واقع خواننده نیازی ندارد که توسط نویسنده راهنمایی شود.
- تک گویی درونی غیر مستقیم: در این تکنیک نویسنده نیز در داستان حضور داشته و با تک گوییهای درونی شخصیت پیش میرود. این نویسنده است که ذهنیات شخصیت را به خواننده منتقل میکند و به عنوان دانای کل و با زاویه دید سوم شخص ذهنیات شخصیت داستان را توصیف میکند.
- دانای کل و حدیث نفس: در داستان نویسی به شیوه جریان سیال ذهن از تکنیکهای نویسندگی دانای کل و حدیث نفس به شکل خاصی استفاده میشود. از آنجا که زمان جریان خطی ندارد؛ ممکن است نویسنده یا راوی بدون دلایل روشن یا توضیح خاصی، در زمانها و مکانهای مختلف جابهجا شود یا از اندیشهی کسی به اندیشه دیگری رفته و بازگردد.
- زبان داستان به شکلی استعاری است و با سه مقوله ابهام، شعرگونگی و دیگر ترفندها به زبان ذهن نزدیک میشود.
- دو زمان بیرونی و درونی وجود دارد.
- روابط علت و معلولی و طرح داستان حذف میشود.
- ماجرا و قصه، در مقایسه با بیان ذهنیات کمرنگ است.
- تسلسل زمانی رعایت نمیشود.
- دانای کل به شکل سنتی، حذف شده است.
برخی از آثار نوشته شده به شیوه جریان سیال ذهن
در ادبیات فارسی این شیوه برای اولین بار توسط صادق هدایت در «بوف کور» به کار گرفته شد و یکی از موفقترین آثار در این زمینه «شازده احتجاب» از گلشیری است. از جمله آثار دیگر میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- سنگ صبور صادق چوبک
- ملکوت بهرام صادقی
- قاعده بازی اثر هرمز شهدادی
- دلدادگی اثر شهریار مندنی پور
- سمفونی مردگان عباس معروفی
جیمز جویس، مارسل پروست و ویلیام فاکنر از نویسندگان پیشگام این سبک در غرب هستند. برخی از رمانهای معروف در ادبیات انگلیسی که از شیوه جریان سیال ذهن استفاده کردهاند عبارتند از:
- خشم و هیاهو نوشتهی ویلیام فاکنر
- موجها از ویرجینیا ولف
- یوللیس از جیمز جویس
- خانه از ویرجینیا ولف
سخن آخر
یکی از موانعی که باعث میشود درک رمانهایی که به شیوه جریان سیال ذهن نوشته شدهاند سخت باشد، عدم وجود نظم و طرحی منطقی در روایت است. شما به عنوان خواننده اگر بخواهید فهم درستی از چنین داستانهایی داشته باشید باید بتوانید قدم به قدم با نویسنده پیش رفته و با نفوذ در ذهن شخصیت داستان، زمان و مکان مختص به او را درک کنید. در این گونه رمانها آنچه بر هر چیزی اولویت دارد ابهام است و نویسنده شما را به یکباره و بی مقدمه به وسط داستان میکشاند. آگاهی از تعریف جریان سیال ذهن به شما کمک میکند تا بتوانید به درک درستی از این آثار ادبی برسید.
خواندن مقاله «خودآگاهی چیست و چگونه آن را در خودمان تقویت کنیم؟» نیز به شما کمک میکند بتوانید به ذهن آگاه خود نزدیکتر شده و بر جریان سیال ذهنیتان کنترل بیشتری داشته باشید.