عوامل افتادگی پلک عصبی
افتادگی پلک میتواند به دلیل اپونوروسیس ماهیچه بالابرنده، بی نظمی عصبی، ضربه روحی، التهاب یا … باشد. اختلال عملکرد ماهیچه بالابرنده میتواند در نتیجه حملات پادتنهای خود ایمنی و حذف انتقال دهنده عصبی پدید آید.
این بیماری میتواند دارای عوامل قارچی، نوروژنیک، آپونوروتیک، مکانیکی یا ضربه روحی باشد، اما در عین حال میتواند با شرایط بسیار متنوع دیگری از قبیل: اختلالات ایمنی شناسی، دژنراتیو یا ارثی، تومورها یا عفونتها نیز در ارتباط باشد.
توسیس در بیشتر حالات حاصل افتادگی پلک آپونوروتیک است. این پدیده میتواند در نتیجه سالخوردگی، پارگی یا نابودی آپونوروسیس بالابرنده ظهور یابد. به علاوه، التهاب مزمن یا جراحی داخل چشم نیز میتوانند همین عوارض را به دنبال داشته باشند. همچنین به گفته جمعی از صاحب نظران، استفاده از لنز برای مدتهای بسیار طولانی نیز میتواند تأثیرات خاصی روی رشد این عارضه داشته باشد.
امروزه معتقدند که افتادگی پلک نوروژنیک مادرزادی به سبب سندروم هورنر پدید میآید. در این مورد، افتادگی خفیف میتواند با افتادگی پلک دوطرفه، عنبیه چشم و هاله روشنتر و فقدان تعریق به دلیل فلج خفیف ماهیچه مولر، در ارتباط باشد. سندروم هورنر میتواند پس از یک ضربه روحی، خون ریزی غذهای یا حتی بیماریهای مربوط به رگ ظاهر شود.
افتادگی پلک عصبی ناشی از ضربه روحی پس از پارگی پلک همراه با انتقال بالابرهای پلک بالایی یا قطع ورود عصبی احقاق مییابد.
عوامل دیگر بیماری توسیس عبارتند از: نئوپلاسم پلکی، تومورهای بافت همبندی عصب یا ایجاد بافت فیبروز دائمی در محل یک زخم بهبود یافته پس از التهاب یا جراحی. افتادگی پلک عصبی میتواند همراه با پیری ظاهر شود. پلک افتاده میتواند یکی از اولین علائم فلج عصب سوم به دلیل آنوریسم مغزی باشد، در غیر این صورت بدون علامت بوده و به عنوان یک فلج عصب حرکتی چشم از آن یاد میشود.
مواد مخدر
آسیب شناسی
افتادگی پلک عصبی ناشی از فلج عصب حرکتی چشم میتواند یک سویه یا دو سویه باشد، چون سوب نوکلئوس (قسمتی از هسته یا هسته ثانوی) ماهیچه بالا برنده در ساقه مغز یک ساختار اشتراکی و خط وسط دارد. در مواردی که فلج از تراکم عصب توسط یک تومور یا آنوریسم ناشی میشود، احتمال منتج شدن به واکنشهای مربوط به پاپی یک طرفی غیر متعارف و بزرگتر شدن مردمک چشم بسیار بالاست. فلج عصب سوم جراحی با هجوم ناگهانی افتادگی پلک و مردمک بزرگ شده مشخص میشود. در این مورد، آزمایشهای عکس برداری از قبیل: CTs و MRIs را باید مد نظر قرار داد. فلج عصب سوم دارویی، برخلاف فلج عصب سوم جراحی، معمولاً تأثیری بر مردمک چشم ندارد و به تدریج در طول چند هفته بهبود مییابد. جراحی برای درمان توسیس ناشی از فلج عصب سوم دارویی معمولاً فقط زمانی اهمیت مییابد که بهبود بیماری و قدرت حرکت خود به خودی چشم پس از شش ماه رضایت بخش نباشد. معمولاً کارکرد بالابرنده در بیماران مبتلا به فلج عصب سوم دچار زوال یا غیاب میشود.
اما افتادگی پلک ناشی از سندرم هورنر معمولاً با انقباض و تنگ شدن شدید مردمک چشم و فقدان و کاهش تعریق همراه است. در این مورد، افتادگی پلک به سبب نتایج انتقطاع تحریک عصبی به ماهیچه مولر خودمختار سمپاتیک است. این شرایط معمولاً وضعیت پلک و اندازه مردمک چشم را تحت تأثیر قرار داده و بیماری در حالت خفیف خود است (بیش از ۲ میلیمتر نیست). ممکن است مردمک چشم در طرف تأثیر پذیرفته کوچکتر باشد. در حالی که ۴ درصد کوکائین تزریق شده به چشم میتواند تشخیص سندرم هورنر را تأیید کند، افتادگیهای چشم هیدروکسی امفتامین میتوانند موقعیت ضایعه را متمایز سازند.
فلج عضلات طرف خارجی پیشرفته مزمن چشم یک موقعیت نظاممند است که احتمال وقوع دارد. این نوع از فلج معمولاً فقط بر وضعیت پلک و حرکات خارجی چشم، بدون درگیر کردن حرکت مردمک چشم، تأثیر گذار است. این موقعیت حدود ۴۵ درصد از موارد توسیس رشتههای عضلانی را شکل میدهد. اغلب بیماران به دلیل این عارضه در دوران بزرگسالی به افتادگی پلک عصبی مبتلا میشوند. خصوصیت توسیس ناشی از این موقعیت عبارت است از این واقعیت که غلتنده محافظ کره چشم در هنگام باز بودن پلکهای چشم بسیار ضعیف عمل میکند.
تشخیص افتادگی پلک عصبی
- افتادگی نوروژنیک که شامل فلج عصب حرکتی چشم، سندرک هورنر، سندرم چشمک آرواره مارکوس گان، کجی عصب جمجمهای سوم میشود.
- افتادگی مولد رشتههای عضلانی که شامل بدی رشد ماهیچهای اکولو فارینگال، ضعف عضلانی خطرناک، بدی رشد توأم با افزایش تنوس عضلانی، بیماری عضلانی چشمی،
- افتادگی مادرزادی ساده، سندرم تنگی شکاف میان دو چشم میشود.
- افتادگی مربوط به آپونوروز که میتواند اکتشافی بوده یا پس از عملی مربوط به عمل جراحی پدید آید.
- افتادگی مکانیکی که به دلیل ادم یا تومورهای پلک بالایی پدید میآید.
- افتادگی مسموم کننده عصب که یکی از علائم کلاسیک انونوماسیون توسط مارهایی مانند کبرا، کریتس، مامبا و تایپان است.
- افتادگی دو سویه معمولاً با دوبینی، اشکال در بلع و یا فلج ماهیچهای پیشرفته همراه است. صرف نظر از اینکه توسیس مسموم کننده عصبی عارضهای است که قبل از ناتوانی تنفسی و خفگی غایی ناشی از فلج کامل دیافراگم قفسه سینه است. بنابراین، این شرایط یک وضعیت اورژانس پزشکی است و باید فوراً درمان شود. همچنین، این بیماری احتمالاً در قربانیهای بوتولیسم نیز دیده میشود و این مورد هم یک علامت تهدید کننده زندگی است.
- شبه افتادگی پلک عصبی که به دو دلیل احقاق مییابد: یک) فقدان پشتیبانی پلکی: سوکت خالی یا کره چشم آتروفیک. دو) موقعیت پلکی بالاتر در جنبه دیگر: مانند مورد انقباض پلکی.
درمان
توسیس مادرزادی و آپونوروزی، اگر به شدت بر قوه بینایی تأثیر بگذارد یا اگر آرایش از اهمیت برخوردار است، احتمالاً نیاز به عمل جراحی خواهند داشت. درمان به نوع این بیماری وابسته است و معمولاً با یک پلاستیک چشمی و جراحی ترمیمی مخصوص بیماریها و مشکلات پلک چشم صورت میپذیرد.
روالهای جراحی شامل موارد زیر میشوند:
- برداشتن بالا برنده
- برداشتن ماهیچه مولر
- عمل قلاب پیشانی
در درمان غیر جراحی میتوان برای پشتیبانی از پلک از مواردی از قبیل: استفاده از شیشههای “عصای زیر بغل” یا عصای زیر بغل توسیس یا لنزهای ویژه مربوط به سفیده چشم استفاده کرد. هرچند در حال حاضر تعدادی از بیماریهای مرتبط، از قبیل: بدی رشد ماهیچه اکولو فارینگیل قابل درمان نیستند، اما توسیس ناشی از یک بیماری خاص احتمالاً پس از درمان موفقیت آمیز بیماری، بهبود مییابد.
آیا فردی را در خانواده خود میشناسید که به افتادگی پلک عصبی مبتلا شده باشد؟ چه علائمی در این فرد مشاهده کرده اید؟ دیدگاههای خود را در انتهای این صفحه در قسمت “ارسال نظر” با ما و سایر مخاطبان ستاره به اشتراک بگذارید.
فاطمه
سلام من یه دختره سه ساله دارم وقتی ناراحت میشه یاعصبی پلک یه چشمش افتاده میشه علتش چیه ؟چه جوری درمان میشه ؟ممنون
سعادت
سلام برادر من چهارسال پیش در اثر سانحه تصادف اعصب چشم چشم آسیب دید و الان دید نداره و بعضی مواقع افتادگی پلکشن زیادمیش